بچه‌های خوب اسرائیل! کابینه بایدن از نگاه صهیونیست‌ها

  سید محمد امین آبادی
اشاره:
کمتر از یک هفته از آغاز به کار دولت جدید آمریکا نمی‌گذرد. طی این مدت، برخی از جریانات داخلی مدعی شده‌اند که با آمدن «جو بایدن» و رفتن «دونالدترامپ»، رژیم صهیونیستی به شدت نگران شده است و دولت جدید آمریکا با تغییر رویکرد، از دشمنی با ایران نیز دست برخواهد داشت. اما مروری گذرا بر سوابق و اظهارات بایدن، «کامالا هریس» و تیم امنیتی و سیاسی جدید حاکم بر کاخ سفید، مهر ابطالی بر این توهم می‌کشد و به خوبی نشان می‌دهد که ساکنان جدید کاخ سفید در دوستی با رژیم اسرائیل و دشمنی با ملت ایران، تردیدی به خود راه نخواهند داد و تنها ممکن است شیوه‌های دوستی یا دشمنی را عوض کنند.
سرویس خارجی کیهان


تداوم یا تغییر؟
«جو بایدن» سرانجام در یک انتخابات بسیار پرمناقشه و جنجالی که به گفته مقامات، کارشناسان و رسانه‌های آمریکایی، به مایه آبروریزی این کشور تبدیل شد، چهارشنبه 20 ژانویه (یک بهمن) قدرت را از ترامپ تحویل گرفته است. طی یک هفته گذشته موضوع سیاست خارجی دولت بایدن به محل بحث بسیاری از کارشناسان در داخل و خارج تبدیل شده است. برخی از کارشناسان و رسانه‌های داخلی متاسفانه با ذوق‌زدگی بر این باورند که با روی کار آمدن بایدن شاهد فاصله گرفتن دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی خواهیم بود و می‌نویسند که با روی کار آمدن بایدن و تیم وی رژیم صهیونیستی به شدت نگران شده است، اما کسانی که از ماهیت تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا اندکی اطلاع دارند به خوبی بر این مسئله واقفند که این گزاره که با آمدن بایدن صهیونیست‌ها نگران شده‌اند،گزاره درستی به نظر نمی‌رسد.
 بسیاری از پژوهشگران حوزه سیاست خارجی روی این اصل اجماع نظر دارند که سیاست خارجی تداوم سیاست داخلی کشورهاست و تغییر و تحولات داخلی مثل انقلاب، کودتا، جابه‌جایی دولت‌ها یا احزاب پارلمانی تاثیر غیر قابل انکاری روی سیاست خارجی کشورها دارد. از سوی دیگر دور میز سیاست خارجی کشورها بسیاری از نهادهای‌های داخلی حضور دارند و در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مشارکت دارند و خروجی این میز همان سیاست خارجی است که وزارت خارجه آن را در بیرون مرزها اجرا می‌کند در مورد آمریکا به دلیل ماهیت متکثر ساختار سیاسی این کشور بسیاری از نهادها مثل رئیس‌جمهور، کنگره، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مثل سیا، شورای امنیت ملی، مشاور امنیت ملی، پنتاگون و.. به ایفای نقش می‌پردازند. در این میان نقش لابی‌ها نیز بسیار برجسته است. لابی‌ها در همه ارکان قدرت آمریکا چه در دولت چه در کنگره و احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه دور تا دور نهادهای رسمی حضور دارند و در سیاست سازی و تعیین خط مشی‌های سیاست خارجی نقش مهم و بسیار جدی دارند. اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر معتبر آمریکایی نیز به ویژه در حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی مثل لابی‌ها نقش برجسته‌ای در تصمیم‌سازی سیاست خارجی ایفا می‌کنند. شخص رئیس‌جمهور در آمریکا چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی اختیارات ویژه و بسیار گسترده‌ای دارد و بویژه اگر در کنگره حزب موافق رئیس‌جمهور سر کار باشد؛ وی می‌تواند بسیاری از ایده‌های خود را عملیاتی سازد. شخصیت رئیس‌جمهور اینکه وی آدم جسور، ترسو و یا محتاطی است؟ اینکه وی تمایل به یکجانبه‌گرایی یا چند جانبه‌گرایی دارد؟ تحصیلات و کار وی و اینکه به کدام طبقه در آمریکا تعلق دارد و اینکه به چه کسی یا کسانی و کدام نهادها یا حتی رسانه‌ها اعتماد دارد؛ در این میان بسیار مهم است. به این نکته نیز باید اذعان کرد که در آمریکا تمرکز تصمیم‌گیری در سیاست خارجی این کشور به لحاظ قانونی غیرممکن است چرا که قانون اساسی این کشور رئیس‌جمهور را به عنوان فرمانده کل قوا مسئول هدایت نیروهای نظامی و مسئولیت تامین بودجه نظامی این نیروها و تامین هزینه‌های تمامی نهادهای مرتبط با سیاست خارجی را در دستان کنگره این کشور متمرکز کرده است و کنگره با ابزار بودجه می‌تواند رئیس‌جمهور را در سیاست خارجی بویژه در شرایط بحرانی و جنگی کنترل کند.
 تغییر دولت‌ها در آمریکا مسلماً در سیاست خارجی این کشور تغییراتی را به دنبال خواهد داشت اما این تغییرات بسته به ماهیت موضوع و نوع مسئله بسیار متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال تغییر دولت در آمریکا در مورد مسائل سیاست خارجی آمریکا مثل ناتو، افزایش یا کاهش نیروها در اروپای شرقی، شیوه مواجه با روسیه، افزایش یا کاهش نیروها در غرب آسیا، نوع مواجه با مسائل کشورهای آمریکای لاتین مثل کوبا یا ونزوئلا، کمک‌های خارجی آمریکا به احزاب و نهادهای مدنی و سایر دول ممکن است تغییراتی ایجاد کند. چرا که اجماع نظری در مورد این مسائل در بین دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه وجود ندارد و بسته به اینکه کدام دیدگاه در کنگره و ریاست‌جمهوری تفوق داشته باشد؛ تغیراتی در مورد سیاست خارجی آمریکا در این موضوعات صورت خواهد گرفت. اما برخی موضوعات در بین دو حزب اصلی (دموکرات و جمهوری خواه) آمریکا وجود دارد که اجماع بسیار بالایی در مورد آن وجود دارد و با تغییر دولت‌ها نیز این اجماع جابه جا نمی‌شود و تنها در مورد رویکردها شاید تغییراتی صورت بپذیرد. دو موضوع مقابله با جمهوری اسلامی ایران و حمایت قاطع و بی‌چون و چرا از رژیم صهیونیستی از جمله این مسائل مهم در سیاست خارجی آمریکا هستند. در بسیاری از رای‌گیری‌ها علیه ایران چه در مجلس نمایندگان و چه در مجلس سنا معمولاً قطعنامه‌ها با رای بسیار قاطع نمایندگان جمهوری خواه و دموکرات تصویب می‌شود که نشان از اجماع نظر ضدایرانی هر دو حزب دارد. لذا چون ساختار سیاسی آمریکا اجازه نمی‌دهد دولت و کنگره از افرادی غیر از این دو حزب تشکیل شود و چون مقابله با جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای مهار و کنترل آن و تبدیل آن به یک بازیگر عادی مدافع نظم موجود در بین هر دو حزب تبدیل به یک اصل پذیرفته شده است؛ لذا به جرات می‌توان گفت با تغییر دولت‌ها در راهبرد کلان ضدایرانی در آمریکا با توجه به اصل گفته شده پیشین و همچنین لابی قدرتمند صهیونیستی آیپک تغییر چندانی حاصل نمی‌شود و تنها شیوه‌های مقابله تغییر خواهد کرد. به عبارت دیگر، هدف هر دو حزب تغییر رژیم در ایران است اما جمهوری خواهان این هدف را از طریق افزایش فشار حداکثری از بیرون، افزایش شدید تحریم‌ها و اقدامات یک جانبه دیگر دنبال می‌کنند اما دموکرات‌ها تغییر رژیم را از طریق اجماع سازی در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و همراه کردن سایر کشورها با خود و استحاله از درون دنبال می‌کنند. به باور هر دو حزب سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران باید بر اساس حفظ فشارها در تمامی سطوح و پی‌گیری اصل «همه چیز بدون ایران» پی‌گیری شود. فشار از بیرون یا به «تغییر رژیم» جمهوری اسلامی ایران یا به «تغییر رفتار» ایران در منطقه و نظام بین‌الملل منتهی شده و دولت ایران به یک دولت عادی تبدیل خواهد شد در این صورت نیز نظامی تهی از هویت اسلامی و انقلابی و مدافع نظم موجود فرق چندانی با تغییر رژیم مد نظر جمهوری‌خواهان نخواهد داشت.
با روی کار آمدن تیم بایدن و معاون وی «کامالا هریس»، طبق آنچه که گفته شد، بسیار بعید است که در رویکرد کلان ضدایرانی و همچنین حمایت قاطع از رژیم صهیونیستی آمریکا تغییری ایجاد شود و فشارها بر ایران بیشتر از طریق اجماع‌سازی پی‌گیری خواهد شد و بایدن و هریس سعی خواهند کرد با محور قرار دادن برجام، جمهوری اسلامی ایران را وادار کنند در سایر حوزه‌ها نیز مثل مسائل موشکی و امنیت منطقه‌ای مذاکره کند. اندیشکده آمریکایی «صندوق جرمن مارشال ایالات متحده» درباره اهداف و اولویت‌های دولت بایدن در قبال ایران می‌نویسد: انتظار می‌رود سیاست دولت بایدن در قبال ایران، ابتدا روی دو هدفِ مربوط به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) متمرکز باشد. هدف اول، متقاعد کردن ایران به بازگشت به تعهداتش در جنبه‌های فنی هسته‌ای توافق است. هدف دوم، آغاز «مذاکرات الحاقی» درباره سه حوزه فراتر از برجام است: اقدام ایران در ساخت موشک‌های بالستیک، اقدامات بدخواهانه این کشور در منطقه، و تمدید دوره زمانی محدودیت‌های وضع‌شده علیه برخی از جنبه‌های فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ایش. بایدن علاوه‌بر سیاست‌های مربوط به برجام، مجبور خواهد شد فکری برای ساختار امنیتی‌ای در منطقه کند که ظاهراً به منابع کمیاب آمریکا متکی است.»
نگاهی گذرا به سوابق، کارنامه کاری و اظهار نظرهای بایدن، هریس و اعضای ارشد کابینه دولت جدید بویژه در حوزه سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی به خوبی این گزاره را تائید می‌کند که همگی آنها صهیونیست‌های دو آتشه هستند و قرار نیست در سیاست کلان دوستی با رژیم اسرائیل و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران اتفاق خاصی رخ دهد.
جو بایدن
 شاید هیچ کس مثل «شموئل روسنر»، ستون‌نویس صهیونیست رونامه نیویورک تایمز نتواند بایدن78 ساله را معرفی کند. وی درباره رابطه بین بایدن و رژیم صهیونیستی در دوران رقابت‌های انتخاباتی ترامپ و بایدن نوشته بود «بایدن یک صهیونیست است و اسرائیل کاملاً از انتخاب او شادمان خواهد شد». وی ادامه می‌دهد:«در میان یادداشت‌هایی که به دوران همکاری من با یک روزنامه اسرائیلی درباره سیاست آمریکا مرتبط بود، پنج مورد‌اشاره جو بایدن به مسئله اسرائیل را یافتم.بیشتر آنها برای سال ۲۰۰۸ بودند؛ اول زمان رقابت داخلی دموکرات‌ها که بایدن رقیب باراک اوباما بود و بعد انتخابات سراسری که بایدن کنار اوباما قرار گرفته بود. من آن انتخابات را برای هاآرتص پوشش می‌دادم و هر نوع‌اشاره‌ای به اسرائیل مورد توجهم قرار می‌گرفت. بایدن این داستان را تقریبا پنج مرتبه گفت؛ هر زمان او نیاز داشت که روی تعهد بلندمدت بر امنیت اسرائیل تاکید کند، این چیزی است که اغلب به آن مراجعه می‌کرد.بایدن اینطور آغاز می‌کرد که «تمام نخست‌وزیران اسرائیل از زمان گلدا مایر من را را می‌شناسند. آخرین‌اشاره‌ای که توانستم درباره مطلب گلدا مایر پیدا کنم مربوط به آوریل ۲۰۱۵ بود. این اظهارات اینطور آغاز شد؛ نام من جو بایدن است و همه می‌دانند که من عاشق اسرائیل هستم ». «شموئل روسنر» در ادامه یادداشت خود در نیویورک تایمز می‌نویسد: «براساس غریزه‌ام، به هر سیاستمداری که از این عبارت‌های پر آب و تاب استفاده کند، مشکوکم اما گمان نمی‌کنم که احساسات بایدن درباره اسرائیل صرفا برای خشنود کردن جمعیت بوده باشد. وقتی از مقام‌های اسرائیلی پرسیدم که چه کسی بایدن را می‌شناسد، به من گفتند که احساسات او واقعی است. یک مقام اسرائیلی ارشد که سال‌ها بایدن را می‌شناسد، به من گفت که از چشم‌انداز اسرائیلی، او یک نامزد ایده‌آل دموکرات است.البته پیش‌بینی سیاست‌های دقیق دولت بایدن در خاورمیانه احمقانه خواهد بود. اما گذشته و تاریخی وجود دارد که نمی‌توان نادیده گرفت. گذشته از همه اینها، بایدن یک تازه وارد نیست.بایدن نگرانی‌های اسرائیل را درک می‌کند. او نیاز استفاده از زور را درک می‌کند. تمایلات عملگرایانه و رفتار مستقیم، او را به شخص مورد ستایش اسرائیلی‌ها و فردی که می‌شود به سادگی با او کار کرد، تبدیل می‌کند.اسرائیل همچنین امیدوار است که بایدن فرصتی را فراهم کند که دوباره تل‌آویو به عنوان یک مسئله فرا حزبی واقعی در آمریکا ظاهر شود. بایدن به گفته خودش یک صهیونیست و یک حامی دیرینه اسرائیل است که با مسائل و بازیکنان اصلی آشناست، کسی که نگرانی‌های امنیتی ما را درک می‌کند». جو بایدن مهر ماه ۹۲ نیز هنگامی که معاون باراک اوباما بود در کنفرانس یهودیان در واشنگتن تصریح کرده بود:« یک پیوند اخلاقی میان آمریکا و اسرائیل وجود دارد چرا که تل‌آویو حامی منافع کاخ سفید در منطقه خاورمیانه است و اگر نبود منافع و امنیت ما به خطر می‌افتاد. اگر اسرائیل نبود، ما باید اسرائیل دیگری می‌ساختیم تا حامی منافع ما در منطقه باشد. حمایت آمریکا از امنیت اسرائیل تزلزل‌ناپذیر است، همین و بس».
«ایهود باراک»، نخست‌وزیر و وزیر دفاع پیشین رژیم اسرائیل، به روزنامه هاآرتص در شماره چهارم آذر گفته است که« جو بایدن نقش رهبری آمریکا را احیا خواهد کرد و این امری است که برای اسرائیل بسیار مفیدتر از سیاست‌های چهار سال اخیر دولت دونالد ترامپ خواهد بود. جروزالم پست نیز نوشته است که« جو بایدن و کامالا هریس خود از جناح میانه حزب دموکرات و حامی سنتی اسرائیل بوده‌اند و هرچند افرادی در تیم آنها خواهان بازگشت به برجام باشند یا با سیاست‌های ساخت‌ و ساز اسرائیلی در یهودی‌نشین‌ها مخالفت کرده باشند، اما آنان «بچه‌های خوب» هستند و مواضع‌شان تا دیدگاه‌های افرادی مانند برنی سندرز، وارن کریستوفر و بتو اروکر در «جناح پیشرو» در حزب دموکرات که منتقد فعال و سرسخت اسرائیل بودند، فاصله بسیار زیادی دارد.».
بایدن همچنین، در شهریور گذشته طی یادداشتی با عنوان «راه‌های هوشمندانه برای سختگیری بر ایران»، که در پایگاه خبری شبکه سی ان ان منتشر شد، با انتقاد از سیاست ترامپ که موجب ایجاد فاصله بین آمریکا و کشورهای اروپایی شده است، نوشت: «راه هوشمندانه و حساب شده دیگری برای سختگیری علیه ایران وجود دارد... ما به تلاش‌ها برای عقب راندن ایران از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید می‌کند، ادامه خواهیم داد. همچنین با استفاده از توافق کمک‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاست‌جمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند که تل‌آویو می‌تواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند. ما همچنین به استفاده از تحریم‌های هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشک‌های بالستیک ادامه خواهیم داد».
کامالا هریس
 بسیاری «کاملا هریس» 56 ساله را با توجه به کهولت سن بایدن رئیس‌جمهور واقعی 4 سال آینده آمریکا می‌دانند وی نیز دست کمی از بایدن در حمایت از صهیونیست‌ها ندارد. «کامالا هریس» زنی سیاهپوست با تباری هندی - جامائیکایی است و انتخاب چنین فردی آن هم در برهه‌ای که آمریکا درگیر بزرگ‌ترین جنبش ضد نژادپرستی در تاریخ خود است کمک قابل توجهی به افزایش سبد رای بایدن در بین سیاهان و رنگین پوستان آمریکایی بود. هریس سال 2019 یکی از کاندیداهای مقدماتی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 بود. وی در طول سال‌های گذشته همواره مورد حمایت لابی صهیونیستی آیپک بوده است. «کامالا هریس» مانند دیگر سیاستمداران دو حزب دموکرات و جمهوری خواه از حامیان رژیم صهیونیستی به شمار می‌آید. سخنان وی در جریان گردهمایی این لابی در سال ۲۰۱۷ چنین موضوعی را به وضوح اثبات می‌کند. «هریس» در این گردهمایی گفته بود: «فکر می‌کنم اسرائیل هرگز نباید موضوعی حزبی باشد. تا زمانی که من سناتور ایالات متحده باشم، هرآنچه بتوانم برای بسط حمایت دو حزبی از امنیت اسرائیل و حق اسرائیل برای دفاع از خود، انجام می‌دهم.». وی  از اصلی‌ترین مخالفان جنبش تحریم رژیم صهیونیستی نیز هست. وی همچنین قبلاً حمایت خود را از گسترش شهرک سازی رژیم صهیونیستی در اراضی‌اشغالی اعلام کرده است.هریس در سخنرانی نشست سالانه ۲۰۱۷ آیپک گفته بود: «من وقتی در منطقه بِی بزرگ می‌شدم با افتخار یادم می‌آید که ما به موسسات و خیریه‌های ملی یهودی برای کاشتن درخت برای اسرائیل کمک مالی می‌کردیم. سال‌ها بعد که من برای اولین بار اسرائیل را دیدم، میوه‌‎های آن تلاش و نبوغ اسرائیل را دیدم و مشاهده کردم که واقعا چطور یک بیابان شکوفا شد».وی از سال ۲۰۱۶ و انتخابش به عنوان سناتور ایالت کالیفرنیا در مجلس سنای آمریکا، تا کنون دو بار در لابی آیپک سخنرانی کرده است.هریس در انتخابات سال ۲۰۱۶ از حمایت دو سناتور ارشد و نام‌آشنای یهودی کالیفرنیا به نام‌های «باربارا باکسر» و «دایان فین استاین» برخوردار بود. تارنمای انگلیسی «میدل ایست مانیتور» نیز درباره دیدگاه‌های «کامالا هریس» درباره رژیم صهیونیستی می‌نویسد: «هریس یکی از هواداران اسرائیل بوده است. یکی از نخستین اقدامات وی نیز در کسوت سناتور حمایت مشترک از لایحه‌ای برای جلوگیری از تصویب یکی از قطعنامه‌های شورای امنیت در محکومیت از شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رود اردن بود».
روزنامه نیویورک تایمز یک سال قبل در گفت‌و‌گویی از گزینه انتخابی «جو بایدن»  برای معاونت خود پرسیده بود که آیا به نظر وی رژیم اسرائیل استانداردهای حقوق بشر را رعایت می‌کند و وی در پاسخ گفته بود: «خب به طور کلی؛ بله».همچنین در اوایل سال ۲۰۱۹، «هریس» یکی از ۲۳ سناتور دموکراتی بود که علیه لایحه‌ای رای دادند که دولت‌ها را تشویق می‌کردند اسرائیل را تحریم کنند.تایمز اسرائیل نیز می‌نویسد:« هریس شوهری یهودی دارد. «داگلاس امهاف» شوهر هریس، متولد شهر نیویورک است. ازدواج او با هریس، دومین ازدواجش بوده است و با پیروزی بایدن و هریس در انتخابات «امهاف» به اولین شوهر یهودی معاون رئیس‌جمهور در تاریخ آمریکا تبدیل شده است.
آنتونی بلینکن
«آنتونی بلینکن» 58 ساله، نیز در دوستی با رژیم صهیونیستی ید طولایی دارد. «بلینکِن»، چهره دموکرات شناخته‌شده سیاست خارجی آمریکا، یکی از معماران برجام در دولت اوباما و یکی از حامیان سرسخت مداخله نظامی آمریکا در سوریه، لیبی و یمن است. «آنتونی بلینکن» را باید صهیونیستی پایبند به اصول و گفتمان صهیونیستی در سیاست خارجی آمریکا تلقی کرد. سابقه او نشان می‌دهد که وی همواره از مداخله نظامی و تهدید به استفاده از نیروی نظامی به عنوان ابزاری برای تحمیل خواسته‌های به‌ظاهر دیپلماتیک حمایت کرده است. وی صراحتاً و مکرراً بر بی‌فایده بودن دیپلماسیِ فاقد پشتوانه نظامی تأکید کرده است.
 وی نیز مثل بسیاری از اعضای تیم امنیتی و سیاست خارجی بایدن به دنبال برجام‌های دو و سه با ایران است. وزیر خارجه جدید آمریکا روز سه شنبه 30 دی ماه در برابر اعضای کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در این باره می‌گوید: «جو بایدن معتقد است که اگر ایران به اجرای تعهداتش بازگردد، ما نیز این کار را خواهیم کرد. اما ما به همراه متحدان و شرکای خود، که یکبار دیگر در یک صف خواهیم بود، از این موضوع به عنوان زمینه‌ای برای دستیابی به یک توافقی طولانی‌تر و مستحکم‌تر استفاده خواهیم کرد. یک توافق جدید می‌تواند به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران و همچنین برنامه موشکی این کشور بپردازد.فکر می‌کنم تا این مرحله راه درازی در پیش داریم. با این حال گام‌های بعدی ایران را زیر نظر داریم». « بلینکن» در همین نشست به صراحت گفته بود« ایران را بزرگ‌ترین حامی تروریست می‌دانم».
 بلینکن در گفت‌و گو با خبرگزاری فرانس۲۴ در ۲۰ می‌۲۰۱۹ نیز صراحتاً از واقعی بودن جنگ با ایران سخن می‌گوید و تأکید می‌کند «اگر تصمیم درستی در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران و دیگر چالش‌های ناشی از رفتار ایران در منطقه گرفته نشود، جنگ با ایران قطعی خواهد بود». بلینکن نیز بر حفظ تحریم‌ها علیه ایران تا زمان رسیدن به توافق هسته‌ای «قوی‌تر»تأکید کرده است. او در نشست مجازی «کمیته یهودیان آمریکا» گفته «ما به دنبال مذاکره برای توافقی طولانی‌مدت‌تر و قوی‌تر هستیم».بلینکن درباره رژیم صهیونیستی نیز چنین موضعی دارد: «آمریکا در دولت بایدن، بدون قید و شرط به تل‌آویو کمک خواهد کرد. بایدن کمک نظامی خود به اسرائیل را به هیچ تصمیم سیاسی آن (این رژیم) مرتبط نخواهد کرد». «بلینکن» همچنین در جلسات توجیهی در واشنگتن گفته «برجام را به گونه‌ای تقویت خواهد کرد که مورد استقبال اسرائیل قرار گیرد». وی همچنین اعلام کرده که «دولت بایدن به عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای پایبند است، و کشورهای خلیج و اسرائیل را در هر مذاکرات هسته‌ای با ایران مشارکت خواهد داد».
صراحت در حمایت بی‌قیدوشرط از صهیونیست‌ها در موضع بلینکن در قبال توافق‌نامه آبراهامز و عادی‌سازی روابط میان رژیم اسرائیل، امارات و بحرین نیز آشکار شد. کمیته یهودیان آمریکا نیز از انتخاب بلینکن به عنوان وزیر امور خارجه دولت بایدن حمایت کرد. «دیوید هریس» رئیس‌کمیته یهودیان آمریکا در این‌باره چنین گفته «عمق و گستره تجربه تونی بلینکن برای اجرای سیاست خارجی آمریکا در دولت پرزیدنت بایدن کفایت لازم را دارد. او فوراً تمام مسائلی را که موجب نگرانی جامعه یهودی است درک و موضع خود را اعلام کرده است: حمایت کامل از روابط آمریکا و اسرائیل، گسترش حلقه صلح اعراب با اسرائیل، جنگ علیه تفکرات ضدصهیونیستی در سراسر جهان و مقابله با خطرات ایران و نیروهای نیابتی آن». «بلینکن» در سخنرانی در ژوئن ۲۰۲۰ نیز حمایت بایدن از رژیم اسرائیل را تأیید و بر مخالفت با احساسات ضدصهیونیستی در سراسر جهان تأکید کرد. بلینکن در این سخنرانی گفته بود: «شما می‌توانید روی جو بایدن به عنوان کسی حساب کنید که به اسرائیل اطمینان خواهد داد که همواره حق دفاع از خود را دارد، به روابط دوجانبه سنتی و حمایت آمریکا از اسرائیل احترام می‌گذارد و هرگز آینده اسرائیل را به عنوان یک دولت یهودی و دموکراتیک به خطر نمی‌اندازد. جو بایدن با تمام توان در برابر جنبش ضدصهیونیستی ایستادگی خواهد کرد و آن را همواره محکوم می‌کند». بلینکن همچنین به شدت از تصمیم ترامپ برای خروج نظامیان آمریکا از سوریه انتقاد کرده بود. علت این انتقاد، آن بود که بلینکن باور داشت که این اقدام باعث مخدوش شدن امنیت رژیم صهیونیستی می‌شود.
مایکل اورن، سفیر پیشین رژیم اسرائیل در آمریکا نیز بلینکن را «دیپلماتی بزرگ» و «دوست حقیقی اسرائیل» توصیف کرده و در توئیترش نوشته است که «گزینه‌ای بهتر از این نمی‌شد تصور کرد». روزنامه جروزالم پست نیز نوشته است که« از دیدگاه اسرائیل، فردی مانند آنتونی بلینکن، زاده‌شده در یک خانواده‌ متشخص یهودی، بهترین نامزد ممکن برای وزارت خارجه است». این روزنامه صهیونیستی در شماره پنجم آذر نیز تأکید کرد که با بودن این افراد در تیم دولت جدید آمریکا، به‌ویژه در مسئولیت‌های سیاست خارجی، اسرائیل می‌تواند خوابی آسوده داشته باشد». تایمز اسرائیل نیز نوشته است که «بلینکن کسی است که در جنگ ارتش اسرائیل در سال ۲۰۱۴ در غزه در زمانی بسیار کوتاه بودجه ۲۵۰ میلیون دلاری برای ارتقای سامانه موسوم به «گنبد آهنین» را، پس از تماس نیمه‌شب سفیر وقت اسرائیل در واشینگتن با او، تأمین کرد. رسانه‌های صهیونیست همچنین یادآوری کرده‌اند که «رشیده طلیب»، نماینده فلسطینی‌تبار کنگره آمریکا، از این‌که بلینکن از اسرائیل انتقادی نکرده شاکی شده و نوشته‌اند از حالا معلوم است که این نماینده، منتقد فعال وزیر خارجه جدید در مورد اسرائیل خواهد بود.«ایهود باراک» نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نیز در روزنامه هاآرتص آنتونی بلینکن را «دوست بزرگ اسرائیل» نامیده است».
جیک سالیوان
 «جیک سالیوان» 44 ساله که به عنوان مشاور امنیت ملی بایدن انتخاب شده از دوستان نزدیک رژیم صهیونیستی و از مخالفین سرسخت برداشتن تحریم‌هاست. آسیا تایمز در گزارشی در این باره از قول سالیوان می‌نویسد: « ایرانی‌ها باید واقع‌بین‌تر باشند. تصور کاهش عمده تحریم‌ها از سوی آمریکا بدون دریافت ضمانت‌هایی از ایران مبنی بر آغاز مذاکره فوری بر سر توافقی که در آن دست‌کم چارچوب‌های زمانی توافق بسط داده شده و مسائل مربوط به راستی‌آزمایی و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما حل شده باشند، غیرعملی است». «جیک سالیوان» نوامبر سال ۲۰۲۰ نیز گفته بود «اگر ایران آماده‌باشد به تعهدات خود در توافق هسته‌ای برگردد... آن‌وقت آمریکا هم آماده است به تعهدات خود در توافق هسته‌ای عمل کند... و بعد کار فشرده روی توافق‌نامه‌های بعدی برای حل‌وفصل طیفی از مسائل مختلف مربوط به برنامه هسته‌ای ایران، از جمله زمان‌بندی‌ها و موضوعات دیگر، را آغاز خواهد کرد». « سالیوان» در گفت‌وگو با «فرید زکریا» خبرنگار سی ان ان نیز می‌گوید: « که در صورت انجام هرگونه مذاکره در مورد بازگشت احتمالی آمریکا به برجام برنامه موشک بالستیک ایران باید روی میز باشد.تیم بایدن باور دارند دامنه این گفت‌وگوها می‌تواند فراتر از پنج عضو دائم شورای امنیت باشند و شامل بازیگران منطقه‌ای نیز بشود. و اینکه در یک گفت‌وگوی گسترده‌تر ما سرانجام می‌توانیم محدودیت‌ها بر فناوری موشک بالستیک ایران را حفظ کنیم».
سالیوان در اکتبر سال ۲۰۱۷ نیز در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان می‌گوید:«برجام آن طور که انتظارش را داریم؛ کار می‌کند و مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است. البته توافق کاملی نیست. حتماً می‌گوئید این توافق همه جنبه‌های فعالیت‌های بدخواهانه ایران را پوشش نمی‌دهد- اقداماتی چون حمایت از تروریسم، حمایت از حزب‌الله یا تهاجم‌های منطقه‌ای. اما مطمئن باشید بگونه‌ای برجام را طراحی کردیم که حق‌مان برای مقابله با ایران در همه این جبهه‌ها محفوظ باشد. یک نمونه خوب همین تحریم‌های غیر هسته‌ای سال ۲۰۱۷ است که در انطباق کامل با برجام است. گام‌های بیشتری هم می‌توان برداشت ازجمله تحریم‌های بیشتر، عملیات‌های اطلاعاتی، ممنوعیت‌ها، همکاری‌های نظامی با متحدانمان و البته فشارهای دیپلماتیک بیشتر.»
به گفته «مارک ملمن» موسس گروه «اکثریت دموکرات برای اسرائیل»، سالیوان هم به طور عمومی و هم خصوصی به شدت در اردوگاه حامی اسرائیل قرار داشته است. جک سالیوان نیز در اکثر رسانه‌های اسرائیل به‌عنوان دیپلماتی مجرب توصیف شده است که به احتمال زیاد کار رژیم اسرائیل با او راحت خواهد بود.سالیوان دو ماه پیش در گفت‌وگو با رسانه‌های صهیونیست کوشش دولت دونالد ترامپ در دستیابی به توافق‌های صلح میان امارات متحده عربی و بحرین با رژیم اسرائیل را یکی از کارهای مثبت دولتی که عمر آن رو به پایان است، توصیف کرده بود اما گفته بود که این تماس‌ها در دولت باراک اوباما پایه‌گذاری شده بود.
ویلیام برنز
«ویلیام برنز» 64 ساله، که از سوی بایدن به عنوان رئیس‌سنا انتخاب شده دیدگاه‌های شفافی در‌باره ایران و رژیم اسرائیل دارد. برنز اواخر سال ۲۰۱۴، ماه‌ها قبل از نهایی شدن توافق هسته‌ای با ایران، از خدمات دولتی بازنشسته شد، با این حال وی نقشی اساسی در مذاکرات برجام داشته است. وی اواخر سال ۲۰۱۹، مطلبی طولانی برای مجله آتلانتیک نوشت و خواستار ایجاد یک راه دیپلماتیک جدید در خاورمیانه شد که در آن واشنگتن روابط خود را با منطقه دوباره تنظیم می‌کند. برنز در این مطلب نوشت:« رابطه ما با عربستان سعودی و اعراب خلیج‌فارس باید یک خیابان دو طرفه باشد. ما باید از آنها در برابر تهدید‌های امنیتی خارجی، از طرف ایران یا هر کس دیگری حمایت کنیم و از نوسازی جدی سیاسی و اقتصادی حمایت لازم را به عمل بیاوریم»
بنیاد کارنگی در سال 2016 و زمانی که برنز به عنوان یک مدیر ارشد در این اندیشکده آمریکایی حضور داشت، گزارشی را درباره احتمال خروج آمریکا از برجام منتشر و ضمن انتقاد از این اقدام مهم‌ترین راهکار را در مقابل ایران استفاده از استراتژی ترکیبی عنوان می‌کند بر این اساس آمریکا باید ضمن اجرای سفت و سخت برجام و تلاش ایران برای اجرای بدون مشکل این توافق برای مقابله با سایر اقدامات ایران از جمله در منطقه و برنامه موشکی، هزینه‌های ایران را افزایش دهد. این افزایش هزینه باید از طریق ترکیبی از عملیات‌های مستقیم اطلاعاتی با هدف افشا و مقابله با اقدامات ایران، اعمال تحریم‌های اقتصادی و در برخی موارد، اعزام نیروهای نظامی آمریکا به نقاط مشخص با هدف تقویت اهرم‌های قدرت آمریکا و مقابله با اهداف و اقدامات خاص ایران صورت گیرد. در کنار این تعامل با ایران از جمله ارتباط با گروه‌های به‌اصطلاح حامی دموکراسی نیز به عنوان بخشی از برنامه‌های پیشنهادی بیان شده است.»
آوریل هینز
«آوریل هینز» 51 ساله و رئیس‌جدید اطلاعات ملی آمریکا نیز در نشست استماع کنگره برای تائید صلاحیت خود می‌گوید:«همانگونه که رئیس‌جمهوری منتخب مطرح کرده است ما باید به موشک‌های بالستیک و فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران نگاه کنیم»وی خطاب به اعضای کنگره ادامه می‌دهد:« کاملا موافقم که ایران یک بازیگر بی‌ثبات‌کننده در منطقه است و فکر می‌کنم این موضوعی است که باید بر آن تمرکز کنیم.امیدوارم که بتوانم بهترین اطلاعات را درباره برنامه ایران و فعالیت‌های آن برای شما فراهم سازم تا بتوانید بهتر قضاوت کنید و تصمیم بگیرید».
لوید آستین
«لوید آستین» 67 ساله و سیاه پوست، نیز هنوز نیامده در نشست استماعی کنگره برای بررسی صلاحیت خود به عنوان وزیر دفاع مدعی شده است که ایران همچنان یک نیروی «بی‌ثبات‌کننده» در منطقه بوده و متحدان آمریکا را در خطر قرار می‌دهد. آستین در این نشست ادعا کرد که « دسترسی ایران به سلاح اتمی، رسیدن به ثبات در منطقه را دشوار‌تر می‌کند.وی در ادامه از  موضوع عادی شدن روابط کشورهای عربی خلیج‌فارس با رژیم صهیونیستی سخن گفته مدعی شد که هرگونه عادی سازی روابط قدمی مثبت بوده و ایران را تحت فشار
قرار می‌دهد.