اول پاسخگوی عملکردتان باشید، بعد دنبال نامزد و ساز و کار انتخاباتی!


سرویس سیاسی-
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران روز گذشته در گفت وگو با روزنامه ایران ارگان دولت گفته است: «تشکیل نهاد اجماع ساز متشکل از احزاب اصلاح‌طلب و حلقه‌ای از اشخاص حقیقی به عنوان مشاوران این نهاد را باید یک گام به جلو ارزیابی کرد. تشکیل این نهاد جدید نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان به انتخابات ۱۴۰۰ نگاه جدی دارند؛ آن را صحنه مهمی برای شکل دادن به تحولات آینده کشور می‌دانند و می‌خواهند به عبور از مشکلاتی که در این سال‌ها بر مردم ایران تحمیل شده، کمک کنند. این نشانه روشنی از وجود اراده نیرومند برای انجام یک کار مشترک توسط همه گروه‌های سیاسی و همه شخصیت‌های سیاسی معتبر اصلاح‌طلب است.»
اصلاح‌طلبان عامل وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی‌‌اند و اگر اراده‌ای برای حل مشکلات دارند، اکنون پست‌های اجرایی در قبضه آنهاست. این طیف به‌جای تمنای قدرت باید بابت تحمیل معضلاتی از جمله 7 تا 10 برابر شدن قیمت‌ها در حوزه ارز و سکه و خودرو و مسکن، رکود فراگیر، سقوط ارزش پول ملی، نقدینگی فزاینده و تورم‌زا و بیکاری کم سابقه مسئولیت بپذیرد، در پیشگاه ملت پاسخگو باشند. از سوی دیگر طیفی که مدعی نداشتن اختیار است، چگونه برای انتخابات خیز برداشته است؟
کوچک شدن سفره مردم و افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) شاهکار مدیریتی مدعیان اصلاحات است که 7 سال بهترین فرصت و مجال‌های تدبیر و رشد درون‌زای اقتصادی را پای اعتماد به غرب سوزاندند. 7 سال با شعار برداشتن تحریم‌ها فرصت سوزی کردند و باید پاسخگو باشند چرا علی‌رغم دادن امتیازات نقد فراوان و تحمیل خسارت‌های سنگین برای کشور، تحریم‌ها را برنداشتند بلکه تحریم‌ها از همان دولت اوبامای مؤدب و باهوش! چند برابر شد؟!


اتخاذ سیاست‌های ضد شفافیت و مسبب قاچاق (حذف کارت سوخت، ایران‌کد، شبنم و...)، وابسته‌تر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، کاهش شرکای تجاری ایران، تحمیل رکود و تورم به اقتصاد از جمله در بخش‌های پیشرانی مثل مسکن و خودرو و کشاورزی و...، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از فعالیت‌های غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف و... پیامدهایی از مدیریت برجامی اصلاح‌طلبان است.
طیفی مدعی تلاش برای عبور از مشکلات است که ادعا می‌کرد، به واسطه بستن با غرب، تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی برداشته می‌شود، گشایش اقتصادی اتفاق می‌افتد، مردم از یارانه بی‌نیاز می‌شوند و نرخ دلار از 3700 تومان به زیر هزار تومان سقوط می‌کند، مشکل آب خوردن و آلودگی هوا و... همگی برطرف می‌شود! همین فریبکارها می‌گفتند، رئیسی انتخاب شود، دلار 5 هزار تومان
خواهد شد!
اصرار مدعیان اصلاحات در نسخه‌پیچی ذلت و حقارت
روزنامه زنجیره‌ای آرمان نوشت:«مسئله ايران و آمريکا براي بازگشت به برجام به نقطه‌اي رسيده است که هر يک از طرفين از طرف مقابل درخواست دارد که در ابتدا گامي بردارند. با اين وجود شرط‌هايي که براي همديگر وضع کرده‌اند نيز ‌اندکي کار را سخت کرده است. ايران خواهان بازگشت به حالت اوليه است و درخواست دارد تا تحريم‌هاي دوره ترامپ به‌کلي لغو شود و از سوي ديگر نيز دولت بايدن از ايران مي‌خواهد تا به تعهدات خود در حوزه برجام پايبند باشد و در ادامه درخصوص مسائل ديگر نيز گفت‌وگو شود. اين خواسته‌ها اين خطر را ايجاد مي‌کند که در روابط دو کشور يک انجماد به وجود آيد و اين انجماد به طولاني‌تر شدن احياي برجام ختم خواهد شد و اين امر به ضرر ايران است».
مدعیان اصلاحات اصرار دارند که همواره نسخه ذلت و حقارت بپیچند. ایران به تمامی تعهدات برجامی خود عمل کرده و آمریکا به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده است.
حالا ایران در مطالبه‌ای منطقی تاکید کرده است که ابتدا باید طبق تعهد خود در برجام تمامی تحریم‌ها- و نه فقط تحریم‌های دوره ترامپ- را لغو کرده و سپس ایران به صورت کامل به تعهدات خود بازگردد.
آمریکا فقط زبان زور را می‌فهمد ولی مدعیان اصلاحات همواره اصرار دارند که ایران باید یکطرفه امتیاز داده و در پی امتیازگیری نباشد و از زبان اقتدار در مواجهه با آمریکا استفاده نکند!
اذعان روزنامه حامی دولت به ناکارآمدی دولت روحانی در حوزه مسکن
روزنامه حامی دولت اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان « اجاره‌نشيني هم در تهران لاكچري شد» به كف نرخ 3 میلیونی اجاره يك واحد مسكوني در پايتخت اشاره کرد و نوشت: « بررسي‌ها نشان مي‌دهد اجاره خانه در تهران با وجود آغاز روند ثبات در قيمت‌ها از آبان، نسبت به حداقل دستمزد كارگران بسيار بالاست. بازار مسكن در دو سال اخير، نوسانات قيمتي زيادي را تجربه كرده است. هر چند از آبان ماه قدري از التهاب قيمتي در اين بازار كاسته شده اما همچنان فاصله معناداري با نرخ‌هاي سال 97 دارد كه البته بسيار بعيد است كه حتي به نرخ‌هاي دو سال گذشته كمي نزديك شود. شايد كمتر كسي گمان مي‌كرد در سال 99 كه حداقل دستمزد دو ميليون و پانصد هزار تومان تعيين شده، براي رهن كامل يك خانه در نياوران، به دو ميليارد و 200 ميليون وديعه يا براي اجاره يك خانه 95 متري در هفت‌تير، ماهانه 7 ميليون و 500 هزار تومان نياز باشد... بالا بودن نرخ اجاره‌ها در حالي كه قدرت خريد افراد هر روز بيشتر تضعيف مي‌شود، چالش‌هاي جدي براي اقشار مزدبگير به خصوص كارگران ايجاد كرده است..در حال حاضر كارگران برای اجاره يک باب منزل بايد نيمي از حقوق و دريافتي خود را بپردازند؛ این یعنی بخش اعظمی از حقوق كارگران فقط صرف هزينه‌های مسكن و اجاره‌بها مي‌شود»
گفتنی است در اثر سیاست‌گذاری غلط دولت، قیمت مسکن در هفت سال و نیم گذشته نزدیک به ششصد درصد افزایش داشته و فشار تورمی ‌سنگینی را بر متقاضیان مسکن و مستاجران تحمیل کرده است. ضمنا در اثر رکود تورمی، میلیون‌ها ظرفیت شغلی موجود در بخش مسکن نابود شده است.
چندی پیش رئیس‌جمهور اذعان کرده بود: درخصوص مسکن من به‌عنوان رئیس‌جمهور اعتراف می‌کنم یک عقب‌ماندگی در دولت یازدهم داشتیم زیرا برخی طرح‌های مسکن عملیاتی نشد.
نکته قابل توجه اینکه‌ اشاره رئیس‌جمهور ناظر به دوره وزارت عباس آخوندی وزیر چندهزار میلیاردی است که با لجاجت و افتخار گفت در دوره مدیریت من، حتی یک خانه هم نساختیم! آخوندی نه تنها موجب رکود در تولید شد، بلکه با استنکاف از عدم اجرای قانون اخذ مالیات از خانه‌های خالی، موجب احتکار 2 میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی توسط سوداگران شد. با کاهش تولید و عرضه، طبیعی بود قیمت مسکن دچار لجام گسیختگی شود و سایر قیمت‌ها را هم متورّم کند.
عصبانیت اصلاح‌­طلبان از یک اعتراف
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات تاخته است که چرا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری برخی حقایق اصلاح‌طلبان را برملا کرده‌ای؟
در نوشتار روزنامه شرق آمده: «او [عطاءاله مهاجرانی] در شرایطی که عموم نیروهای اصلاح‌طلب می‌کوشند با ایجاد نهاد اجماع‌ساز به ‌صورت منطقی و به دور از هرگونه تنش سیاسی وارد انتخابات ریاست‌جمهوری شوند، اصلاح‌طلبان را متهم به رادیکال‌بودن می‌کند و مشخص نیست این گزاره که جریان تندرو سومی در میان اصلاح‌طلبان در حال شکل‌گیری است که هدفش تخریب سپاه است، از کجاست و چه نشانه‌ای دال بر این موضوع دارد؟»
در ادامه این گزارش می‌خوانیم: «اگر هم صرف انتقاد به نامزدهای نظامی را به‌مثابه تخریب سپاه پاسداران می‌گیرد، باید گفت که از چنین مقدمه‌ای، چنین نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود، زیرا انتقادها از نیروهایی که به حضور نامزدهای نظامی انتقاد دارند، مبتنی‌بر آرای امام خمینی [ره] است. فارغ از آنکه این استدلال چقدر درست یا نادرست باشد، اما ذکر این دغدغه صرفا ریشه در‌اندیشه‌های ابتدای انقلاب دارد و نمی‌توان از آن، نتیجه تخریب سپاه را برداشت کرد...»
متاسفانه گزاره‌ای که ادعای مهاجرانی مبنی بر تصمیماتی در قشر رادیکال و افراطی اصلاح‌طلب برای تخریب نهادهای نظامی کشور و به خصوص سپاه را تقویت می‌کند این است که به رغم توضیح‌های چند باره باز اصلاح‌طلبان به تکرار عبارت‌های نظیر دولت نظامی می‌پردازند. آنها در حالی در این باره به خلط مفاهیم می‌پردازند که دولت نظامی با اینکه یک نظامی یونیفورم از تن دربیاورد و راسا وارد انتخابات شود بسیار متفاوت است.
در دولت نظامی، معمولا یک مقام ارشد نظامی با همان یونیفورم نظامی اداره دولت را به دست می‌گیرد که این به معنای آن است که آن فرد بدون ترک هویت نظامی خود و با حفظ آن به این جایگاه رسیده است. چنین دولت‌هایی یا با کودتای نظامیان بر سرکار می‌آیند مانند السیسی در مصر و یا در رژیم دیکتاتوری از قبیل پهلوی رئیس‌دولت توسط شاه از سران نظامی انتخاب می‌شود؛ مانند ازهاری.
اما در کشورمان یک فرد نظامی برای انتخابات ریاست جمهوری باید از هویت نظامی خود جدا شده و استعفا کند و سپس راسا خودش برای انتخابات اقدام نماید. به راستی انگیزه طیف اصلاح‌طلب از این همه تکرار مطالبی که با خلط مفاهیم برای فریب افکار عمومی بیان می‌شود چه می‌تواند باشد.
شرق در ادامه به بخشی از جملات مهاجرانی پرداخته که در آن به سابقه تاریک اصلاح‌طلبان در مقطعی که پروژه ترورشخصیت‌هاشمی رفسنجانی توسط آنها به اجرا درآمد اشاره کرده؛ شرق نوشته بود: «از طرفی ذکر اختلافات گذشته برخی اصلاح‌طلبان و مشخصا جبهه مشارکت با‌هاشمی‌رفسنجانی مشخص نیست چه کمکی به روند اصلاح‌طلبی کنونی در ایران می‌کند. مهاجرانی در شرایطی اختلافی قدیمی را پیش می‌کشد که پیوند‌هاشمی با اصلاح‌طلبان از سال 84 تا آخرین لحظه عمر‌هاشمی عمیق بود...»
اما نکته جالب توجه مشابهت میان اصلاح‌طلبان در چنین مواردی است. آنها وقتی حرفی منطقی برای گفتن ندارند به ترورشخصیت روی می‌آورند همان گونه که اخیرا فائزه‌هاشمی در پاسخ نامه سرگشاده برادرش محسن‌هاشمی که سخنان وی را خطایی آشکار و خلاف مشی و منش و اعتقاد مرحوم‌هاشمی عنوان کرده بود، نوشت: «به او حق می‌دهم چون برای خودش آینده ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است.»
شرق نیز در بخشی از این نوشتار دقیقا به همین شیوه آورده است: «...[مهاجرانی]هدفش فراتر از ذکر یک گزاره تاریخی است و سعی می‌کند که آرام‌آرام و حالا در انگلستان خود را از جبهه اصلاحات جدا کند تا به اهدافی بلندمدت دست یابد.»!