روزنامه آفتاب یزد
1399/11/14
مرگ پشت لنز دوربین!
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: حالا دیگر می توان با جرات اعلام کرد که یک سال است که «کووید 19» وارد سرزمین ما شده و آتش به جان مردم انداخته است. از اولین روز که آمد تا امروزخیلی ها به این مصیبت گرفتارآمدند و خیلی ها هم جان ارزشمند خود را در مسیر ابتلا به کرونا از دست دادند. مرگ های تلخی که هر کدام خانواده های بیشماری را عزادار کرد و رخت سیاه بر تنشان پوشاند. اما فقط این نبود، آنها غریبانه به خاک سپرده شدند و بازماندگانشان غریبانه در سوگ عزیزانشان نشستند و غریبانه مویه کردند و هیچ کاری از دستشان بر نیامد، حتی نتوانستند در مراسم تدفین عزیزشان شرکت کنند. هنوز اشکمان بابت از دست دادن بزرگانی مانند کریم اکبری مبارکه، پرویز پورحسینی، چنگیز جلیلوند، کامیوزیا پرتوی، اکبر عالمی، خسرو سینایی، مهرداد میناوند و ... خشک نشده و مدام داریم دعا می کنیم که خداوند علی انصاریان را از ما نگیرد و لباس عافیت بر تنش بپوشاند و او را به خاطر دل مادرش در این دنیا زنده نگه دارد. اینهمه هم گفتند و نوشتند و گفتیم و نوشتیم اما باز عده ای بر طریق قدیم خود رفتار می کنند و اوج کاری که انجام می دهند این است که پارچه ای که در دو طرفش بندی قرار دارد را روی صورتشان می گذارند و بندهای آن را آویزه گوششان می کنند و به خیال خود که دارند پروتکل های بهداشتی را رعایت می کنند و ماسک می زنند در همه جای شهر در هم غوطه
می خورند و هیچ نمی دانند که کرونای لامروت دارد در لابلای آنها به رقص و پایکوبی می پردازد. از ماجرای حراجی های بی در و پیکر که کیف و کفش هایشان را با قیمتی پایین به مردم ارائه کردند و مردم به ساده ترین حالت ممکن انگار که می خواهند بروند طلا بخرند، جانشان را کف دستشان گرفتند و راهی اینگونه فروشگاه ها شدند و در ازای گرفتن تخفیفی ناچیز جان ارزشمند خودشان را مفت و مسلم در اختیار «کرونا» گذاشتند تا آنها و خانواده هایشان را به عزا
و مصیبتی ابدی مبتلا کند تا همین یکی دو روز اخیر که متاسفانه قشر فرهنگی و هنری (اهالی رسانه) که به زعم خودشان آدمهای
فرهیخته ای هستند راهی سی و نهمین جشنواره ملی فیلم فجر شدند و در
حالیکه همان ماسک های پارچه ای را که آدم از سوراخ هایش رخ می شود چه رسد به ویروس ریز و نادیدینی «کووید 19»، دوربین به دست مقابل بازیگران قرار می گیرند و مدام روی دکمه فشار
می دهند و نور فلش هایشان همه جا پخش می شوند و خوشحال و مسرورند که در دنیایی که در همه جای آن فستیوال های بزرگ و بین المللی به خاطر شرایط ویژه کرونا جرات برگزاری ندارند، جسارت به خرج داده و سی و نهمین جشنواره ملی فجر را برگزار می کنند. بی خیال از اینکه کرونا در کنارشان ایستاده و دارد به آنها می نگرد و ای کاش فقط می نگریست، او به آنها نیشخند هم می زند و این نیش خند فقط بوی یک چیز می دهد، بوی «مرگ». هنوز زمان زیادی از برنامه ای که مربوط به دربی پرسپولیس و استقلال بود و یک طرفش مهرداد میناوند روی صندلی نشسته بود و طرف دیگرش علی انصاریان، نگذشته، حال آنان کجایند؟ یکی زیر خروارها خاک خوابیده و دیگری روی تخت بیمارستان دراز کشیده و منتظر است خداوند نظری بر او کند تا شفا یابد. دلیلش چه بود؟ همین «کرونا لعنتی». هنوز کفن بزرگان سینما و دوبله ایران خشک نشده و هنوز خیلی ها روی تخت بیمارستان زیر دستگاه اکسیژن هستند و هنوز کرونا دارد قربانی می گیرد، با این حال ما چه خوش خیال داریم جشنواره فیلم فجر برگزار می کنیم؟ چه خوش خیال داریم فکر
می کنیم که پروتکل ها را رعایت می کنیم و کرونا هرچقدر هم که جان بکند نمی تواند بلایی سر ما بیاورد، به خاطر داشتن چنین
اندیشه ای دوربین هایمان را به دست می گیریم و راهی کاخ جشنواره
می شویم و از بازیگرانی که روبرویمان می ایستند تیلیک و تیلیک عکس
می گیریم. به عنوان خبرنگار و اهالی رسانه می رویم می نشینیم توی سالن و فیلم تماشا می کنیم. انگار که شرایط کاملا عادی است، در
حالیکه غافلیم از این حقیقت که شرایط فوق العاده خطرناک است، زنگ خطرش را هم پیشتر شنیده ایم، آثار خطرناک این شرایط را هم پیشتر دیده ایم، در مراسم بزرگانی که امروز در کنار ما نیستند و صادقانه بگوییم کرونا باعث نبودنشان شد. همین کرونایی که ما اصلا جدی اش نمی گیریم، همین کرونایی که ما نمی بینمش و حواسمان هم به آن نیست، اما او خوب ما را می بیند، ما را گلچین که نه، بلکه دستچین می کند. حال ما با این شرایط می رویم در کاخ جشنواره می چسبیم به هم و خوشحالیم که داریم جشنواره برگزار می کنیم، همانند آنانکه در این ایام عروسی برگزار می کنند و خوشحالند که دارند به خانه بخت می روند، اما شوربختانه چند روز بعد خبر می رسد که خانه بختشان با خانه آخرتشان یکی شده است.
چند روز پیش گزارشی در زمینه برگزاری جشنواره فیلم فجر منتشر شد که مخاطبش شخص رئیس جمهور بود، در آن گزارش از رئیس جمهور سوال شده بود که چرا به مسئولان جشنواره فجر اعلام
نمی کنید که این جشنواره را برگزار نکنند، چرا در این شرایط دستور نمی دهید که پروتکل های بهداشتی مانع از این شوند که جشنواره برگزار شود؟ وقتی آن گزارش را می خواندم با خود گفتم چه گزارش یک
طرفانه و غرض ورزانه ای، طرف با برگزاری جشنواره مشکل دارد، با شادی و دلخوشی مردم مشکل دارد و دوست ندارد هنرمندان و اهالی رسانه گردهم جمع شوند، آمده کرونا را بهانه کرده و به خیال خودش گزارش انتقادی نوشته، اما امروز می بینیم آن گزارش کاملا منطقی و اصولی به رشته تحریر درآمده بود و از حقیقتی محض پرده بر می داشت. متاسفانه ما ایراد داریم، چرا که فکر می کنیم
فرهیخته ترین آدمهای روی کره زمین هستیم، اما راستش را بخواهید خیلی از ما فقط ادای فرهیخته بودن را در می آوریم، واگرنه واقعا فرهیخته نیستیم که اگر بودیم یادمان می ماند که کرونا بزرگان هنرمان را از ما گرفته و ممکن است برای ما هم گرفتاری درست کند و به دلیل همین منطق اینگونه خودمان، همکارانمان، خانواده هایمان و همه مردم را در تیررس «کووید 19» قرار
نمی دادیم تا ما را به خودش مبتلا کند. این موضوع را عکس هایی که در روز اول سی و نهمین جشنواره فیلم فجر منتشر شدند عنوان می کنند. عکاسان را نگاه کنید چگونه به هم چسبیده اند و مشغول عکاسی هستند، بی توجه به اینکه قرار بود پروتکل ها را رعایت کنیم و کیست که نداند رعایت پروتکل فقط ماسک زدن نیست و اگر عاقلانه تر به ماجرا نگاه کنیم پروتکل های بهداشتی آنقدر اصول مهمتری دارند که ماسک زدن پیششان هیچ است، این عکسها نشان می دهند که ما جماعت به ظاهر فرهیخته در طول این یکسال از تمام بلاهایی که کرونا بر سر خودمان و همنوعانمان آورد حتی به اندازه یک نقطه هم درس نگرفته ایم که اگر گرفته بودیم، اینگونه خودمان را به دست این ویروس خانمان برانداز نمی سپردیم. این را فقط ما نمی گوییم که برخی بگویند این گزارش نویس نشسته همکاران خود را در حوزه فرهنگ و هنر می کوبد. واقعیت این است که این سخنان فقط حرف این گزارش نیست که در همان اولین روز برگزاری جشنواره صدای
خیلی ها از بابت عدم رعایت پروتکل های جشنواره توسط هنرمندان درآمد. به نمونه هایی از این واکنش ها اشاره می کنیم.
* دکتر جلالی فخر پزشک و نویسنده: هنوز خاکی که میناوند را به آن سپردند خشک نشده است .چرا به خودتان رحم نمی کنید .
* علیرضا وهاب زاده مشاور وزیر بهداشت: تمامی ضوابط مثل تمام مشاغل و فضاها به مسئولان جشنواره ابلاغ شده و متعهد شدند که پروتکلها را رعایت کنند. قطعا این تصاویر تخلف از اجرای پروتکلهاست و مسئولان برگزاری جشنواره باید پاسخگو باشند.
* فرزاد حسنی بازیگر و گوینده: دقیقا با شما هستم!!! هنر نجاتدهنده است نه مبتلاکننده. هنر تعهد دار، بی قید و لاابالی نیس. هنر، تجارت و منفعت نیست، شرف است. همکاران عزیزم! در تمام اون ساعاتی که زل زدید به پرده نقره ای، چشم های کریم اکبری مبارکه،
پرویز پورحسینی، روح الله رجایی، مهرداد میناوند و هزاران اسم آشنا و غریبه مقابل چشماتون باشه. یادتون باشه حاصل رنج و رعایت و جان چه انسانهایی را به هدر دادید. باز هم در صفحات اجتماعیتون سنگ مردم رو به سینه بزنید، ما هم باور میکنیم.»
* سیاوش خیرابی بازیگر سینما و تلویزیون: امروز درفضای مجازی تصاویری از کاخ جشنواره پخش شد که ترسناک بود. خدا کند بعد از جشنواره آرتیست های عزیزمان، اصحاب رسانه و عکاس های دوست داشتنی ما سالم باشند. (الهی آمین)
اینها فقط بخش هایی از انتقادات و گلایه هایی ست که برخی از مسئولان و هنرمندان به اقدامات بی پروایانه اهالی رسانه و شاید هم برخی از هنرمندان در اولین روزهای بزگزاری جشنواره ملی فیلم فجر بیان کردند که اگر منصفانه بنگریم این انتقادات باید بسیار بیشتر از این حرفها می بود چرا که این مسئله با جان مردم در ارتباط است. همین دیروز بود که خبری را با تیتر «جان مردم در خطر است» در صفحه فرهنگی منتشر کردیم که حکایت از این موضوع می کرد که فاصله زمانی که به دو سانس نمایش فیلم ها
در سینماهای مردمی اختصاص داده شده آنقدر کم است که
نمی توان در آن به ضدعفونی کردن و تهویه هوای سالن ها پرداخت تا گروه بعدی که برای تماشای فیلم دوم به سالن می آیند به لحاظ بهداشتی در ایمنی باشند و جانشان در خطر نیفتد. هرچند که در این گزارش به اهالی رسانه خرده گرفتیم و آنها را مخاطب قرار دادیم که بر اساس چه تفکری اینچنین بی محابا با دوربینهایشان به دل خطر می روند، اما نباید از این موضوع غافل باشیم که مسئولان سازمان سینمایی، مسئولان وزارت بهداشت و بسیاری از افراد دیگر که عهده دار مقامی در وزارتخانه های مرتبط با فرهنگ و بهداشت هستند هم قسمتی از این ماجرا را تشکیل می دهند، قسمتی که اتفاقا نقش بسیار مهمی دارد، آنقدر مهم که حتی می توانست جلوی برگزاری چنین فستیوالی را بگیرد؟ به قول معروف یکسال جشنواره برگزار نشود، مگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جان مردم مهمتر است یا برگزاری جشنواره؟ ده روز جشنواره برگزار می کنیم و بیان می کنیم که در طول مدیریت مان در فلان حوزه کارهای مهمی انجام داده ایم، اما غافلیم از اینکه پس از این ده روز باید تاوان بی احتیاطی ها و رعایت نکردن پروتکل های بهداشتی را بدهیم، آن هم تاوانی بس سترگ و
غیر قابل جبران. حالا دیگر باید دانسته باشیم اینهمه افرادی که هر روز به کرونا مبتلا می شوند و اینهمه افرادی که بر اثر ابتلا به این بیماری جانشان را از دست می دهند به علت رعایت نکردن همین پروتکل ها خودشان و خانواده هایشان را گرفتار کرده اند. اگر حواسمان باشد، اگر رعایت کنیم، اگر به لحظه فکر نکنیم و آینده نگر باشیم مطمئنا می توانیم کرونا را شکست دهیم اما چون به ثانیه فکر می کنیم، چون با خودمان می گوییم این لحظه که مثلا باران کوثری دارد از مقابل لنز دوربین من عبور می کند دیگر تکرار نخواهد شد بنابراین هر طور شده باید از او عکس بگیرم، به کرونا این فرصت را
می دهیم که ما را با تمام وجود در آغوش بگیرد، همانطور که خیلی ها را در آغوش گرفت. یادمان باشد اگر کرونا ما را در آغوش بگیرد دیگر رها شدنمان از دستش تنها به دست کرام الکاتبین میسر خواهد شد. در پایان این گزارش عاجزانه از هر کسی که دستش به انجام کاری
می رسد، از مسئولان وزارت بهداشت و وزارت ارشاد و سازمان سینمایی تا مدیران مسئول روزنامه ها و خبرگزاری ها درخواست می کنیم تا دیر نشده فکری برای معضلی که در این گزارش به آن اشاره شد، بکنند چرا که این بی احتیاطی های به ظاهر ساده عواقب هولناکی خواهد داشت که بی شک گریبان همه ما را خواهد گرفت. شما را به خدا کاری انجام دهید که فردا واقعا دیر است.
> پس از تحریر:
روز گذشته پس از نگارش این گزارش خبری منتشر شد که تا حدودی می تواند در خصوص بهبود شرایط برگزاری جشنواره فیلم فجر موثر باشد. این خبر مربوط اظهارات دکتر علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت است که گفته بود اگر مشاهده شود در جشنواره فجر پروتکلها رعایت
نشده اند از برگزاری جشنواره در هر مرحلهای که باشد، جلوگیری
میکنیم.
سایر اخبار این روزنامه
دلار به زیر ۲۰ هزار تومان میرسد
سفرهای منطقهای طالبان یعنی بن بست در مذاکرات دوحه!
مصائب خرید روغن خوراکی
هیچ چیز مثل فقر نمیتواند پایههای نظام را سست کند
آثار مشکلات روانی کارگران بر جامعه و اقتصاد
سرنوشت عجیب «سوچی»
مرگ پشت لنز دوربین!
رفع موانع تولید بله؛ رانت نه!
لزوم پرداختن به روان کارگران
چرا برخیها مخالف شبکههای اجتماعی اند
برای موجودات زنده
جدل غیر لازم