بلای سیاه خام فروشی نفت

رعیت نواز - نفت، این عنصر ارزشمند و بدبو، درست از سال 1287 شمسی که در مسجد سلیمان کشف شد،  به یکی از موضوعات مهم و اساسی کشورما تبدیل شد. البته به طور کلی کشف نفت در تاریخ بشر را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین نقاط عطف اقتصادی بشر به حساب آورد. شاید باورتان نشود اما از پنل های خورشیدی، دندان مصنوعی و لنزهای چشمی گرفته تا عطر و ادکلن و حتی آدامس و داروهای مختلف از جمله آسپرین از همین بدبوی مفتی که در اختیار ما قرار دارد به دست می آید. شگفت زده تر خواهید شد وقتی بفهمید که در جهان با استفاده از مواد حاصل از فراوری نفت خام حدود 200 هزار محصول پرکاربرد تولید می شود، یعنی چیزی حدود 70درصد از کالاهای مورد استفاده در زندگی روزمره انسان ها که از نظر قیمت به هیچ عنوان با قیمت خرید و فروش نفت خام قابل برابری نیست و قیمت بعضی از محصولات از ماده اولیه آن یعنی نفت حدود پنج تا شش هزار برابر بیشتر است. البته متاسفانه در کشور ما که خود یکی از بزرگ ترین دارندگان منابع نفتی است تنها 100 محصول فراوری شده تولید و عمدتا نفت به صورت خام از کشورمان به دیگر کشورها صادر می شود. امروز می خواهیم درباره خام فروشی بنویسیم که معضل بزرگ اقتصاد کشورمان است و درباره دلایل این خام فروشی بیشتر بدانیم.
 
            چرا باید خام فروشی را کنار بگذاریم؟ نفت و در کل مواد خام معدنی موهبتی است که وجود آن در هر کشوری نوعی مزیت به حساب می آید که می تواند منبع خوبی برای ارزآوری به حساب آید. موهبتی که مرجع فراورده های گران بهای دیگری هستند و در صورت سرمایه گذاری روی آن ها، تبدیل به کالاهای گران بهایی می شوند که آن مزیت نسبی را تبدیل به مزیت رقابتی می کنند. بر این اساس چنان چه کشوری بتواند محصولی ارزان تر و با کیفیت تر از رقبا را در جهان تولید و توزیع کند، این کشور در تولید چنین کالایی دارای مزیت نسبی است و هر چه محصولات فراوری شده بیشتر شوند میزان بهره دهی بالاتر و ارزش افزوده قابل توجه تری خواهند داشت. به عنوان مثال در فرایند تولیدات صنعت پتروشیمی که به ساخت مواد اولیه صنعت دارو منجر می شود، اقلام از نظر مقایسه قیمت با ماده اولیه آن یعنی نفت حدود پنج تا شش هزار برابر تفاوت ارزشی دارند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده تر نشان دهیم، می توانیم از مثال تولید انرژی برق حاصل از به کارگیری نفت در نیروگاه ها استفاده کنیم که به ازای یک بشکه نفت تبدیلی به برق صادراتی می توان 250 دلار عایدی کسب کرد که با قیمت اولیه استخراج و استحصال تفاوت قابل توجهی دارد. در کنار ایجاد اشتغال زیاد در فراوری نفت، دسترسی به منابع ارزان یا کم هزینه بودن هزینه های حمل و نقل و نیز وجود نیروی متخصص و کارآمد را هم می توان از مزیت های نسبی پتروشیمی در کشور دانست که سرمایه گذاری برای تولید بیشتر و متنوع تر در این صنعت را سودآورتر می کند و توان ارزآوری کشور را تا حد قابل قبولی ارتقا می بخشد. مزیت نسبی ایران در صنعت پتروشیمی یکی از میانبرها برای رسیدن به جایگاه غیرقابل تحریم در اقتصاد است و چنان چه ایران بتواند سهم خود را در بازار محصولات پتروشیمی تثبیت کند، به سختی امکان تحریم این نوع محصول میسر خواهد بود.             معایب خام فروشی نفت شاید قبل از این که به چرایی دلایل خام فروشی بپردازیم، بد نباشد مروری بر معایب خام فروشی داشته باشیم. با نگاهی به مقالات متعددی که درباره خام فروشی وجود دارد، می توان 9 عیب خام فروشی را استخراج کرد که در ادامه آن ها را نوشته ایم. 1- درآمد متکی به نفت خام، فرصت و فکر کردن به دیگر حوزه ها را محدود می کند و حکومت نیازی به استفاده از ظرفیت های دیگر نمی بیند. 2- خام فروشی در وهله اول به صرفه به نظر می رسد اما نه زمانی که مجبور شویم فراورده های همین نفت را با ده ها برابر قیمت نفت وارد کنیم. 3- متکی بودن به نفت خام، فرار مغزها و ناکامی افراد نخبه در کشور را به همراه دارد. 4- خام فروشی نه تنها انگیزه افراد مستعد را کم می کند که فرصت‌های شغلی را هم در کشور کاهش می دهد. 5- متکی بودن به فروش نفت خام، یعنی بیش از پنج میلیون کارمند دولتی که منتظر فروش نفت خام هستند. 6- فروش نفت خام، فساد و رانت خواری های بزرگ را در پی دارد. 7- فروش نفت خام کشور را در برابر افزایش یا کاهش قیمت نفت دچار آسیب می کند. 8- خام فروشی وابستگی کشور به واردات فراورده های نفتی برای خوراک کارخانجات را افزایش می دهد. 9- خام فروشی سود حاصل از صادرات را به حداقل ممکن می رساند.             سهم ایران از فراورده های نفتی ایران با دارا بودن 211 میلیارد بشکه نفت سومین کشور دارنده نفت در جهان است که سهم به مراتب کمتری در فرایند تولیدات پتروشیمی دارد. سهم این کشور در صنایع پتروشیمی حدود 2.5 درصد از مجموع تولیدات در جهان است. طبق آمار هم اکنون توان تولید پتروشیمی ها در کشور به حدود 53.6 میلیون تن می رسد و درآمد سالانه این محصولات رقمی معادل 17 میلیارد دلار بوده که 12 میلیارد دلار آن ناشی از صادرات است. هم اکنون 56 مجتمع پتروشیمی در کشور داریم که طبق برنامه گسترش تعداد آن ها تا سال 1404 باید به 109 و مبلغ سرمایه گذاری از 53 میلیارد دلار به 93 میلیارد دلار برسد. سیاست کلی این است که در این صنعت ایران تبدیل به اولین تولید کننده مواد و کالای پتروشیمی از لحاظ ارزش در منطقه شود که بر این اساس تا سال 1404 باید رقم صادرات ایران در صنعت پتروشیمی به 52 میلیارد دلار برسد. چرا همچنان خام فروشی می کنیم؟ یکی از مهم ترین دلایلی که خام فروشی همچنان در کشور ما ادامه دارد، نگاه مدیران به درآمد بیشتر در مقطع زمانی کوتاه مدت است و همین باعث شده برخی مجریان و مدیران هر روز برای ساختن پالایشگاه شروع به بهانه تراشی کنند و برای هر مسیری که منتج به سـاخت پالایشـگاه شود، توجیهی بیاورند و آن مسیر را سد کنند. یکی از این بهانه هایی که برای احداث نکردن پالایشگاه می آورند این مسئله است که ساخت پالایشگاه، اقتصادی نیست، اما سوال این جاست که اگر ساخت پالایشگاه اقتصادی نیست، چرا کشورهایی که یک قطره نفت ندارند به دنبال تاسیس پالایشگاه رفته اند؟ ایتالیا یا کشوری مثل انگلیس، نصف نفت خود را وارد می کنند. یا حتی کشورهایی مانند هند و کره جنوبی با این که خودشان به صورت خدادادی نفتی ندارند، پالایشگاه های یک میلیون و 100 هزار بشکه ای ایجاد کرده اند؛ بـه گونه ای کـه نفت خام را از ما می خرند و فراورده های آن را به خودمان با صدها برابر قیمت نفت می فروشند. همان طور که خواندید، بالفعل بودن درآمد فروش نفت خام که زحمت چندانی ندارد، باعث شده برخی مدیران به دنبال احداث پالایشگاه برای فراوری نفت و تولید محصول جدید نباشند. از طرف دیگر ایجاد پالایشگاه بسیار هزینه بر است و تا رسیدن به تولید و درآمدزا شدن نیاز به زمان دارد و از آن جایی که تاکنون اقتصاد کشور متکی به فروش نفت خام بوده است، مدیران به سراغ آن نرفته اند که به نظر این مدت تحریم زمان خوبی برای تمرین اقتصاد بدون نفت بود تا در آینده خام فروشی به حداقل و در بهترین حالت به صفر برسد.