روزنامه اعتماد
1399/11/07
توضيحي بدتر از اصل ماجرا ( سيلي خوردن سرباز وظيفه از نماينده مجلس )
نماينده مجلسي كه متهم به سيلي زدن به يك سرباز است، توضيحاتي را از واقعه ارايه داد كه ابعاد جديدي از اين ماجراي به ظاهر عادي را پيش روي عموم باز كرد. مساله كنوني فقط اين نيست كه آيا اين توضيحات راست است يا دروغ، زيرا در هر دو صورت ميتوان نتايج مهمي گرفت. اگر ماجرا همانطور كه او گفته است، باشد اين امر بدان معنا است كه براي مردم و حتي نيروي نظامي حاضر در صحنه، فرد نماينده مجلس و شايد رفتار او اهميتي نداشته است، اين پديده بازتاب خشم فروخوردهاي است كه مردم در يك موقعيت خاص آن را بروز دادهاند و مساله مهم نه رفتار آن نماينده كه اين خشم مردم است. خشمي كه به علت اطلاع از مسووليت فردي كه ميخواهد از خط ويژه عبور كرده و زودتر به سفر برود به يك باره فوران كرده و حتي عوامل نيروي انتظامي نيز با آن همراهي ميكنند. اگر اين واقعه همانطور باشد كه آقاي نماينده ذكر كرده است، در اين صورت نشان ميدهد كه او درك درستي از برداشتي كه خوانندگان شرح او از ماجرا ميكنند، نداشته است. به عبارت ديگر او آگاهانه يا ناآگاهانه در پي انتقال اين مفهوم است كه به عنوان يك نماينده مردم (توجه كنيد نمايندهاي كه بايد مورد احترام مردم باشد زيرا به او راي دادهاند) در اين جامعه تك و تنها افتاده بود و كسي حاضر نشده كه از او كوچكترين دفاعي كند، حتي به خودروي او حمله كرده و لگد زده و شيشه آن را شكستهاند و توهينهاي ريز و درشت را نثار او كردهاند. طبيعي است كه مردم او را نميشناختند بلكه موقعيت او را ميشناختند و اگر يك فرد عادي بود قطعا مردم عليه او كاري نميكردند، هر اقدامي انجام شده است، عليه موقعيت او و موقعيتهاي مشابه بوده است و نه عليه آن فرد بهخصوص. اگر آنچه را كه اين نماينده ذكر كرده نيز نادرست و قلب واقعيت باشد، در اين صورت ميتوان نتيجه گرفت اين داستانسرايي با هدف عبور دادن فشارها از خود و انتقال آن به حكومت انجام شده و معلوم است كه ايشان در انجام اين كار خبره و وارد است كه ميخواهد وضعيت خودش را به وضعيت كل سيستم گره بزند و به همفكرانش بگويد كه، اگر الان جلوي اين واقعه نايستيد، شما نفرات بعدي هستيد. ميخواهد به آنان بفهماند كه من مساله نيستم تا با حمله به من، خودتان را تبرئه كنيد. ميخواهد بفهماند كه، من يك نشانه هستم، هدف چيز ديگري است. اين نشان ميدهد كه انقلابيون رسمي حكومت، به جاي آنكه فدايي نظام باشند، ميكوشند كه نظام را تبديل به سپري براي خود كنند و در سنگر نظام هر كاري كه خواستند انجام دهند و به نوعي مصونيت دست يابند. بنابراين ملاحظه ميشود كه در هر دو حالت نتيجه كمابيش يكي است. بايد گفت كه مجموعه ساختار در يك دو راهي انتخاب قرار ميگيرد. اينكه از مرحله اتكا به حاميان محدود و احيانا مسالهدار عبور كند و خود را به درياي بيكران مردم وصل نمايند، يا آنكه تحليل ديگر را بپذيرد و با حداكثر توان از چنين افرادي حمايت كند. انتخاب راه اول درست ولي سخت است، در حالي كه انتخاب راه دوم نادرست ولي ساده است. ضمن اينكه عوارض راه دوم تمامشدني نيست. اگر دقت كنيم در همين يكي، دو ماه گذشته در ميان اصولگرايان، انواع و اقسام خطاهاي فردي رخ داده كه در نهايت هزينه آنها را كليت نظام پرداخته است و اين به گونهاي است كه صداي برخي اصولگرايان نيز در آمده و نميپذيرند كه خطاها را عده معدودي مرتكب شوند، ولي هزينههايش را كليت آنان بپردازد. با وجود شبكههاي مجازي و نيز رواج قاعده «هر انسان يك دوربين و هر دوربين يك اينترنت»، ديگر نميتوان به پنهانكاريهاي گذشته ادامه داد و هر روز بيش از پيش با اين مشكلات مواجه خواهند شد. متاسفانه به نظر ميرسد كه سنسورها يا حسگرهاي اخلاقي و سياسي مجموعه مذكور فاقد حساسيت شدهاند و در برابر تحولات و تغييرات بيروني واكنش مناسبي نشان نميدهند. اين بيدقتي حسگرهاي اجتماعي و سياسي خطرناك است. جامعه سالم جامعهاي است كه در برابر كوچكترين مشكلات حساس باشد و واكنش نشان دهد.
سایر اخبار این روزنامه
نفوذ شبكه فساد و جنگيري
بداخلاقي با فيلمها در تحويل سال سينما
«اركستر سازهاي ملي ايران» دركانون مناقشات
قيمت مسكن در يكسال دوبرابر شد
روشنفكري ما دچار تفرعن است
شوك ارزي يا بنزيني؟
از مچگيري سعودي تا تصوير نهايي رابطه با امريكا
دغدغه استصواب
يارانه و كسري بودجه
ضرورت ديپلماسي متوازن
توضيحي بدتر از اصل ماجرا ( سيلي خوردن سرباز وظيفه از نماينده مجلس )
عكس روز
تكذيب واقعيت