روزنامه خراسان
1399/11/02
سفر در زمان با عمارت 200 ساله
مسعود از کودکی عاشق اشیا و لوازم قدیمی و عتیقه بوده است. البته او این علاقه را فقط به عنوان یک احساس تجربه نکرده بلکه از همان کودکی درباره این اشیا، خانههای قدیمی، ویژگیهای خاص، معماریشان و ... تحقیق کرده، کتاب خوانده، با افراد فعال در این باره صحبت کرده و ... . حالا او در 34 سالگی به همراه همسر و دخترش، به آرزویشان رسیدهاند که زندگی در یک خانه قدیمی بوده است. مسیری که تقریبا از 10 سال پیش شروع شده و امروز به جایی رسیده که توان توصیف طعم شیرین زندگی در چنین خانهای از عهده ساکنانش هم برنمیآید. این خانه 600 متری که در قرچک در جنوب شرق تهران قرار دارد، 200 سال پیش ساخته شده و چند سال پیش توسط این زوج جوان برای دومین بار به صورت اصولی و جدی، بازسازی و مرمت شده است. در پرونده امروز زندگی سلام با مسعود زیدی درباره داستان جالب و اهدافش از بازسازی این بنای 200 ساله گفتوگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.10 سال پیش از کنار این خانه اتفاقی گذشتم
«مسعود زیدی هستم، متولد سال 1365 در ورامین، 11 سال پیش ازدواج کردم و یک دختر به اسم گندم دارم»، او بعد از بیوگرافیاش درباره ماجرای خریدن این خانه میگوید: «داستان این خانه و مرمت آن برمیگردد به یک علاقه خیلی شدید که من از بچگی به اشیا و لوازم قدیمی داشتم. رفته رفته این احساس با بزرگ شدن من، بیشتر و پررنگتر شد و تقریبا 10 سال پیش از کنار این خانه به صورت اتفاقی گذشتم که شرایط مناسبی نداشت. در همان لحظه متوجه شدم که این خانه قابلیت زیادی برای مرمت شدن دارد. هرچند رو به تخریب بود ولی به واسطه این که من به دلیل همان علاقهای که به شما گفتم، در این حد سررشته داشتم که با دیدن بنا متوجه بشوم که آیا امکان بازسازی دارد یا اصطلاحا مرده و دیگر نمیشود برای احیایش کاری کرد ؟ بنابراین وقتی از کنار این بنا گذشتم، متوجه شدم که حتما بنای با اصالتی است و قابلیت بازسازی دارد.»
این عمارت در یک زمین 10 هزار متری بود
این بنای قدیمی توجه مسعود را جلب می کند و دیدن آن به صورت اتفاقی را به فال نیک میگیرد. او در این باره میگوید: «همان لحظه زنگ در خانه را زدم تا با صاحبخانه صحبتی داشته باشم. یک پیرمرد و پیرزن در آن جا ساکن بودند. صاحبخانه در اول صحبتهایش گفت که این بنا در یک زمین 10 هزار متری است، اگر 10 هزار مترش را بخواهید، امروز من فروشندهام و به شما میفروشم ولی اگر یک قسمتی از آن را بخواهید باید صبر کنید تا من این ملک را تفکیک کنم. بعدش هم گفت که مطمئن باشید من هم دوست دارم این خانه را به شما بفروشم چون مطمئنم قدرش را خواهید دانست و به جای تخریب، بازسازیاش خواهید کرد. زمان گذشت تا چهار سال پیش که پیرمرد صاحبخانه به من خبر داد که میخواهم بنا را تفکیک کنم و سپس بفروشم. به من گفت که اول شما بیایید و ببینید قسمتی که میخواهید برای مرمت باید تا کجا باشد و بنا را چطور تفکیک کنیم تا به این بنا و خانه آسیبی وارد نشود. من هم رفتم و این بنده خدا همکاری زیادی با من کرد که همینجا دوست دارم از او به خاطر درک دغدغه من و همسرم، تشکر کنم. توجه داشته باشید که این خانه در قدیم عمارت بوده است. بناهای عمارتگونه، خانههایی هستند که حتما باید دو تا حیاط داشته باشند، حیاط اندرونی و بیرونی. به همین دلیل، نحوه تفکیک آن هم دردسرهای زیادی داشت و ما با حوصله و تحقیق، این کار را به صورت اصولی انجام دادیم تا این بنا در بهترین حالت ممکن حفظ و شرایطش از لحاظ معماری دقیقا مثل قدیمها شود.»
زمین این خانه را 4 سال پیش 300 میلیون خریدم
او درباره قیمت این خانه میگوید: «من پردهسرا دارم و این خانه قدیمی را چهارسال پیش در بدترین شرایط مالیام خریدم. آن موقع تقریبا 300 میلیون تومان بود که برای آن زمان قیمت بسیار معقولی محسوب می شد البته بنا در حال تخریب بود و اصلا با وضعیت کنونی اش قابل مقایسه نبود. عکسهای زیادی از آن خانه داشتم که متاسفانه از روی گوشیام پاک شد و جای دیگری هم ذخیره نکردم و گرنه برایتان میفرستادم تا بتوانید سختیهای مرمت و بازسازیاش را به صورت ملموستر درک کنید.»
معماری اصیل ایرانی، یک معماری خانوادهمحور است
یکی از جذابترین بخشهای این خانه، معماری اصیل ایرانی آن است که لذت زندگی در آن را چندین برابر میکند. مسعود در این باره میگوید: «در معماری اصیل ایرانی، به مسائل بسیار کوچکی اهمیت داده می شده که امروزه بعضیهایش را که ما میشنویم، تعجب میکنیم که چرا یک معمار باید این قدر ریزبین و دقیق بوده باشد. مثلا در همین خانه و از لحاظ معماری به نکاتی توجه شده که الان بعد از 200 سال، کسی به آنها اهمیت نمیدهد. معماری اصیل ایرانی، یک معماری خانواده محور و تلاشش این است که اعضای یک خانواده در نهایت آسایش و آرامش به زندگی بپردازند. البته نه تنها ساکنان که معماری این خانهها برای مهمان هم شرایطی را در نظر داشته است، این که مهمان صمیمی است یا میخواهد یک قرار کاری با صاحبخانه داشته باشد یا ...، بین اینها تفاوت قائل می شده است.»
یک میلیارد و 800 میلیون هزینه بازسازی
کردیم
از مسعود درباره قدمت این خانه قدیمی و هزینهای که برای مرمت آن شده میپرسم که میگوید: «این خانه 200 سال پیش و تقریبا در اواخر سلسله زندیه ساخته شده است. طبق اسناد موجود، اسم این خانه «عمارت محمدحسین خان» است. 100 سال پیش محمدحسین خان، این خانه را که نیاز به مرمت داشته و بعضی از قسمتهایش همان زمان نابود شده، بازسازی میکند و تا 50 سال پیش هم در همین جا زندگی میکرده است. بعد از آن، این خانه دوباره رو به تخریب میرود تا چهار سال پیش که ما آن را خریدیم. این بنایی که امروز به این شکل درآمده و عکسهایش را میبینید، تقریبا یک میلیارد و 800 میلیون تومان با دلار 4200 تومان در آن هزینه شده است. مثلا همین در و پنجره دوره صفویه و قاجاریه که در این بنا میبینید، روی خانه نبوده است. بعضیهایش را جمعآوری کردیم، خریدیم، مرمت کردیم و ... . با این که من خودم هم در شرایط بد اقتصادی بودم ولی این قدر عاشق این خانه و بازسازی آن بودم که یک سال و نیم دختر کوچکم شاید هفتهای یک روز من را میدید تا من با تمام توان و تمرکز برای مرمت این جا وقت بگذارم و کارهایش را انجام بدهم.»
آشنایانمان هم از حضور در این خانه لذت میبرند
«دوستان، آشنایان و اطرافیان که به واسطه ما به این خانه میآیند، همه به اتفاق میگویند که حضور در این خانه حتی برای دقایقی کوتاه هم حس خوبی به آدم میدهد و یک آرامش جالبی را به روان انسان تزریق میکند»، مسعود با این مقدمه میگوید: «بعضی از دوستان و فامیلهایم که خانههای قدیمی زیادی را از نزدیک دیده اند، میگویند وقتی عکس آنها را در اینستاگرام یا سایتها میبینیم، تصور میکنیم که خیلی جذاب هستند اما وقتی به آنجا میرویم، متوجه میشویم که عکسهایش زیباتر از واقعیت است اما همین افراد میگویند که این بنا برعکس است و عکسهایش حتی یک پنجم زیبایی و احساس خانه را هم نمیتواند منتقل کند.»
از سر در تا هشتی و مطبخ
«نمای ورودی خانه را سردر می گویند و همیشه دو تا سکو که الان ما به جایش نیمکت گذاشتهایم، جلوی این سردر قرار داشته که آن هم بیدلیل نبوده است»، مسعود با این مقدمه میافزاید: «افراد قدیمی به مهمان آن قدر اهمیت میدادند که میگفتند اگر روزی یک مهمانی آمد و ما خانه نبودیم، حالا هوا آفتابی بود یا خیلی سرد، یک قسمتی را برای مهمان باید درنظر گرفت تا اگر قرار شد برای دقایقی منتظر صاحبخانه باشد، کمتر اذیت شود. بعد از سر در، فرد وارد هشتی میشود، اتاق کوچکی پشت سردر که از آن جا به بیرونی خانه، اندرونی، مطبخ و ... راههای جداگانهای وجود دارد و قسمتهای خانه را از هم جدا میکند. وجود حوض و باغچه هم در حیاطها و قلب خانه، جزء جدانشدنی معماری ایرانی بوده است. شنیدن صدای آب، تماشای گل و گیاه، آسمان، آب روان و ... چیزهایی است که علم روانشناسی امروزه درباره تاثیر شان بر روح و روان انسانها، پژوهش زیادی انجام داده است. یک نکته دیگر در معماری ایرانی که خیلی به چشم میآید اما شاید بعضیها متوجهاش نباشند، وجود قرینههاست. قدیمیها تناسب و نظم را خیلی دوست داشتند و به همین دلیل در همه خانههای قدیمی، شما وجود قرینهها را خیلی زیاد احساس میکنید از شکل ستونها و قرارگیری پنجرهها بگیرید تا تزیینات اتاقها و ... ، در همهجا به این نکته توجه شده است.»
عشق به این نوع خانهها در خون همه ماست
تفاوت سبک زندگی آپارتمانی با خانههای قدیمی، موضوع بعدی است که مسعود برایمان دربارهاش میگوید: «دختر من الان با این که سن خیلی کمی دارد اما خانه آپارتمانی را به عنوان خانه قبول نمیکند. میگوید خانه باید حوض داشته باشد، حیاط داشته باشد و ... . میخواهم بگویم که عشق به این نوع معماری در خون آدمهاست و ربطی به سن و سال ندارد. بچههای امروزی زمان هایی را که در خانههای آپارتمانی هستند و این روزها هم که به خاطر کرونا توصیه میشود کمتر از خانه خارج شوند یا میپرند روی مبلها یا شیطنتهای خطرناک میکنند و هرچه والدین به آنها میگویند که یک دقیقه بنشینید، نمیتوانند. بیشتر بچههای امروزی بر خلاف نظر والدینشان که دوست دارند آنها ساعت 9 یا 10 بخوابند، ساعت 12 یا یک میخوابند، میدانید چرا؟ چون ساعت 9 شب هنوز انرژیشان تخلیه نشده است، اما بچه من در این خانه این قدر ورجهوورجه میکند که نه تنها زود میخوابد بلکه روز بعدش هم با انرژی و شادابی از خواب بیدار میشود.»
نقاشیها با هدف فرهنگی کشیده شده
«نقاشیها بدون دلیل روی دیوارهای خانه کشیده نشده و با هدف کاملا فرهنگی، تصمیم به این کار گرفتیم»، مسعود در این باره میگوید: «چون این خانه برمیگردد به اواخر دوره زندیه، تقریبا تصاویر همه چهرههای تاریخی شاخص از آن زمان به بعد در اتاقهای این خانه کشیده شده و این که مردم یک کشور درباره تاریخ خودشان با یکدیگر صحبت کنند، خیلی اتفاق مثبت و هیجانانگیزی است. همچنین در هر اتاق، عکس یک خانم را که در دوره خودش به فرهنگ کشور خدمت کرده، کشیدهایم. اتاق وسط، اتاق مشاهیر ماست که تصاویری از استاد شهریار، سعدی، حافظ، اخوان ثالث و سهرابسپهری است تا دکتر سمیعی، مریم میرزاخانی و چهرههای شاخص امروزی. یکی از اهداف من این است که بعد از پایان مشکلات کرونا، شاهد حضور گردشگران خارجی در این خانه باشم تا آنها را با فرهنگ وطنم بیشتر از قبل آشنا کنم.»
وسایل این خانه را طی 15 سال جمعآوری کردم
او درباره وسایل نوستالژی و عتیقهای که در این خانه وجود دارد هم میگوید: «این وسایل طی 15 سال جمعآوری شده است که هرکدام داستانی پشتشان وجود دارد که اگر بدانید، جذابیتشان برای شما صد چندان خواهد شد. این را هم بگویم که طراحی این خانه را کاملا خودم انجام دادم از صفر تا صد. در و دیوارهای خانههای قدیمی ایرانی، انگار با من صحبت میکنند. چون قبل از خرید این خانه، بناهای قدیمی زیادی را در شهرهای مختلف کشور دیده و بررسی کرده بودم، شاید برای مرمت این خانه بینقص عمل نکرده باشم اما کم نقص عمل کردم.»
چیدمان این خانه بر اساس سلیقه خانمم است
او درباره همراهی همسرش در مرمت این بنا هم میگوید: «خانمم هم مثل من علاقه زیادی به این کار داشت، از سلیقهاش در جزء به جزء چیدمان اینجا استفاده شده و در تمام روزهای سخت مرمت این خانه در کنار من بود. مرمت این بنا دو سال و نیم طول کشیده و همانطور که گفتم، تلاش زیادی برای مرمت این جا انجام شده است.»
سایر اخبار این روزنامه
معلمان حاضر دانش آموزان غایب
سفر در زمان با عمارت 200 ساله
پایان 32 سال انتظار برای همکاری دو اسطوره
سختگیری های جهانی برای پیامرسانهای غیربومی
کاهش صف های طولانی نان در مشهد
آینده سیاسی فرقه ترامپ
خروج در انزوا، تحلیف در وحشت
جنجال نرم افزارهای نظارتی بورس
جدال بودجه ای از پشت تریبون
ماجرای احضار آذریجهرمی به دادسرا
1.5 میلیون بیکار نیازمند