روزنامه جوان
1399/11/04
پرهیز از نقدهای حاشیه ساز
این روزها که مجلس شورای اسلامی روالهای غلط گذشته در بررسی بودجه را کنار گذاشته و در روش و ساختار بودجه ۱۴۰۰ قرار است اصلاحات اساسی انجام دهد و از یک فاجعه بزرگ که دولت آینده و مردم را دچار مشکلات چند برابری میکند، جلوگیری کند و به همین جهت است که هر روز شاهد ادبیات تند و خارج از عرف رئیس جمهور و دولتیها نسبت به دستگاه تقنینی کشور هستیم، به یکباره میبینیم تریبون شبکه ۴ سیما در یک برنامه زنده تلویزیونی در اختیار شخصی قرار میگیرد که نه ملاحظه اخلاق اسلامی را در اتهام زنی به کسی که امروز در بالاترین مقام اجرایی کشور قرار دارد و نه ملاحظه امنیت ملی را در این شرایط سخت که دشمنان علیه ما بسیج شده اند، کرده است و با یک سخن بی اساس، چنان موجی درست میشود که انگار این نظام هیچ مشکلی جز این یک مورد نداشته است. در این خصوص چند نکته وجود حائز اهمیت است:۱. سنگ بنای ادبیات «منقلی» که این روزها پاستورنشینها را عصبانی کرده، از قضا توسط شخص آقای روحانی نه در کسوت یک منتقد فاقد مسئولیت همچون این روحانی توهین کننده به وی در شبکه ۴ سیما، بلکه توسط کسی که در جایگاه رئیس جمهوری تکیه زده بود، اولین بار درهفتم اسفند ۹۵ در همایش سراسری مجریان انتخابات صورت گرفت. بنابراین پیش از هر عذر خواهی توسط این روحانی یا صدا و سیما - که البته صدا و سیما هم باید بابت پخش این سخنان زشت از رئیس جمهور و مردم عذرخواهی کند - باید آقای روحانی و تیم پاستورنشین او از به کاربردن ادبیات زشت منقلی عذر خواهی داشته باشند. متأسفانه باید گفت خود کرده را تدبیر نیست.
۲. در توهین هم لباس آقای روحانی دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه نه شریعت و دین به ما این اذن را میدهد که به هر دلیلی به مسلمانی چنین اتهام بدی را بزنیم و نه قانون ما را مجاز دانسته به شخصیتی که امروز در جایگاه رئیس جمهوری است و جزو مسئولان اجرایی کشور و از قضا بالاترین آنهاست، چنین توهینی روا داشته شود.
دوم اینکه بر فرض که چنین خبطی را طرف گفتگو کننده در یک برنامه زنده که قاعدتاً قابل کنترل نیست در سیما انجام شده باشد، مجری برنامه آنقدر باید توجیه شده باشد که بلافاصله با رد نگاه این فرد در همان برنامه، دامان مسئولان جمهوری اسلامی را از چنین خزعبلاتی مبرا کند. اینجا اصلاً بحث شخص آقای روحانی نیست بلکه حیثیت یک نظام و مسئولان آن مطرح است.
۳. بارها رهبری معظم انقلاب آحاد جامعه بهویژه جریان نخبگی کشور را از نقد غیرمنصفانه پرهیز دادهاند. طبیعی است که اگر این نقد متوجه ارکان نظام چه جایگاه حقوقی یا حقیقی باشد از دوچندان اهمیت برخوردار است. چه بسا با یک نقد همراه با توهین که به هیچ وجه مجاز به آن نیستیم فضایی در جامعه ایجاد شود که تا مدتها جامعه را مشغول خود سازد. این همان حاشیه سازیهای پرهزینهای است که نظام ما مکرر با ندانمکاریهای برخی افراد که بخشی از آن توسط مسئولان نیز صورت میگیرد، میپردازد و از بستر این حاشیه سازیها، مسائل اصلی به فراموشی سپرده میشود و اتفاقاً شخص یا جایگاهی که مورد نقد بوده خود را در حاشیه امن قرار میدهد و با مظلوم نمایی، از پاسخگویی به اموری که موظف به انجام آن بوده و مرتب پشت گوش میانداخته، فرار میکند.
۴. نقد یا انتقاد چارچوبی روشن دارد و نمیتوان به بهانه نقد، چوب حراج به حیثیت نظام و افراد زد. از همین رو است که بارها رهبری نظام از «نقد منصفانه» سخن میگویند. یکی از اقداماتی که ناخواسته ممکن است تک تک ما انجام دهیم و متوجه خطر آن نشویم اشاعه «بی اعتمادی به مسئولان» است. اعتماد یک ملت بزرگترین سرمایه یک نظام است که میتواند در گذر از بحرانهای داخلی و خارجی نقش مؤثری را ایفا نماید؛ در این زمینه رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یکی از کارهایی که دشمن میکند، بیاعتماد کردن مردم نسبت به مسئولین است. ما باید مواظب باشیم خودمان جوری حرف نزنیم که مردم به مسئولین کشور، مسئولین دولتی، مسئولین قضایی، مسئولین قوه مقننه بیاعتماد بشوند؛ که این بیاعتمادی ناحق است؛ دشمن این را میخواهد. ما نباید خودمان عمل کنیم.» (۲۷ /۷/ ۱۳۸۹)
دولتها ممکن است به هر دلیلی از مسیر انقلاب و نظام انحرافهایی پیدا کنند، نقد منصفانه و عالمانه میتواند مانع از انحراف دولتها شود و در صورت اینکه این نقد بر اساس چار چوب و اصلاح روند باشد هم میتواند مانع انحراف دولتها شود و هم جریانی که به جای اصلاح روندها همواره بهدنبال تخریب وضعیت هست، به مرور از گردونه خارج میشود. در این مسیر، قطعاً دولتها علاوه بر حمایت، نیاز به انتقاد و نقد دلسوزانه دارند. اگر بخواهیم چرایی نقد منصفانه و عالمانه را نسبت به دولت مطرح کنیم، میتوان این دو شرط را برشمرد:
الف) دولتها نگاهشان بعضاً منفعت جریانی و کوتاه مدت میباشد ولی جریان نخبگی کشور به علت خصایص ذاتی و فرهنگی که دارند کلان نگر میباشند، بنابراین این جریان میتواند نقد را دستمایه اصلاح رفتار دولت بداند.
ب) برنامههای دولتها با چالشها و آسیبهایی مواجه است و ممکن است در برخی موارد با اصول و مأموریتهای انقلاب فاصله و تضاد داشته باشد و اگر نقد منصفانه مبنای عمل نباشد و جای آن را تخریب بگیرد، نظام از اصل مأموریت خود فاصله خواهد گرفت و این قطعاً با بیانیه گام دوم انقلاب که رهبری نظام برای ۴۰ سال دوم انقلاب تعریف کردهاند، فاصله خواهد گرفت.
سایر اخبار این روزنامه
پایان ترامپ و تثبیت ترامپیسم
باج توئیتر به قاتل حاجقاسم
قیچی اصلاح فجر روی نگاتیوهای حاشیهدار
رد پای سعودی در انفجارهای تروریستی بغداد
قطرهچکانی بایدن از مرداب برجام
تغییر بودجه صنفی به بودجه ملی
ایران فناوری گیتهای الکترونیکی را از انحصار اروپا درآورد
«نمی شود و نمیتوانم» نسبتی با مدیریت جهادی ندارد
پرهیز از نقدهای حاشیه ساز
چشمانداز ۱۴۱۰ آستان قدس رضوی؛ مأموریتها، اهداف و سیاستها