خیز سوم در استراتژی خنثی‌سازی

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷ بسان زلزله‌ای مهیب، همه معادلات غرب به‌ویژه امریکا را در منطقه به هم ریخته و آنان را در شوکی بزرگ فرو برد: «غرب بزرگ‌ترین پایگاه خود در برابر بلوک شرق (شوروی) را از دست داد»، «خطر صدور انقلاب اسلامی و تبعیت کشور‌های اسلامی از مدل انقلاب ایران، منافع غرب در منطقه غرب آسیا را با مخاطره جدی مواجه ساخت»، «ماهیت و موجودیت رژیم صهیونیستی به کلی زیر سؤال رفت»، «خطر گسترش نفوذ بلوک شرق و دسترسی به حوزه نفوذ غرب افزایش یافت» و...
در اوایل پیروزی انقلاب، تصور غرب بر این بود که این انقلاب نیز مانند همه انقلاب ها، عمری کوتاه داشته و به زودی توسط عناصر نفوذی غرب از مسیر اصلی خود منحرف شده و مجدداً به دامن غرب باز خواهد گشت، اما فروپاشی دولت غربگرای موقت، تسخیر لانه جاسوسی امریکا، خنثی سازی کودتا، غلبه بر فتنه‌های ریز و درشت گروهک‌ها و... غرب را از فروپاشی انقلاب و نظام نوپای جمهوری اسلامی ناامید کرد و برای نابودی انقلاب اسلامی بر بستر جنگ تحمیلی را با محوریت تحریم مطلق ایران برنامه ریزی نمودند. در برنامه تحریم ایران بلوک شرق نیز (که متأسفانه تا امروز این همراهی ادامه دارد) در کنار غرب قرار گرفته و نه فقط سلاح و مهمات جنگی بلکه ایران در تأمین ملزومات غیرجنگی نظیر خودرو، لوازم و ماشین آلات کشاورزی و راه سازی و... و حتی سیم خاردار، با تحریم شدید مواجه گردید، اما جمهوری اسلامی با تکیه به منطق مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم و مستکبر، در جنگ جهانی گونه (که بیش از ۶۰ کشور مستقیماً در آن علیه ایران مشارکت داشتند) بر رژیم بعثی عراق پیروز شده و سرانجام با فشار سنگین غرب، طبق قطعنامه ۵۹۸ آتش بس موقت را پذیرفت، اما توطئه ها، فشارها، تهدید‌ها و تحریم‌های غرب علیه ایران تشدید شده و در میادین جنگ نرم، جنگ روانی، جنگ اقتصادی و... گسترش یافته و یارگیری از تمامی اقشار و صنوف و دستگاه‌های دولتی و غیردولتی برنامه نفوذ در ساختارها، برنامه ریزی، بودجه بندی و... و به طور کلی نفوذ در سخت‌افزار و نرم‌افزار نظام در تمامی حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... را دنبال کرد.
طی سه دهه پس از جنگ تحمیلی، دولت‌های مختلف تحت تأثیر شبکه نفوذی دشمن و استراتژی مرعوب سازی قرار گرفته و تن به تصمیم سازی‌های غرب داده و بر اساس مدل تحمیلی راه مذاکره و عقب نشینی از اهداف، برنامه‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی را دنبال کرده و خاکریز به خاکریز توانمندی‌های کشور را با وعده‌های پوچ دشمن و با هیچ معاوضه کردند. غربگدایان هیچ‌گاه به مردم گزارش نداده‌اند که حاصل ۳۲ سال عقب نشینی در برابر غرب چه بوده و این حجم از وادادگی چه دستاوردی برای کشور و ملت جز فرصت‌سوزی و سرافکندگی داشته است.
در نقطه مقابل خط سازش با غرب، تفکر انقلابی طی سال‌های پس از جنگ به دور از خیال‌پردازی متوهمانه، استراتژی خنثی سازی را در دستور کار قرارداده و در این راه به انبوه دستاورد‌های معجزه گونه دست یافته و غرب را در اثربخشی تحریم‌ها ناکام گذاشته است که بی‌شک اگر این دستاورد‌ها نبود، پای میز مذاکرات، تنها گزینه پیش روی ایران تسلیم شدن در برابر زیاده خواهی و زورگویی غرب بوده و سرنوشتی بهتر از سوریه و یمن در انتظار ایران نبود.


تفکر انقلابی زیر پرچم خنثی سازی در هر میدانی که وارد شد (تولید علم، ساخت سد، تونل، راه، پل، اسکله، پالایشگاه، صنعت نانو، سلول‌های بنیادی، ساخت موشک، پهپاد، هواپیما، تولید ماهواره، صنعت هوافضا، صنعت هسته ای، رادارها، فعالیت‌های سایبری و...) شگفتی آفرید. استراتژی خنثی‌سازی شاکله اقدامات تفکر انقلابی را در کشور شکل داده است و این درحالی است که تفکر واداده و غیرانقلابی مرغش یک پا داشته و همواره بر سازش و معامله! با غرب تأکید داشته و در برنامه سازش نیز همواره دستاورد‌های تفکر انقلابی را بر سر میز مذاکره به حراج گذاشته و در مقابل به وعده‌های هیچ و پوچ غرب دل خوس داشته است و از این نکته کلیدی و بسیار مهم غافل بوده که تحریم و تهدید و فشار غرب علیه ایران، روش و وسیله‌ای برای تضعیف، ناراضی سازی مردم و عصیان علیه نظام اسلامی و به تسلیم واداشتن جمهوری اسلامی بوده است و موضوعاتی نظیر هسته ای، موشکی و... بهانه‌ای بیش نبوده و نیست.   تفکر انقلابی استراتژی خنثی سازی را نه امروز بلکه از همان سال‌های اولیه پس از جنگ در سه حوزه دنبال کرده است:
۱ - خنثی سازی تهدید: تفکر انقلابی برای خنثی سازی تهدید‌های دشمن، توسعه برنامه موشکی، هوافضا، پهپادی و... را در دستور کار قرار داده و در شرایطی که در دوران جنگ تحمیلی از دادن سیم خاردار هم خودداری می‌کردند اینک جمهوری اسلامی در تراز جهانی از اقتدار مسلط خنثی سازی تهدید‌های دشمن برخوردار است و تقاضای غرب برای مذاکره بر سر توانمندی موشکی نیز معطوف به حذف این استراتژی است
۲ -خنثی سازی فشار سیاسی: تفکر انقلابی در مسیر خنثی سازی فشار‌های سیاسی جهان، سازماندهی، تجهیز، آموزش و تقویت محور مقاومت را در منطقه غرب آسیا پی گرفته و امروز عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را در کل منطقه غرب آسیا بسط و تحکیم بخشیده است. فراموش نمی‌کنیم که در گذشته نه چندان دور، جمهوری اسلامی در معادلات منطقه‌ای هیچ جایگاهی نداشت، اما اینک به برکت استراتژی خنثی سازی فشار و به پاس حضور مقتدرانه جان برکفان مدافع حرم، امروز جهان استکبار در هیچ معادله‌ای نمی‌تواند حضور مؤثر ایران را نادیده بگیرد و این ایران مقتدر است که با صلابت خروج بی قید و شرط امریکا از منطقه غرب آسیا را مطرح ساخته و امریکا چاره‌ای جز خروج ذلیلانه از منطقه ندارد.
۳ - خنثی سازی تحریم: موضوع مقابله با تحریم‌های غرب طی سه دهه گذشته در دستور کار تفکر غیرانقلابی بوده و منادیان این تفکر برخلاف سیاست‌های کلی نظام و استراتژی خنثی سازی، همواره بر طبل پر سر و صدای مذاکره و سازش با غرب کوبیده و برنامه بی نتیجه و عزت سوز و ذلت آفرین رفع تحریم را پی گرفته‌اند و دشمن غربی با اطمینان از نیاز جمهوری اسلامی، هر بار بر حجم کمی و کیفی تحریم‌ها افزوده است. تلاش تفکر غیرانقلابی در حوزه مذاکره با شیاطین غربی نه تنها دستاوردی برای جمهوری اسلامی نداشته بلکه با سخاوت در هر دوره بخشی از دستاورد‌های تفکر انقلابی را برای راضی کردن غرب تقدیم نموده است. حاتم بخشی غربگرایان از یکسو موجب تضعیف جمهوری اسلامی و دوقطبی سازی جمعیتی و تشدید اختلافات موهوم داخلی شده و از سوی دیگر فزون خواهی و جسارت بیشتر طرف غربی را در پی داشته است.
تأکید چند ده باره مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی طی دهه اخیر، توسط غربگدایان و خط نفوذ تفسیر به رأی شده و برنامه اقتصاد مقاومتی به کندی و سرعت غیرقابل قبول دنبال شده است. پایه اصلی اقتصاد مقاومتی نیز مانند تهدید و فشار با اتخاذ «استراتژی خنثی سازی» بر «رفع موانع ساختاری و نرم‌افزاری تولید»، «برنامه اقتصادی درون زا و برون نگر»، «استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی» و... استوار است.
جمهوری اسلامی تا کنون تهدید و فشار دشمنان را با موفقیت خنثی ساخته و ضمن تثبیت جایگاه ایران در حوزه دفاعی و منطقه‌ای اراده خود را بر غرب تحمیل نموده است، اما در خیز سوم خنثی سازی به دلایل پیش گفته و برنامه‌های خط نفوذ کمترین توفیق را داشته است. پذیرفتنی نیست که جریان مرعوب غرب، از گذشته برجام خسارت محض درس عبرت نگرفته و با ورود بایدن به کاخ سفید دوباره جن زده شده و مجدداً بر طبل دوگانه «رفاه/ونزوئلا» کوبیده و بحث مذاکره با دولت جدید امریکا را پی می‌گیرند. سرلشگر باقری رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح در حاشیه رزمایش پیامبر اعظم ۱۵ بر خیز سوم در خنثی سازی تأکید کرده و می‌گوید: «دشمن تغییر پذیر نیست، اینکه سر یک میز بنشینیم قهوه‌ای در دست بگیریم و لبخندی بزنیم چیزی را عوض نمی‌کند؛ اگر می‌خواهیم تحریم را برداریم باید در همه ابعاد مختلف قوی شویم (و در این راه) نه برجام اهمیتی دارد و نه اضافه شدن فلان کشور به این تعهد و یا کم شدن از این توافق»
به نظر می‌رسد خیز سوم استراتژی خنثی‌سازی فقط در چارچوب بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی قابل انجام است و لازمه تحقق گام دوم نیز تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی است. همه قرائن و شواهد ناظر بر این حقیقت است که عزم نظام اسلامی بر تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی جدی بوده و آثار این اراده در دو قوه مقننه و قضائیه کاملاً مشهود است و با تشکیل قوه مجریه مبتنی بر تفکر انقلابی بر سرعت خنثی تحریم‌ها و تحقق اقتصاد مقاومتی افزوده خواهد شد.