كارهاي بزرگ با افراد كوچك شدني نيست

آرمــان مـلي: هجمه‌هاي بسياري در اين روزها عليه دولت انجام مي‌شود. اين در حالي است که مقام معظم رهبري صراحتا اين اعمال را منع کرده‌اند. با نزديک‌تر شدن به انتخابات فشارها عليه دولت دوازدهم شدت گرفته و ناراحتي‌هاي بسياري را به وجود آورده است. خدشه‌دار شدن اخلاق سياسي بدون شک آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري را براي کشور رقم مي‌زند و بايد به‌دنبال ايجاد ساختار حزبي براي کاهش معضلاتي از اين دست بود. در همين راستا «آرمان ملي» گفت‌وگويي با حشمت‌ا... فلاحت‌پيشه، نماينده سابق مجلس و فعال سياسي اصلاح‌طلب داشته است که مي‌خوانيد.
رقــابت‌هاي سيـاسي در چند سال اخير و خصوصا در اين ماه‌هاي منتهي به انتخابات، باعث ايجاد هجمه‌هاي بسياري عليه دولت شد. از نگاه شما اين اتفاقات چه آسيب‌هايي را در پي خواهد داشت؟
در دنيا رقابت سياسي در زمره نوعي نو شدن و جشن سياسي است. مردم با افتخار در انتخابات شرکت کرده يا جناح و حزب سياسي موجود را تاييد مجدد مي‌کنند يا تغيير ايجاد مي‌کنند. جامعه ما تجربه تلخ شکست اخلاق سياسي را در کارنامه خود دارد. عملا همه کساني که طرف حساب آن انتخابات بودند کنار رفتند اما آن تحولات همچنان باقي است. مردم و کشور با مشکلاتي تحريم دست و پنجه نرم کرده‌اند اما اختلاف داخلي بسيار ناراحت‌کننده‌تر از اين موضوعات است. از بين رفتن اخلاق سياسي و بي‌آبرو کردن افراد و جناح‌هاي سياسي کاري خطرناک است. بايد ساماني به رقابت سياسي داده شود. در جامعه با سياست‌مداراني تضعيف‌شده روبه‌رو هستيم. در اين شرايط تا زماني که سياستمداران ما تحقير نشوند، به کرسي و جايگاه دست پيدا نمي‌کنند اما نمي‌توان با انسان‌هاي کوچک کارهاي بزرگ انجام داد. مهم‌ترين وظيفه يک سياستمدار در درجه اول دفاع از اختيارات قانوني و حضور خود است. متاسفانه در دولت آقاي روحاني اين ضعف وجود داشت که قدرت زيادي نشان نداد. اگر در جايي نيز دولت دستاوردي داشت، به‌خوبي از آنها دفاع نشده و کاسه و کوزه‌ها بر سر دولت شکسته و دولت مقصر شناخته شد. بايد يکبار براي هميشه اخلاق سياسي ترميم شود.
چطور مي‌توان به اصلاح اخلاق سياسي در کشور اميدوار بود؟


رجوع مي‌کنم به نظر نظريه‌پردازان بزرگي که در بحث اثر رفتار و مواضع ما در شکل‌گيري عرف و قوانين در جامعه صحبت کرده‌اند. کساني مانند کانت که مي‌گويد، به گونه‌اي عمل کنيد که انگار در حال نوشتن قانون هستيد، يعني کساني که صاحب تريبون مي‌شوند به همان ميزان در اخلاقيات سياسي جامعه اثرگذار هستند. در تريبون‌هاي مختلف به‌سادگي توهين صورت مي‌گيرد و اخلاق سياسي در حال نوشته شدن، در شان مردم ايران و خصوصا کساني که ادعاي اخلاق ديني دارند نيست. اخلاق سياسي جامعه به سمت فساد سياسي حرکت مي‌کند. اثر ديگري که اين موضوع دارد، ياس مردم در فضاي انتخابات است. زماني که فضاي انتخابات منفي و مايوسانه شود، مردم در انتخابات دلسرد مي‌شوند؛ براي مثال، زماني که فضاي ورزشگاه‌هاي ما به دليل شعارهاي رکيک سالم نيست، مردم اجازه نمي‌دهند فرزندانشان در آن بخش از حوزه عمومي شرکت کنند. انتخابات نيز بخشي از فضاي عمومي جامعه است. مردم در انتخابات راي مي‌دهند و کنار مي‌روند و با وجود گلايه‌هايي که دارند، باز هم در انتخابات شرکت مي‌کنند. زماني که مردم جامعه ببينند رکيک‌ترين فحش‌ها داده مي‌شود و عده‌اي با آبروي يکديگر بازي مي‌کنند، آن زمان مي‌گويم کاش ساماني در کشور شکل بگيرد که افراد در قبال صحبت‌ها و رفتارهاي خود پاسخگو باشند. به اين دليل که در ايران حزب وجود ندارد، اميدي نيز در اين خصوص وجود ندارد، زيرا نمي‌توان به‌صورت تحکمي اين کار را انجام داد. دستگاه‌هاي مربوط نيز نگاهي کاملا گزينشي دارند. زماني که عده‌اي از افراد حتي تحليلي نيز ارائه مي‌دهند، به آنها توهين مي‌شود. بارها شده از حقوق مردم دفاع شده اما عده‌اي حتي در ميان مطبوعات، توهين‌هايي را روا داشته‌اند. از سوي ديگر انسان‌هايي به دليل داشتن قدرت اظهارنظرهايي مي‌کنند اما برخوردي با آنان صورت نمي‌گيرد. تنها راه اين است که اخلاق سياسي در حوزه مدني شکل بگيرد که وظيفه حزب است. احزاب سياسي در دنيا مسئوليت رفتار و گفتار سياستمداران و نخبگان سياسي را دارند. متاسفانه براي اينکه در کشور ما سياست قابليت تنظيم داشته باشد، کسي از حزب حمايت نمي‌کند. جايي که حزب شکل بگيرد و وارث اخلاق سياسي باشد، تا آن زمان شاهد خواهيم بود، افراد بدون پذيرش مسئوليت، اخلاق سياسي جامعه را آلوده مي‌کنند.
در حال نــزديک شدن به انتخابات 1400 هستيم و بنا بر گفته شما نااميدي‌هايي در جامعه وجود دارد. آيا اصلاح‌طلبان مي‌توانند مشکلات موجود و اين نااميدي را رفع کنند؟
بسياري از افراد کاهش مشارکت را در راستاي منافع خود مي‌دانند. همانطور که ديديم يک مجموعه چند درصدي در مجلس تشکيل شده و تصميماتي مي‌گيرد. در انتخابات مجلس در تهران، 20 درصد از مردم مشارکت داشتند و سطح مشارکت کشوري نيز چندان بالا نبود. تصميماتي که مجلس اتخاذ مي‌کند نه براي آن 20 درصد، بلکه براي کل جامعه اثرگذار است. اخيرا به نام افزايش درآمد دولت، مجلس قوانيني را تصويب کرده و ماليات‌ها را افزايش مي‌دهد. در دنيا اول بايد هزينه‌ها مشخص شود و سپس درآمدها تعيين شود. در کشور ما هيچوقت هزينه‌هاي صورت‌گرفته شفاف نيست. در مجلس دهم از هزينه‌هاي خارجي کشور صحبت شد و مورد هجمه قرار گرفتيم. در صورتي که مي‌بينيم مردم همان يارانه‌ها را دريافت مي‌کنند. فشار اقتصادي زياد است و مردم حق دارند بفهمند هزينه‌هايي که به آنها تحميل مي‌شود و مالياتي که اخذ مي‌شود، کجا هزينه مي‌شود.