انقلاب اسلامی و فاصله بین باید‌ها و واقعیت‌ها

کالبدشکافی و مقایسه انقلاب اسلامی ایران با تمامی انقلاب‌های جهان در چند سده اخیر، تردیدی باقی نمی‌گذارد که بر خلاف همه انقلاب‌ها که در یک بازه زمانی کوتاه از ریل و مسیر اهداف خود خارج و در اغلب موارد به بیراهه رفته اند، انقلاب اسلامی به رغم همه توطئه‌ها، دست‌اندازی‌ها، فشارها، تهدید‌ها و موانع دشمنان بیرونی و همراهی عوامل دشمن در داخل، مصمم و استوار به تعقیب اهداف و آرمان‌های خود پرداخته است. نگاهی سطحی و گذرا به علل و عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی صحت این مدعا را نشان می‌دهد:
۱ - وابستگی تمام عیار حکومت پهلوی به امریکا و غرب و بی اختیاری مطلق در تصمیم گیری‌های ملی به گونه‌ای که ایران به‌عنوان مستعمره امریکا و زیر نظر هزاران مستشار امریکایی، در نقش ژاندارم منطقه موظف به حفاظت از منافع امریکا در منطقه عمل می‌کرد. ۲ - تلاش گسترده حکومت پهلوی برای ترویج بی بند و باری فساد اخلاقی و نهادینه سازی سبک زندگی بی ثبات و خانواده گریز و دین ستیز غربی. ۳ - فساد و دین ستیزی علنی حاکمان طاغوت پهلوی و درباریان و خاندان سلطنت و از بین بردن حریم شخصی و خانوادگی مردم برای ترویج مظاهر دین ستیز که مبارزه با حجاب تنها یک نمونه از آن‌ها است. ٤ - زدن چوب حراج به ثروت ملی و تبدیل کشور به بازار مصرف کالا‌های خارجی. ۵ - نابود کردن عزم و اراده مردم برای تولید ملی و عقب ماندگی کشور در علوم و صنایع مختلف. ۶ - محروم نگاه داشتن مردم از بدیهیات اولیه رفاهی. ۷ - تخریب و نابود کردن فرهنگ و آداب و رسوم ملی کشور. ۸ - تلاش هدف‌مند برای ضایع ساختن و از بین بردن سرمایه جوانی کشور و منحرف کردن جوانان از مسائل اصلی کشور. ۹ - ظلم و بی‌عدالتی گسترده و فراگیر با حمایت علنی حکومت طاغوت پهلوی. ۱۰ - اختناق و بی اعتنایی به نظر و رأی مردم و مقابله با هر گونه آزاداندیشی.
این‌ها تنها بخشی از علل انقلاب ملت ایران علیه طاغوت پهلوی است. کافی است برای پی بردن به عمق فجایع و مفاسد دوره طاغوت به کتاب‌هایی که توسط عوامل و کارگزاران پهلوی و برخی مستشاران امریکایی و انگلیسی و... در این باره نوشته شده مراجعه شود. پرداختن به تمامی علل ظهور و بروز انقلاب ۱۳۵۷ از هدف و حوصله این وجیزه خارج بوده و مثنوی ۷۰ من کاغذ خواهد بود. مهم این است که ملت پرافتخار و سربلند ایران طی چهار دهه گذشته توانسته با اقتدار بر تمامی موانع، تهدید‌ها و فشار‌های خارجی فائق آمده و تصویری روشن از کشوری انقلابی را به جهانیان نشان داده که ابعاد این تصویر چنین است:
۱ - رشد شگفت انگیز و معجزه آسای علمی و صنعتی و رسیدن به قله‌های علم و دانش در بسیاری از شاخه‌ها و حوزه‌های علمی نظیر صنایع نظامی، هوافضا، نانو، سلول‌های بنیادی، سدسازی، پالایشگاه سازی، تونل‌سازی و... ۲ - ایجاد قدرت و توان بازدارندگی و ایستادگی در برابر نظام سلطه. ۳ - گسترش آزادی‌های عمومی. ٤ - توزیع عمومی ثروت و منابع کشور. ۵ - توزیع عادلانه خدمات در سراسر کشور. ۶ - حفظ تمامیت ارضی و استقلال کشور. ۷ - استقلال سیاسی و تصمیم گیری مستقل از بیگانگان. ۸ - گسترش عدالت اجتماعی. ۹ - تأمین امنیت کشور. ۱۰ - اهتمام به استقلال اقتصادی کشور و نظام مستقل تولید.


۱۱ - اداره کشور بر اساس رأی مستقیم و اراده ملت ایران. با این وصف تردیدی نیست که انقلاب اسلامی در بسیاری از باید‌های انقلاب و اهداف کوچک و بزرگ خود نظیر «مبارزه با اشرافی‌گری و کاخ نشینی دولتی»، «مبارزه با قانون شکنی، رانت‌خواری، قاچاق و...»، «فقرزدایی عمومی»، «رفع بیکاری و تولید اشتغال»، «تحکیم بنیان خانواده»، «رشد فضائل اخلاقی و تحکیم فرهنگ عمومی»، «ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی»، «ایجاد الگوی مدیران تراز انقلاب»، «تشکیل دولت تراز انقلاب»، «ایجاد دانشگاه تراز انقلاب»، «ایجاد دستگاه دیپلماسی تراز انقلاب»، «ایجاد جهش در نظام تولید»، «استقرار نظام کارآمد نظارت و بازرسی» و... یا موفق نبوده و یا کم توفیق بوده و رضایت حق‌تعالی و مردم را به دست نیاورده است. از این حقیقت مسلم نباید غافل شد که عدم توفیق نظام اسلامی در دستیابی به اهداف و باید‌های مذکور اولاً به دلیل وجود صد‌ها مانع بزرگ و کوچک به‌عنوان واقعیت‌های ملموس و عینی در داخل و خارج از کشور است که غلبه بر آن‌ها هم شدنی است و هم چشم انداز روشنی برای تحقق آن‌ها در دسترس است و ثانیاً عدم تحقق این اهداف و باید‌ها به هیچ وجه از عظمت و بزرگی راهی که پیموده ایم نمی‌کاهد که خوانندگان عزیز را به کتاب توصیه شده در بالا دلالت می‌دهم.
در باره علل عدم توفیق در تحقق اهداف نظام اسلامی باید به دو نکته کلیدی توجه شود: اولاً دشمنان انقلاب اسلامی ناجوانمردانه با استفاده حداکثری از تمام ظرفیت‌های رسانه‌ای خود اعم از رسانه‌های مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای و... به کوچک نمایی دستاورد‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌پردازند. ثانیاً عدم تحقق برخی اهداف نظام به وجود برخی موانع داخلی برمی‌گردد که عمده آن‌ها از این قرار است:
۱ - راحت طلبی کارگزاران و مدیران نظام و دور شدن از مشی انقلابی و جهادی. ۲ - زمان بر بودن تحقق برخی اهداف به دلیل فقدان زیرساخت‌های لازم. ۳ - انتخاب روش غلط، پرفساد و پرهزینه لیبرال سرمایه داری غربی توسط دولت‌های پس از جنگ تحمیلی. ٤ - باور غلط و مواضع و موانع غلط برخی احزاب سیاسی. ۵ - ناکارآمدی و سوءمدیریت احزاب سیاسی که با رأی مردم بر مصادر امور گماشته شده و از اهداف انقلاب فاصله گرفته اند ۶ - ظهور و تقابل تفکر غیرانقلابی با تفکر انقلابی در کشور. ناگفته پیداست که تقریباً تمامی دستاورد‌های ۴۲ سال گذشته محصول تفکر انقلابی بوده و تفکر بزدلانه هنر مردم ایران را تولید آبگوشت و فسنجان می‌داند و به مانند بازی فوتبال در به در به دنبال واردات مدیر خارجی و باز کردن پای مستشاران بیگانه به کشور است. ضمن بالیدن به راه پیموده شده با جرئت و قاطعیت می‌گوییم که راه برون رفت و غلبه بر مشکلات کشور و تحقق اهداف بر زمین مانده انقلاب، اهتمام در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب با حضور حداکثری پای صندوق‌های رأی در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۴۰۰ و تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی است.