این همه سکوت برای چیست؟

اشکان  زارعی
«بخش اقلیتی از جامعه ایران، بخصوص مثلا الان یادم می‌آید عرب‌های جامعه ایران، سنتی به اسم نوروز ندارند. آنها اعیاد دیگری دارند. ولی نوروز ما، به‌ عنوان سنّت غالب، به‌شکل خشونت‌باری، به‌قیمت اینکه سنت‌های آن جوامع اقلیت نادیده گرفته شود، کمرنگ بشود یا حتی به فراموشی سپرده شود بهشان تحمیل شده است.»
این سخنان را شادی صدر، وکیل و کنشگر حقوق‌ زنان به تازگی در یک شبکه فارسی زبان خارج از کشور بازگو کرده است. کسی که بیش از دیگران می‌داند واژه‌ها چقدر بار حقوقی و معنایی داشته، بی‌گمان خود هنگام دادخواهی از موکلینش هیچ سخن بی‌پایه‌ای را نمی‌پذیرفته است اما اینک به آسانی به فرهنگ و منش ایرانیان این‌گونه نامهربانه می‌تازد. 
خانم صدر؛ به راستی شما برپایه کدام داده‌ها و دانش مردم‌شناسی پی برده‌اید که اعراب ایرانی سنتی به نام نوروز ندارند؟ آیا تاکنون نهاد یا سازمانی از ناچار بودن هم‌میهنان عرب به بزرگداشت نوروز پژوهش یا گزارشی را بازتاب داده‌ است؟ آیا شما هنگام فرا رسیدن نوروز خوزستان بوده‌اید که با استواری از «خشونت و تحمیل» می‌گویید؟


خانم صدر؛ اسفند هر سال خیابان‌های نادری، امام خمینی و طالقانی اهواز مملو از شهروندان عربی می‌شود که به خرید نوروزی می‌پردازند. در بازارهای کاوه، سیروس، میوه‌فروشان نادری، عامری، کیان و... این شهر می‌توان زنان عرب را که برای آماده کردن سفره هفت‌سین در تلاش و تکاپو هستند، دید.
۱۳ فروردین نیز بسیاری از خانواده‌های عرب خوزستانی از بامداد روانه‌‌ بوستا‌ن‌های اهواز مانند: جاده ساحلی٬ لاله٬ شهروند و باغ‌های پیرامون شهرهای ویس ملاثانی و زرگان می‌شوند تا آیین «سیزده‌به‌در» را انجام دهند. آیا این کردارها نشانی از خشونت و تحمیل دارد؟
خانم صدر؛ گفته‌اید عرب‌های ایران «اعیاد» خود را دارند. چرا نام آن‌ها را نبرده‌اید؟ آیا در نگرش شما اعیاد اسلامی، جایگاه قومی و نژادی دارند؟ یادتان باشد فطر٬ قربان و غدیرخم، اعیاد همه مسلمانان به‌ شمار می‌آیند، زیرا در جزیره‌العرب تا پیش از اسلام نشانی از آنها نیست. از این‌رو هر تلاشی در این زمینه٬ پشتوانه تاریخی نداشته٬ بزرگترین ستم به اسلام است که خود را جها‌ن شمول می‌داند.
سال‌هاست که همه مردم خوزستان اعیاد اسلامی را جشن گرفته٬ نماز عید فطر را در مساجد دوشادوش هم برگزار کرده و به یکدیگر شادباش می‌گویند. شهرداری‌ها نیز شهرها را آذین می‌بندند. عکس‌های بزرگداشت عید فطر و دید و بازدیدها را می‌توانید در خبرگزاری‌های خوزستانی بیابید.
خانم صدر؛ کدام سنت‌های عربی نادیده گرفته شده‌اند؟ باز هم نام نبرده‌اید! آیا می‌دانید آیین قهوه‌خوری دله و جشن گرگیعان ثبت ملی شده‌اند؟ آیا نام یزله، هوسه، محیبس، غوزی، مفطح، احسان و... به گوش‌تان خورده است؟ درباره آن‌ها آگاهی دارید؟ این واژه‌ها نمونه‌هایی از همان «سنت‌هایی» هستند که به گفته‌ شما نادیده گرفته شده‌‌اند٬ حال آن‌که در خوزستان همواره برگزار می‌‌گردند. 
آن‌چه شما بازگو کردید نه تنها جفا به ایرانیان که ستم به هم‌میهنان عرب نیز به‌شمار می‌آید٬ زیرا آنان خود را بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران دانسته٬ آیین‌‌های آن را پیوسته ارج نهاده‌اند. به راستی این سخنان ناراست و نسنجیده برای چیست؟ چرا می‌خواهید اعراب ایران را جدای از ملت ایران نشان دهید؟ آیا این مشی شما هم داستانی با پان‌عربیسم نیست که همواره می‌کوشد با نفرت‌پراکنی و کینه‌ورزی مردم عرب را از ایرانیان دور ساخته، با اندیشه‌های خود همراه سازد؟ چنان‌که چندی پیش یوسف عزیزی بنی‌طرف در همین شبکه تلویزیونی از «عرب‌ستیزی و نادیده گرفتن هویت اعراب خوزستان» سخن گفته بود. حال آن که اگر چنین بود در سال ۹۶ عروسک دختر و پسر عرب با پوشش ویژه آنان در موزه عروسک و فرهنگ ایران»\ جانمایی نمی‌شد٬ همان گونه که موسیقی علوانیه به عنوان «میراث معنوی اعراب خوزستان» و  مضیف به عنوان «میراث ملموس» ثبت ملی گردیده‌اند. آیا اگر در ایران عرب‌ستیزی بود٬ فاطمه عبادی هم‌میهن عرب ماهشهری می‌توانست با رای مردم چهره برگزیده برنامه عصر جدید شود؟ آیا ایرانیان در همین تابستان گذشته با عیسی‌آل‌کثیر بازیکن باشگاه پرسپولیس همراهی و همدردی می‌کردند؟
خانم صدر؛ برتولت برشت می‌گوید: «آن کس که حقیقت را نمی‌داند٬ نادان است اما آن کس که می‌داند و انکار می‌کند خیانتکار و تبهکار است». باید برای تاریخ و فرهنگ ایران افسوس خورد که از زنانی چون یوتاب، ماندانا، آرتیمیس، آرتادخت و چهره‌های نیمه تاریخی، نیمه استوره‌ای مانند فرانک، رودابه، سیندخت، گردآفرید و بانوان یک سده‌ گذشته همچون سردار بی‌بی مریم بختیاری، زینب‌پاشا، نجم‌السلطنه و هم‌چنین قهرمانان جنگ هشت ساله مانند شهناز حاجی‌شاه٬ امینه وهاب‌زاده٬ فاطمه نواب صفوی و... که هر یک نماد پاکدامنی، مردانگی و از خودگذشتگی در راه میهن به شمار آمده‌اند٬ به اینجا رسیده‌ایم و چه زیبا گفت دکتر جواد طباطبایی که «در این سرزمین همه چیز متولی دارد جز خود ایران».
به راستی ایرانیان را چه شده است؟ کسانی که نیاکانشان، با همبستگی ملی یونانی‌ها، مغولان و عربیت بنی‌امیه و بنی‌‌عباس را در فرهنگ ناب خود گداخته و ایرانی نمودند٬ چرا حالا با یکدیگر بیگانه شده، به ایران‌ستیزی می‌پردازند؟
رویکرد شادی صدر برای نخستین بار نبود وی پیش‌تر نیز در نشست‌های پان‌عربیسم سخنرانی کرده بود. اما برخورد دوگانه برخی نخبگان خوزستانی جای شگفتی دارد. آن‌جا که از کنشگر و روزنامه‌نگار گرفته تا نماینده پیشین مجلس و حقوقدان که تا نام پان‌عربیسم به میان می‌آید به مانند گندم‌ برشته بالا و پایین می‌شوند یا اگر کسی سخنی درباره اعراب حوزه خلیج‌فارس بگوید به تریج قبای آنان بَر می‌خورد اما در برابر گفته‌های ناروای شادی صدر خاموش ماندند. به راستی این همه سکوت برای چیست؟