روزنامه ایران ورزشی
1399/11/11
رسول دهقان نژاد: خانه ام را فروختم تا خرج زندگی ام کنم
مصاحبه محسن وظیفه همیشه مربیان سازنده در کشتی کمتر دیده شدهاند. کشتیگیران ساخته میشوند و سکوهای قهرمانی را یکی پس از دیگری فتح میکنند اما کمتر کسی میداند که این کشتیگیر کجا و توسط چه کسی کشف و ساخته شد تا به عنوان یک کشتیگیر ملی مطرح شود. یکی از این مربیان که توانسته قهرمانان زیادی را برای کشتی بسازد، رسول دهقاننژاد است. مربی که در اسلامشهر فعالیت میکرد و توانست از این خطه حسن رحیمی را به کشتی دنیا معرفی کند. کسی که توانست به مدال برنز المپیک برسد و مدال طلای جهان را کسب کند اما تا این اندازه که حسن رحیمی معروف شد و مربیان ملی و فدراسیون پز مدال او را دادند، نامی از رسول دهقاننژاد برده نشد. مربیانی که در تیم ملی بودند، بارها پاداش گرفتند که البته نوش جانشان اما این سؤال همیشه وجود داشته که سهم مربی سازنده از مدالآوری شاگردش چه بوده؟ سؤالی که حالا دهقاننژاد جواب دردناکی برای آن دارد: «خانهام را فروختم تا خرج خانهام را بدهم و شرمنده زن و بچهام نباشم.» از این جوابهای دردناک، دهقاننژاد در مصاحبهاش کم ندارد. مدت زیادی است که از شما خبری نیست. این روزها را چگونه سر میکنید؟ متأسفانه همه باشگاهها به خاطر کرونا تعطیل شده و به خاطر حفظ جان مردم و کشتیگیران سعی کردیم تمام پروتکلها را رعایت کنیم. با این وضعیتی که کرونا به وجود آورده و کاهش علاقهمندان به کشتی در سالهای گذشته شرایط سختی در انتظار ورزش اول ایران است. خب طبیعی است. سالها توجه به کشتی کم شده و همین باعث شده تا مردم دیگر رغبتی برای حضور در کشتی نداشته باشند و حالا با این تعطیلی به خاطر کرونا کشتی اندک هوادارانش را از دست میدهد. فکر میکنید چرا علاقه مردم به کشتی کم شده است؟ دلایل متعددی در این مورد وجود دارد. اولین عاملش این بود که فشار اقتصادی اجازه نمیدهد، مردم به سمت ورزش کشتی بروند. ورزش سخت و کم درآمد و البته الان پرهزینه اما فکر میکنم مهمترین دلیل نوع برخورد با قهرمانان این رشته باشد. یعنی با قهرمانان برخورد خوبی نمیشود؟ شما شرایط زندگی بسیاری از قهرمانان کشتی را ببینید متوجه میشوید که بعد از دوران قهرمانی شرایط خوبی ندارند. مردم هم وقتی نوع برخورد با قهرمانان را میبینند بیخیال کشتی میشوند. در کنار این عوامل که البته درست هم هست، دلیل دیگری هم در کمتر شدن علاقهمندان به کشتی میبینید؟ به هر حال کم شدن جمعیت فعال در کشتی به دغدغه مهم علیرضا دبیر تبدیل شده است. در کنار مواردی که در بالا عرض کردم باید ورود برخی از رشتهها را در کمتر شدن علاقهمندان به کشتی مدنظر قرار داد. رشتههایی که درآمد دارند و البته شاید عوارض کمتری هم داشته باشند. مصدومیت کمتر و در کنارش درآمد بیشتر و آینده بهتر باعث میشود میزان رغبت به کشتی کمتر شود اما همچنان اعتقاد دارم بیتوجهی به قهرمانان و مربیان سازنده باعث بیانگیزگی شده و این مهمترین دلیل در نزول کشتی است. پس دبیر حق دارد که بگوید به زودی کشتی از بین میرود. از بین که نمیرود؛ تحت هر شرایطی کشتی میماند چون سرمایههای زیادی هستند که علاقه هم دارند اما بیانگیزگیهای زیاد باعث شده خیلی از مربیان که با عشق و علاقه کار میکردند کشتی را رها کنند و ورودی به کشتی کم شده باشد اما تعطیل نمیشود. اگر کشتی تعطیل نشود هم خیلی ضعیف میشود. خیلی ضعیف شده است. شما الان ترکیب تیم ملی کشتی آزاد را ببینید. به جز حسن یزدانی کدام کشتیگیر دیگر را داریم که بوی طلای المپیک را بدهد؟ جای حسن رحیمی و مهدی تقوی که رفتند کشتیگیر نداریم که مثل آنها باشند. وضعیت کشتی باید به نحوی باشد که بین کشتیگیران در هر وزن رقابت به وجود بیاید اما الان هیچ وزنی در ترکیب تیم ملی به این شکل نیست. البته خدای نکرده نمیخواهم عملکرد کسی را زیر سؤال ببرم، همه نفرات حاضر در ترکیب تیم خوب هستند. کشتیگیر خوب زیاد داریم اما کشتیگیری که فوقالعاده باشد و بوی طلا بدهد بسیار کم هستند. دلیل این همه افت را در چه میدانید؟ بیتوجهی به مربیان سازنده مهمترین دلیل است. مربیانی داشتیم که چند دوره مسابقات جهانی رفتند، برخی از آنها دو دوره المپیک حضور داشتند اما الان در خانه خوابیدهاند و کاری برای کشتی نمیکنند. برخی از مربیان در خارج زندگی میکنند اما به وقتش میآیند پولشان را میبرند کاری هم به سازندگی برای کشتی ندارند. در واقع در سالهای گذشته برای افراد سرمایهگذاری کردهاند نه برای کشتی. در این بین مربیان سازنده هم با کمترین درآمد به دنبال ساختن قهرمان هستند. به نظر شما چقدر میتوانند کار کنند؟ یکی از سؤالها این است که الان درآمد شما چقدر است؟ در حال حاضر هیچ چیز. مدتهاست که کرونا باشگاهها را تعطیل کرده و عملاً درآمدی وجود ندارد. قبل از آن هم چیزی نبود که بتوان اسمش را درآمد گذاشت. در این مدت کسی پیگیر وضعیت زندگی شما نشد؟ در این یک سال یک نفر زنگ نزد حالی از ما بپرسد. یعنی فدراسیون پیگیر نبود که شما چه میکنید؟ فدراسیون جای خود. باید سراغ ما را هیأت کشتی تهران میگرفت اما یک بار زنگ نزدند ببینند که در چه وضعیتی قرار داریم. همین الان کشتیگیرم امیرحسین مقصودی در اردوی تیم ملی است اما کسی سراغی از من نمیگیرد. البته من فقط یک نمونه هستم. امثال من بسیار هستند. پس چطور زندگی خود را اداره کردید؟ خانهام را فروختم تا خرج زندگیام را در این یک سال کرونایی بدهم. واقعا؟ بله. یکی دیگر از مربیان را میشناسم که ماشینش را فروخته تا شرمنده زن و بچهاش نباشد. چرا در لیگ برتر مربیگری نکردید؟ قرار بود پول لیگ به جیب مربیان سازنده کشتی برود. لیگ برتر کشتی توسط چند مربی دست به دست میشود. این مربیان هم به دنبال افرادی میروند که با آنها رفیق هستند؛ به سراغ من و امثال من که نمیآیند. البته باید از فدراسیون تشکر کرد که لیگ را برگزار کرد. به هر حال شرایط سختی بود اما با این حال پول به مربیان و کشتیگیران رسید و این در شرایط فعلی کار مهمی بود. اما شما که سودی نبردید؟ سود که نه در این شرایط مجبور شدیم در باشگاه را هم به خاطر چند کشتیگیر باز کنیم و سلامتی خودمان را هم به خطر بیندازیم. چرا کمتر در لیگ برتر دیده شدید؟ هیچ وقت نبودیم، عرض کردم که کار در لیگ برتر اینگونه بوده که یک نفر میآید و بقیه رفقایش را هم دور خودش جمع میکند. ما هم تماشاگر هستیم. با این وضعیت خیلی از مربیان مثل شما بیخیال کار سازندگی میشوند. ما پوستکلفت هستیم که ماندیم؛ خیلیها رها کردند و رفتند. به خیلی از مربیان هم که آمدند کنارم کار کنند گفتم که در کشتی خبری نیست و شما باید به فکر آینده خودتان باشید. چرا همیشه مربیان سازنده مظلوم واقع میشوند؟ خب برنامه مدونی برای این کار وجود نداشته. رسول خادم برای مربیان سازنده خیلی زحمت کشید اما در دوره او هم اتفاقات بدی رخ داد. واقعاً برخی از رؤسای فدراسیون فکر میکنند که مربیان باید صلواتی کار کنند اما وقتی رسول خادم برای مربیان سازنده پاداش تعیین کرد، کار مهمی بود. خادم برای مربیان سازنده که کشتیگیرانشان در مسابقات جهانی مدال کسب میکردند پاداش تعیین کرده بود. الان هم باید این کارها را انجام بدهند یا حقوق ماهیانه تعیین کنند. اینها انگیزه ایجاد میکند اما واقعا کافی نیست. البته این طرح رسول خادم هم خوب اجرا نشد. بعد از المپیک ریو مراسمی را رسول خادم برگزار کرد. از من، حسین نقیبی و همت مسلمی هم دعوت کرد که به عنوان مربی سازنده حضور داشته باشیم. فکر کردیم قرار است تقدیر ویژهای داشته باشند اما بیشتر شبیه توهین بود تا تقدیر. چرا؟ در این مراسم مربیان تیم ملی هم حضور داشتند که از آنها هم تقدیر شد. به من و دو مربی سازنده دیگر هم یک سکه دادند. در مقابل، مربیان تیم ملی که پاداش وزارت ورزش و دولت را هم گرفته بودند در این مراسم دوباره سکه گرفتند! یک سکه برای مربیان سازنده توهین بزرگی بود. خیلی از این وضعیت ناراحت شدم. باید اعتراض میکردید. مشکل یکی دو تا نبود که بخواهیم به آن اعتراض کنیم. فکر میکنید اعتراض میکردیم درست میشد؟ همان سال اداره کل ورزش و جوانان تهران چون حسن رحیمی تنها مدالآور کشتی تهران بود، قصد داشت از من تقدیر کند. نامه زدند به هیأت که مربی سازنده حسن رحیمی را معرفی کنید. هیأت مرا به فدراسیون معرفی کرد اما اسمم را در فدراسیون خط زدند. پاداش 20 میلیون تومانی اداره کل را فدراسیون تقدیم به مربی ملی کرد که الان در آمریکا زندگی میکند. این کارها انگیزهها را از بین میبرد. هر کشتیگیری وضعیت این روزهای مرا ببیند عمراً دیگر به سراغ کشتی نمیآید. بنابراین راه کمک به کشتی همین است که حواسشان به من و امثال من باشد که بعد از این همه سال مجبور به فروش خانهام نشوم. با این وضعیت بعید است از سالن شما یکی مثل حسن رحیمی بیرون بیاید! 15 سال دیگر هم مثل حسن رحیمی پدید نمیآید. کشتیگیرانی مثل رحیمی، سوریان و دبیر چند دهه یک بار رو میشوند. از کار کردن در کشتی پشیمان نشدی؟ چرا گاهی اوقات پشیمان میشوم. درست است که هر چه دارم از کشتی دارم اما هر چیزی هم که ندارم از کشتی بوده. برای خیلیها زحمت کشیدم اما بعد که متوجه ذات آنها شدم از زحمتی که کشیده بودم پشیمان شدم. تا وقتی قهرمان نساخته بودم انگیزه دیده شدن داشتم اما حالا سالهاست که انگیزههایم فرق کرده است. از خودم میپرسم بعد از این همه کار کردن و این همه کشتیگیر ساختن الان کجای زندگی هستم؟ صحبت حسن رحیمی شد. نظرتان درباره بازگشت این کشتیگیر به عرصه قهرمانی را میخواستم بدانم. حسن رحیمی در حال محک زدن خودش است. 32 سال دارد و شاید الان میخواهد دوباره برگردد. تصمیم شخصی گرفته دوباره به کشتی برگردد. اینکه کی و کجا را نمیدانم. فکر میکنید این تصمیم به سودش باشد؟ سؤال سختی است. به هر حال حسن رحیمی را کشتیگیر کار بلدی میدانم و الان هم اینقدری تجربه دارد که بتواند خودش برای خودش تصمیم بگیرد. تنها نگرانی من از بازگشت دوباره او به میادین این است که ورزش حرفهای خیلی بیرحم است. حسن رحیمی، علیرضا حیدری و علی دایی هم ندارد. وقتی ببازید همه گذشته پر افتخار شما را فراموش میکنند. حتی وقتی ببازید میگویند که بردهای قبلی هم الکی بوده. این بزرگترین خطری است که حسن رحیمی را تهدید میکند.
سایر اخبار این روزنامه
گمشده در جنوب
حمله به قعر به یاد مهرداد
ورود میناوند به خط دفاع آسمانی پرسپولیس
عکس مهرداد میناوند را دزدیدند!
تغییر برای تغییر استقلال همچنان بدون ایده
ارسال اسامی تأیید صلاحیت شده برای AFC
محمود فکری مشغول نادیده گرفتن همه چیز
مطهری: برای شادی روح مهرداد تلاش می کنیم
رسول دهقان نژاد: خانه ام را فروختم تا خرج زندگی ام کنم
رویاهای بزرگ