روزنامه وطن امروز
1399/11/14
جریان گام دوم انقلاب
بسماللهالرحمنالرحیم در دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی و در آستانه دومین سالگرد انتشار بیانیه گام دوم انقلاب، شاید این پرسش بجا باشد که آیا جوانان مومن و انقلابی، که در این بیانیه حدود 40 بار از آنان یاد شده و مخاطب اصلی مقام معظم رهبری بودهاند، طی این مدت برای پایایی و پویایی انقلاب و ساختن یک الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی از ایران عزیز طرح نوینی درافکندهاند؟ فارغ از برخی بیاعتقادیها و بیمیلیها و بلکه سنگاندازیها در مسیر حرکتهای جوانانه انقلابی، شاید بتوان به برخی اقدامات قابل توجه از سوی جوانان در میدانهای علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی اشاره و آنها را در چارچوب بیانیه گام دوم تفسیر و تحلیل کرد اما واقعیت این است که نمیتوان حرکت عظیم و بنیادین گام دوم را بر این جزایر پراکنده بنا کرد، چرا که بدون ترسیم دقیق نقشه راه، تقسیم وظایف، انباشت و تجمیع تجارب و توانمندیها، و بدون ارتباط و اتصال و کار زنجیرهای، حرکت گام دوم پیش نخواهد رفت. نخ تسبیحی باید که این دایرههای جدا از هم را مجتمع کند. جوانان مومن و انقلابی که فکر و عقیده واحد دارند، در پی هدف واحدند و برای یک مقصود در حال تلاشند، باید بیش از پیش در مقام همبستگی، هماهنگی و همافزایی برآیند و به همان اندازه که اصول انقلاب اسلامی را قبول دارند با یکدیگر مرتبط و متصل شوند. تنها هنگامی که چنین جبههای مومن، استوار، معتقد و نافذالقلب تشکیل و ولایت بین مومنین حاصل شود، میتوان برای جامه عمل پوشاندن به توصیههای رهبر حکیم انقلاب در بیانیه گام دوم دست به اقدام جدی زد. برای خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی در گام دوم انقلاب، انتخاب صحیح مسیر، یک مقدمه لازم و اساسی است. باید توجه داشت که تنها دستگاه معرفتی جامعی که میتواند پاسخگوی مسائل مبتلابه بشر باشد، از ۳ ضلع «عقل و دین و تجربه» تشکیل شده است. هر کدام از این اضلاع، برای کشف و فهم دستهای قواعدی از عالم امکان کاربرد دارند، هر یک بدون دیگری ناقص است و تجربه گرانسنگ بشری، خود روایتگر ناکامی مکاتبی است که خواستهاند زندگی را بر پایه یکی از این اضلاع بنا کنند. و در این سو، تاریخ 40 ساله انقلاب اسلامی گواهی میدهد که این دستگاه معرفتی جامع، در دوره زوال و انحطاط مکاتب غرب و شرق، پیشرو و پیشبرنده بوده است. منتهی این پیشروندگی و پیشبرندگی همواره مشروط به این بوده که ولایت، یعنی تجلی و تبلور همه عناصر سازنده اسلام و ترجمان روز قرآن و سنت، منشأ و الهامبخش همه نیروها در جامعه باشد. هر گاه همه نگاهها به ولایت بود و کارگزاران نظام اسلامی با ولیفقیه همفکر و همعمل شده و فکر و عمل خود را با ولایت پیوند زدند و برای تحقق تدابیر رهبر خود کوشیدند، پیش رفتیم؛ و هرگاه چشم از سرچشمه ولایت برداشته و نگاه به نقاط دیگر دوخته شد، دلزده و ناکام و دچار خسران شدیم. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در طول ۳ دهه اخیر خطوطی ترسیم کردهاند، تدابیری ابلاغ فرموده و باید و نبایدهایی معین کردهاند که میتوان یکبهیک میان عمل به اینها و موفقیتها، و غفلت از اینها و ناکامیها ارتباط برقرار کرد. صدور فرمان آتش به اختیار از جانب ایشان برای جوانان مومن و انقلابی، پیامی بود مبنی بر اینکه غفلتها و ناکامیها در حال فزونی یافتن است، دستگاه مرکزی دچار اختلال جدی شده و جوانان خود باید فکر کنند، تصمیم بگیرند و حرکت و اقدام کنند. اما بیانیهگام دوم و فرمان ایشان مبنی بر اینکه جوانان شانههای خود را زیر بار مسؤولیت دهند، و پیرو آن مطالبه از جوانان برای زمینهسازی تشکیل دولت جوان حزباللهی، نظریهای برای گذار از وضعیت آتش به اختیار به تشکیل یک دستگاه مرکزی و مدیریتی ولایی است، چرا که آتش به اختیار میتوان پراکنده جنگید و مقاومت کرد اما پیروز نمیتوان شد. «دولت جوان حزباللهی» عزیمت جوانان مومن و انقلابی آتش به اختیار برای سازمان یافتن در قالب دولت و در یک کلمه «دولتسازی اسلامی» است. این است که باید گام دوم و تشکیل دولت جوان حزباللهی را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. مسؤولیت برداشتن گام دوم انقلاب، با جوانانی است که اما پرورشیافته مکتب امامین انقلاب و میوه و ثمره نظام اسلامی هستند. گام دوم، فصل ثمردهی مدرسه انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی از حیث نیروی انسانی است. جوانان مومن و انقلابی در عرصههای گوناگون، ایدههای آزموده شده و تجربه شده و موفق برای چالشهای مزمن کشور دارند که هر گاه فرصتی دست داده، در مقیاسهایی کوچک عملیاتی شدهاند اما خلأ همت و شجاعت و اختلال در دستگاه مدیریتی کشور، عملیاتی شدن آنها در مقیاس ملی را تا به امروز به تعویق انداخته است. باید توجه داشت که دولت جوان حزباللهی فینفسه یک هدف نیست، پروژهای برای انتقال بیننسلی هم نیست، بلکه چنانکه رهبر حکیم انقلاب فرمودند، علاج مشکلات کشور و نسخهای از جنس «اقتصاد مقاومتی» و دیگر تدابیر رهبر انقلاب برای پیشرفت همهجانبه و حقیقی ایران عزیز است. البته نقطه مقابل جوانان انقلابی، پیشکسوتان رنجدیده و زحمتکشیده انقلاب نیستند. چه، جریان گام دوم وارث و امانتدار و ادامهدهنده راهی است که آنان آغاز کرده و تا بدینجا پیمودهاند و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور به یادگار گذاشتهاند. انقلاب اسلامی ملت ایران با قدرت فزاینده ادامه دارد و از همین رو است که دولت جوان انقلابی در نقطه مقابل پیری و خستگی و محافظهکاری -که قتلگاه انقلاب است- قرار میگیرد. ما به عنوان جمعی از خیل عظیم جوانانی که مخاطب بیانیه گام دوم و مکلف به تکالیف آن هستند، بر خود فرض دانستیم که پرچمی تحت عنوان «جریان گام دوم انقلاب اسلامی» برافراشته و در حد وسع و توان خویش، وظیفه بر زمینمانده ایجاد یک جبهه و جریان منسجم از جوانان مومن و انقلابی را که شرط لازم اقدام در گام دوم است، بجا آوریم. عزم ما بر این است که به یاری خدای متعال، میان مومنین، انسجام و پیوستگی ایجاد کرده، توانمندیها را تجمیع، و برای انجام وظایف و ماموریتهایی که در بیانات امامین انقلاب اسلامی تبیین شده است، تقسیم کار کنیم. ما معتقدیم اصرار رهبر حکیم انقلاب بر «دولت جوان حزباللهی» به عنوان یک مجموعه پویا و بانشاط، یعنی جریان انقلابی باید از قالبها و سازوکارهای سنتی که تمرکزشان همواره بر یک شخص بوده، عبور کند و یک تیم جوان و حزباللهی را در معرض انتخاب مردم قرار دهد. تردید نداریم که به شرط صداقت و اخلاص و تقوای جمعی، عزم راسخ و استوار جوانانی که در پی تحقق فرمان ولی خویش هستند، برکات و رحمت و نصرت الهی را در پی خواهد داشت. انشاءالله در گامهای بعدی، به تفصیل و با جزئیات بیشتر، از این حرکت انقلابی با مردم عزیز و بزرگ ایران سخن خواهیم گفت. حسین آبنیکی، الهام آزاد، مجتبی ابراهیمی، حسین اخگرپور، احسان ارکانی، الهام اکبری، محمدمهدی اسماعیلی، روحالله ایزدخواه، معصومه پاشایی، سیدیاسر جبرائیلی، علی جدی، علی جعفری، محمد ودودحیدری، علی خضریان، مهدی دوستی، مجتبی رضاخواه، سمیه رفیعی، مجتبی رئیسی، محسن زنگنه، محمد سرگزی، معینالدین سعیدی، حسن شجاعی، زهرا شیخی، حجتالله عبدالملکی، مهدی عسکری، علی علیزاده، محمدحسین قائدشرف، جعفر فرجی، سیدعلی قریشی، محمدرضا کاشفی، عباس گلرو، میثم مظفر، سیدنظامالدین موسوی، احمد نادری، مجید نصیرایی، جواد نیکبین، جواد نیکیملکی، محمد همت و مجتبی یوسفی.