رزمایش‌ها وپیام‌هایی که باید شنیده شود

«همه گزینه‌ها روی میز است»، گزاره‌ای بود که امریکایی‌ها در سال‌های دهه ۷۰ و ۸۰ مکرر علیه مردم ایران به کار می‌بردند، هدف اصلی آن‌ها هم تلاش برای تحمیل اراده و مدیریت محاسبات مسئولان و مردم ایران از طریق به رخ کشیدن قدرت نظامی امریکا و در صورت لزوم به کارگیری آن بود. اما استفاده از این عبارت از سوی امریکایی‌ها در سال‌های اخیر به شدت کاهش یافته و نشانی از آن دیده نمی‌شود. این در حالی است که امریکایی‌ها در یک سال گذشته سخت‌ترین ضربه‌های ممکن نظامی را از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متحمل شده‌اند.
سال ۲۰۲۰ میلادی را باید از این منظر برای امریکایی‌ها تلخ‌ترین سال‌ها در طول تاریخ ۴۰۰ ساله امریکا دانست، چرا که زمانی‌که پهپاد گلوبال هاوک امریکایی به دلیل تجاوز به آب‌های سرزمینی ایران مورد اصابت موشک ضد هوایی ایرانی «سوم خرداد» قرار گرفت و یا هنگامی‌که پادگان عین الاسد، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی امریکا در خارج از خاک این کشور که به لحاظ حیثیتی برای نظامیان امریکایی اهمیت ویژه‌ای دارد، در پاسخ اولیه به جنایت امریکایی‌ها در ترور شبانه سپهبد شهید سردار سلیمانی وهمراهانش، آماج موشک‌های نقطه زن ایرانی قیام و فاتح ۳۱۳ نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و مقر عملیات مرکزی، سامانه‌های ارتباطی، سامانه پهپادی و زیرساخت‌های مهم اطلاعاتی و جنگ الکترونیک این پایگاه خسارات قابل ملاحظه‌ای دید، امریکایی‌ها از ترس گسترش وفراگیر شدن جنگ نتوانستند واکنشی نشان دهند واین در حالی بود که آن‌ها از برنامه ایران برای حمله به پادگان عین الاسد از قبل توسط دولت عراق، آگاه شده بودند وحتی ایران را تهدید هم کرده بودند که اگر اقدامی را علیه امریکا انجام دهد ۵۲ نقطه ایران را هدف قرار خواهند داد، اما حتی نتوانستند یکی از موشک‌های ایرانی را با سیستم‌های پدافندی خود هدف قرار دهند. این عملیات در حالی صورت گرفت که در همان زمان رسانه‌های امریکایی اذعان کردند که از جنگ دوم جهانی به بعد حتی در دوران اوج جنگ سرد، چنین اقدامی و در چنین سطحی علیه پایگاه‌های نظامی امریکایی که جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی مسئولیت آن را پذیرفت، بی‌سابقه بود و سکوت مقامات امریکایی به این اقدام نشان از تضعیف جایگاه هژمونیک این کشور در محیط بین‌الملل داشت. در قضیه اسقاط پهپاد گلوبال هاوک نیز که ترامپ به زعم خود درصدد بود پاسخ ایران را بدهد، علاوه بر سیاستمداران امریکایی، حتی فرماندهان نظامی امریکا نیز او را برحذر داشته و تاکید کردند که در صورت هرگونه واکنشی آنگونه که ترامپ وعده داده بود، امریکا باید آمادگی پذیرش هزاران کشته در میان نظامیان پراکنده خود در منطقه غرب آسیا را داشته باشد.
رودررویی‌های صورت گرفته در سال ۲۰۲۰ را باید نمایش قدرت بازدارندگی ایران وشکل گیری نوعی توازن قدرت میان ایران وامریکا دانست که اگرچه این توازن به لحاظ عده وعده نیرو‌های نظامی و تجهیزات دو طرف تنها یک نامعادله است، اما به لحاظ اراده و توان ایستادگی و مقاومت نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران، فرایند تحولات منطقه را به نفع ایران رقم زد وبه همین دلیل جنگ روانی گسترده‌ای را که امریکایی‌ها ومزدوران منطقه‌ای‌اش در روز‌های پایانی دولت ترامپ علیه ایران به راه انداخته و با اعزام ناو هواپیمابر و زیردریایی اتمی به خلیج فارس و پرواز ب ۵۲‌های امریکایی در مجاورت آب‌های جنوبی ایران برای تسلیم و تمکین ایران به مطالبات فزون خواهانه امریکا به راه انداختند، نفعی برایشان نداشت و حتی آن‌ها را دچار سردرگمی کرد که مصداق آن را می‌توان در ماجرای آوردن، بردن وبرگرداندن ناو هواپیما بر نیمیتز به منطقه خلیج فارس دانست. در مقابل ایران با طراحی واجرای رزمایش‌های متعدد ارتش وسپاه، در عین حفظ وتقویت آمادگی‌های نظامی پیام‌های لازم را به گوش امریکایی‌ها ومتحدان منطقه‌ای وفرا منطقه‌ای‌اش رسانید.
آنچه که به این توازن قدرت اهمیت می‌دهد؛ درون زا بودن قدرت وتوان ایران است. ایران در سال‌های اخیر با ظرفیت سازی درونی توانسته است به سطحی از بازدارندگی برسد که بتواند فارغ از لشکرکشی‌ها و جبهه بندی‌های دشمنان بین المللی و منطقه‌ای نظام، در مسیر تحقق اهدافش پیش برود واین در حالی است که نیرو‌های مسلح در این مسیر با دوچالش مواجه بودند؛ اول چالش تحریم است، چرا که در عین فراز ونشیب‌های تحریم‌های اقتصادی در طول ۴۲ سال گذشته، هیچ‌گاه از تحریم‌های نظامی وتسلیحاتی علیه ایران کاسته نشد ودیگر آنکه رسیدن به این سطح از توان بازدارندگی، به رغم کارشکنی‌هایی است که از داخل توسط برخی از جریان‌های سیاسی صورت می‌گرفت که چه در زمانی که در قدرت بودند با کارشکنی‌ها و قطع ویا محدودیت بودجه نظامی و چه زمانی که در قدرت نبودند با القائات خود نظیر متهم کردن نیرو‌های نظامی به جنگ طلبی و یا اینکه ایران به موشک ودیگر تجهیزات نظامی نیاز ندارد، عملاً در پازل دشمن عمل کرده ومی کنند. اما به رغم آن نتوانسته‌اند بر اراده نیرو‌های مسلح تأثیر بگذارند، اگر چه تردیدی نبوده و نیست که چنانچه این محدودیت‌ها نباشد به طور قطع دستاورد‌ها ونوآوری‌ها بسیار بیشتر از این بود.


اما آنچه که این روز‌ها در جریان رزمایش‌های موشکی، پهپادی ودریایی ارتش وسپاه چه در آب‌های خلیج فارس و دریای عمان و چه در گستر‌ه خاک ایران اسلامی می‌گذرد، در عین ظرفیت‌سازی برای آمادگی برای مقابله با هر گونه تهدیدات احتمالی، پیام روشنی برای مدیریت محاسبات آینده امریکایی‌ها، اروپایی‌ها واقمارشان در نوع مواجهه با ایران است. این پیام را به روشنی در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت سالروز قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم می‌توان دید. معظم له با یادآوری تجربه تلخ ناتوانی کشور در مقابل حملات هوایی صدام در دوران جنگ تحمیلی، خاطرنشان کردند: ایران آن روز‌ها در مقابل موشکباران و بمباران تهران و شهر‌های مختلف ناتوان و بی‌دفاع بود و جمهوری اسلامی حق نداشت کشور را در آن شرایط نگه دارد. ایشان سپس با یادآوری نمونه‌هایی از قدرت دفاعی امروز ایران مثل ساقط کردن پرنده‌ی متجاوز امریکایی در آسمان ایران و یا در هم کوبیدن پایگاه عین‌الاسد، گفتند: دشمن در مقابل این واقعیت‌ها ناگزیر است قدرت و توانایی‌های دفاعی ایران را در محاسبات و تصمیمات خود در نظر بگیرد.
پیامد‌های این اقتدار را در اعترافات اخیر نشریه نیویورک‌پست می‌توان دید. این نشریه امریکایی در تحلیلی آمیخته با ناراحتی از اقتدار ایران می‌نویسد: ایران به دنیا نشان داد که دوران ابرقدرتی و سلطه امریکا به پایان رسیده و علنا نفتکش‌ها و کشتی‌های خود را به هر جای جهان که نیاز باشد جلوی چشم امریکایی‌ها خواهد فرستاد، بدون اینکه کسی برای آن‌ها مزاحمتی ایجاد کند. ایران به امپراتوری دریایی انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها پایان داد و اکنون این ایران است که سرنوشت امنیت دریا‌ها را در منطقه تعیین می‌کند. ایران نشان داد دورانی که امریکا ناو‌ها یا هواپیماهایش را اعزام و حکومت‌ها را تغییر می‌داد و سرنوشت ملت‌ها را تعیین می‌کرد، تمام شده و اکنون کشور قدرتمندی مثل ایران مقابل او ایستاده است. ایران نشان داده که امریکا دیگر ابرقدرت نیست. هیچ کشوری و هیچ ارتشی در دنیا وجود ندارد که به‌دنبال درگیری نظامی با ایران باشد. زیرا می‌دانند شروع هرجنگی باعث می‌شود ایران به اهداف خودش برسد و به بهانه آن کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس و اسرائیل را مستقیم هدف قرار بدهد و تمام دنیا هم از این جنگ ضربه خواهند خورد. این ایرانی‌ها خواهند بود که مدت زمان جنگ و گسترش درگیری‌ها را مشخص خواهند کرد. همه‌چیز نشان‌دهنده این است که روز‌های پیروزی ایران در تمامی جنگ‌های نیابتی و حتی اقتصادی بسیار نزدیک است و نفوذ آن‌ها به زودی گسترش خواهد یافت.