ما هم از سكه می‌افتيم!

آرمان ملي- اميد کاجيان: اظهارات اخير غلامعلي حدادعادل در همايش روسا و دبيران استان‌هاي شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي حاوي مطالبي است که بار ديگر نگاه و منافع حزبي- جناحي جريان اصولگرا را به نمايش مي‌گذارد. حدادعادل که به‌عنوان رئيس شانا نيز شناخته مي‌شود و البته خود همواره در انتخابات گوناگون به‌عنوان يکي از نامزدهاي بالقوه رياست‌جمهوري مطرح است، اکنون با نگراني از تغييراتي که شايد در آينده به نفع بهبود اقتصادي - البته نسبت به آنچه در حالت فعلي شاهد هستيم – ايجاد شود، او از کاهش احتمالي قيمت دلار و... دلواپس است و گفته: «معلوم نيست در ماه‌هاي بهمن و اسفند و فروردين و ارديبهشت و خرداد چه اتفاق‌هايي بيفتد و پيوست تبليغاتي دشمن با افکار عمومي چه بکند، مسلما نظام سلطه راضي نيست که ما در انتخابات 1400 دولتي از جنس مجلس داشته باشيم. بعيد نيست که مقداري ارز آزاد کنند يا قولش را بدهند يا با معادلات پولي ‌و ‌مالي بازي کنند و قيمت ارز و سکه پايين بيايد و مردم به يک سمت و سوي بروند.»حدادعادل در اين اظهارات هراس خود و هم‌پيمانانش از کاهش بهاي ارز و سکه را مخفي نمي‌کند و البته که جريان رقيب خود را نيز وابسته به نظام سلطه توصيف کرده است. اظهارات حدادعادل معنايي جز اين ندارد که او و هم‌مسلکانش آرزو دارند تا روند افزايش قيمت‌ها تداوم بيابد تا از آن به سود خود بهره جويند؛ موضوعي که بايد نماد عدم توجه و اهميت اين جريان به حال و روز امروز مردم باشد و البته بيانگر نگاه يکسويه آنها در تصاحب قدرت به هر قيمتي است. از همين رو بيم آن مي‌رود تا اين جريان در راستاي ادامه‌دار کردن وضعيت بغرنج امروز اقتصاد و سياست کشور و چه بسا تشديد آن يا حتي ايجاد موانعي براي جلوگيري هرچند اندک از قيمت ارز و سکه و ... هر آنچه از توانش برمي‌آيد انجام دهد. بسياري معتقدند اتفاقاتي که در مجلس يازدهم در راستاي طرح‌هاي برجامي مي‌افتد مثل آنچه امروز دولت را مجاب کرده تا از سويي غني‌سازي 20 درصد را کليد بزند و از طرفي ديگر، زمينه‌هاي خروج از پروتکل الحاقي را فراهم کند، نيز از اين بابت است. مجلس يازدهم درست در روزهايي که بايدن قرار بود بر سر کار بيايد؛ بايدني که بارها موضوع بازگشت آمريکا به برجام را مطرح کرده، دست‌به‌کار شد تا از دو طريق مانع بهبود اوضاع و شرايط اقتصادي و سياسي کشور يا حتي بازگشت به شرايط برجام تا قبل از انتخابات 1400 شود. چرا که اين موضوع را به زيان اصولگرايان مي‌دانند. از همين‌رو درست در زماني که نتايج راي‌گيري آمريکا مشخص و بايدن در آن پيروز شد، تيم اصولگرايان دو استراتژي را پيش گرفت؛ نخست اينکه وقتي کساني مانند محمدباقر قاليباف گفتند که راه‌حل مشکلات مردم از پاستور و ميرداماد مي‌گذرد و نه ميشيگان و آريزونا. اين بدان معنا بود که جريان اصولگرا با مشخص شدن پيروزي بايدن، تلاش دارد دليل مشکلات کنوني را صرفا دولت بنامد و نقش تحريم‌ها، ترامپ و البته باقي نهادهاي داخلي مشکل‌آفرين کشور را نديد بگيرد. رويکرد دوم اصولگرايان اين بود که حتي با آمدن دموکرات‌هاي آمريکا بر سرکار، تلاش شود تا بر التهابات افزوده‌شده و در اين راستا اقداماتي صورت بگيرد که نه‌تنها بايدن را از بازگشت به برجام منصرف کند، بلکه ساير دولت‌ها را نيز همين‌طور . تلاش مجلس يازدهم براي خروج از NPTو امروز طرحي که در آن مباحثي مانند عدم اجازه ورود به بازرسان آژانس براي بازديد از ايران مطرح شده است و همين‌طور عملي شدن غني‌سازي 20درصدي اورانيوم که پيشتر واکنش دولت را نيز به همراه داشت از جمله اين موارد است.
حق را بايد به کي داد؟
اين‌بار اما سخنان حدادعادل را که بار ديگر نگراني جريان اصولگرا را از اينکه مبادا در چند ماه باقيمانده به پايان دولت روحاني اندکي اوضاع نسبت به امروز بهتر شود به نمايش مي‌گذارد، بايد دليلي بر کارشکني‌هاي اخير محافظه‌کاران و سعي آنها براي بدتر شدن شرايط ايران دانست؛ موضوعي که قطعا بيانگر توجه اصولکرايان به منافع ملي يا مردم نيست و تنها در آن سود شخصي و جناحي ديده مي‌شود. اظهارات اين چهره اصولگرا در حالي مطرح مي‌شود که اصولگرايان طي ماه‌هاي اخير نشان دادند که بر سر قدرت حتي با خود نيز به صورت علني به مجادله مي‌پردازند. درگيري ميان ميرسليم و قاليباف -که هردو در دوره گذشته نيز نامزد رياست‌جمهوري هم بودند- در مجلس بر سر رشوه 65ميليارد توماني که ميرسليم معتقد است به يکي از نمايندگان مجلس دهم داده شده تا موضوع فساد در شهرداري دوره قاليباف بررسي نشود، جدال ميان حدادعادل و پرويز فتاح دو تن ديگر از نامزدهاي بالقوه رياست‌جمهوري بر سر مدرسه فرهنگ -حدادعادل- و اينکه زمين‌هاي آن مدارس براي بنياد مستضعفان است، اينکه احزابي مثل موتلفه اعلام کردند براي رياست‌جمهوري، نامزدي جداي از اصولگرايان معرفي خواهند کرد، اينکه جبهه پايداري جريان اصولگرايي کنوني را ناکارآمد مي‌داند، همه و همه بيانگر وضعيت نابسامان اين جريان در درون خود نيز هست. همه اينها در حالي است که عملا با فوت آيت‌ا... مصباح يزدي درست چند روز بعد از درگذشت آيت‌ا... محمد يزدي، اصولگرايان رهبران معنوي خود را نيز از دست داده‌اند و اين موضوع مي‌تواند بيش از گذشته به اين جبهه صدمه بزند. حال آنکه در چنين شرايطي ظاهر اصولگرايان از جمله حدادعادل نگران کم شدن قيمت ارز و سکه نيز هستند تا نکند در انتخابات آتي عليه‌شان تمام شود. با اين اوصاف اگر آن‌طور که حدادعادل مي‌گويد نظام سلطه مي‌خواهد تا او و جريانش در انتخابات 1400 پيروز نباشند، شايد بايد حق را به نظام سلطه داد.