مغالطه بر و بچه‌های شیکاگو

بابک خطی‪-‬ نئولیبرالیسم در سایه گلوبالیسم راه خود را با زور در جهان باز می‌کند. نظریه‌ای که میلتون فریدمن اقتصاددان استاد دانشگاه شیکاگو مبانی عملی شدن آن را در ابتدای دهه هفتاد میلادی تئوریزه کرده و شاگردانش بسان حواریونی وفادار به توسعه این روش در اقصی نقاط دنیا پرداخته‌اند. حواریونی که بعدها به بر و بچه‌های شیکاگو معروف شدند.
کاهش حداکثری و تا حد حذف خدمات اجتماعی رایگان در آموزش، بهداشت و...، مقررات زدایی حداکثر از ضوابط اقتصادی تا نقطه زیرپا گذاشتن ملاحظات انسانی، تفویض کامل تعیین حداقل دستمزد به کار فرما، تبدیل نقش دولت درحد ناظمی که سیاست‌های اقتصادی تعیین شده را صیانت می‌کند، اصول اصلی این نظریه هستند.
بانک جهانی نیز به عنوان بازوی اجرایی نئولیبرالیسم در سطح بین‌المللی عمل می‌کند به این صورت‌که کشورهای نیازمند به کمک یا بحران زده ناشی از جنگ، بلایای طبیعی، رکود و...برای برخورداری از پشتیبانی این بانک ناچار به اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال هستند.در این بین شدت بحران با پیاده کردن راحت‌تر این سیاست‌های اقتصادی رابطه مستقیم دارد. در واقع فضای بهت انگیز و ترسناک پس از بحران بهترین فرصت برای پاک کردن ذهنیت اقتصادی جامعه و از نو نوشتن آن خواهد بود. به طور مثال و در حد منطقه‌ای طوفان کاتریتا فرصت مناسبی برای بر و بچه‌های شیکاگو بود تا به تبعید ساکنان مناطق مختلف منطقه که سالیان سال در آن زندگی کرده بودندبه اردوگاه‌های نیمه نظامی دست بزنند و این مناطق را در اختیار شرکت‌های خصوصی بزرگ قرار دهند، آموزش را کاملا انتفاعی نمایند و...
در سطح بین‌المللی نیز جنگ عراق، این کشور را آماده برای تبدیل شدن به قلکی کرد که جیب شرکت‌های چندملیتی امنیتی و اقتصادی در آن پر شود. در آفریقای جنوبی نیز


دیکته شدن نئولیبرالیسم اقتصادی در فضای شادی برچیدن آپارتاید انجام شد و باید تاکید گردد که استفاده از سیاست بهت پس از بحران از سال‌ها قبل در شیلی پس از آلنده و آرژانتین دیکتاتور زده نیز با حداکثر بی‌رحمی تحت نظر بچه‌های شیکاگو اجرا شده بود.
خدمات اجتماعی عمومی مثل آموزش، حمل و نقل، بهداشت بازنشستگی، بیکاری و... که از وظایف ذاتی دولت‌ها است، به شدت مایه دلخوری و عصبانیت نئولیبرال‌هااست چرا که دوست دارند بودجه این هزینه‌‌ها در خصوصی‌سازی افراطی که تهیدستان و طبقه متوسط در آن سهمی‌ندارند صرف گردد. آنها با مغالطه و تعمیم برخی اقتصادهای دستوری و فاسد دولتی مثل بلوک شرق سعی دارند ماهیت کلی اقتصادهایی را که بر نقش لازم دولت در ارائه خدمات اجتماعی همگانی تاکید دارد، واژگونه و شکست‌خورده نشان دهند و در حالی‌که باز هم با مغالطه تعمیم، منتفع شدن همه اقشار جامعه از اقتصاد نئولیبرال را وعده می‌دهد اما برای مرحله بعد از سودرسانی به اقلیت برخوردار و رسیدن نوبت به سایر اقشار از سفره نئولیبرالیسم رهنمودی ارائه نمی‌دهند! یک خلا بسیار واضح که به قیمت تحلیل رفتن و نابودی طبقه متوسط و فربه شدن طبقه آسیب‌پذیر اقتصادی منجر می‌شود و جامعه‌ای پر از رکود، فقر و بیکاری به جای می‌گذارد. خلائی که ناشی از مغالطه واضح بر و بچه‌های شیکاگو است.