تن بی‌جان تالاب‌ها و پنجره بسته بر روی دیپلماسی آب


زهرا کشوری
روزنامه‌نگار حوزه محیط‌زیست و میراث فرهنگی
پنج دهه از روزی که پیمان بین‌المللی رامسر در رامسر منعقد شد، گذشت و روز دوشنبه ۱۳ بهمن ماه این کنوانسیون ۵۰ ساله شد. بزرگترین پیمان بین‌المللی که نام ایرانی دارد. تمام تالاب‌های بین‌المللی دنیا که در این کنوانسیون ثبت می‌شوند عنوان «رامسر سایت» را می‌گیرند. کنوانسیون رامسر در 1971 در شهر رامسر به‌عنوان رسمی کنوانسیون تالاب‌های بین‌المللی به‌ ویژه تالاب‌های زیستگاه پرندگان آبزی منعقد شد تا معاهده‌ای بین دولت‌‌ها باشد. کنوانسیون رامسر به‌عنوان اولین کنوانسیون مدرن جهانی در حفاظت از یک زیستگاه ویژه مثل تالاب است و در حقیقت شبکه‌ای بین‌المللی است که حفاظت تالاب‌ها را در یک مقیاس فراملی و با رویکردی طبیعت‌‌‌محور نشانه گرفته است. این کنوانسیون ۱۷۱ کشور عضو دارد. ۲۴۱۴ «رامسر سایت» در این کنوانسیون ثبت شده است. ایران ۸۶ تالاب با اهمیت بین‌المللی دارد و دو تالاب فرامرزی. بسیاری کنوانسیون رامسر را یکی از ابزار‌های دیپلماسی آب می‌دانند. «زهرا یزدانی پرایی» کارشناس پژوهشکده محیط‌زیست و توسعه پایدار از آن به عنوان پنجره‌ای جدید رو به دیپلماسی آب یاد می‌کند. او اعتقاد دارد در سایه این دیپلماسی می‌توان راهی به نجات‌ هامون یافت یا هورالعظیم را از نتایج سدسازی ترکیه رهانید. اما مسأله به این سادگی به‌نظر نمی‌رسد. محیط‌زیست مرز سیاسی نمی‌شناسد. پرندگان آبزی و مهاجر تالاب‌ها درکی از مرزهای سیاسی ندارند. سیاستمداران هم درکی از ارزش تالاب‌ها ندارند.


تالاب‌ها به دلیل کارکردهای تأمین‌کنندگی آب آشامیدنی، آبیاری، فیلتر آلودگی‌ها، تأمین آب زیرزمینی، کنترل سیلاب، جذب کربن و زیستگاه آبزیان اهمیت بیولوژیکی بالایی دارند. تنها جنگل‌های بارانی تنوع ‌زیستی و تولید بالاتری از تالاب‌ها دارند. ایران تاکنون از این دیپلماسی سود نبرده است. مسائل بین ایران و افغانستان پیچیده‌تر از آن است که به‌نظر می‌رسد. ابزارهای دیپلماسی آب هم در تمام این سال‌ها برای گرفتن حقابه‌‌ هامون تنها محدود به گفت‌وگوهای سیاسی دولتمردان بوده که البته نتیجه آن مشخص است. بخش فرهنگی، زبانی و مذهبی که می‌توانست راه را برای ورود آب به‌ هامون باز کند کاملاً مغفول مانده است. بازیگران سیاسی افغانستان در حال عوض شدن هستند. سیاست‌های آبی افغانستان را امریکا، ترکیه و اروپایی‌ها از جمله هلندی‌ها می نویسند. جای ایران به عنوان یک ذی نفع خالی است.‌ ترکیه به دنبال توهم نوعثمانی‌گری با سدسازی، آینده هورالعظیم را در بخش عراقی در‌ هاله‌ای از ابهام برده. سیاستی که تنها گرد و ‌غبارش سهم ایران است. عراق هم باید در کنار ایران مخالف این سیاست باشد اما عدم ثبات داخلی عراق مجالی برای اندیشیدن به این حوزه به آنها نمی‌دهد. با این وجود عراق بارها ایران را دعوت به ثبت جهانی هورالعظیم در پرونده‌ای مشترک کرد. دعوتی که به همکاری منجر نشد. مسأله‌ای که می‌توانست به همکاری منطقه‌ای آبی منجر شود. اما تصمیم‌گیری در این حوزه یکدست نیست. کارشناسان همواره منتظر تعیین تکلیفند. درست مثل اتفاقی که در مرمت اثر ایرانی ساسانی طاق کسری افتاد. در حالی که به گفته محمد حسن طالبیان معاون وزیر میراث فرهنگی، ایرانی‌ها منتظر دعوت رسمی عراق برای مرمت این اثر بودند سوئیسی‌ها در قلب اروپا کار را به‌دست گرفتند. ۵۰ سال از کنوانسیون رامسر می‌گذرد اما ایران تازه در سال ۹۶ قانون حفاظت تصویب کرد. هنوز وزارت نیرو خود را موظف به تأمین آب تالاب‌ها نمی داند. در حالی که قانون این وزارتخانه را مکلف کرده تا بعد از تأمین آب شرب راه را برای تغذیه تالاب‌ها باز کند. هر جا هم وزارت نیرو حق را به تالاب‌ها داده، پرداخت‌های آبی برای جلوگیری از مرگ تالاب‌ها بوده نه زنده کردنشان. در حال حاضر جازموریان به عنوان بزرگترین کانون تولید ریزدگرد سه استان را تهدید کرده و کشاورزی را در کرمان و سیستان و بلوچستان دفن کرده است. گاوخونی به خاطر سدسازی، حفر بی‌رویه چاه و گسترش کشاورزی در بالا دست زاینده‌رود میان مرگ و زندگی دست پا می‌زند. اهالی ورزنه در کنار این تالاب  در حالی کشاورزی خود را از دست داده‌اند که شهرشان نام نخستین شهر تالابی کشور را یدک می‌کشد. شهر دیر کاملاً در مقابل یک سایت پرورش میگو ایستاده اما نمی‌تواند مسئولان را مجاب کند که ارزش تنها تالاب شهری‌اش بیشتر از این سایت است. راه دوری نباید رفت تا نشان داد هنوز تصمیم‌گیران به ارزش ذاتی کارکرد تالاب‌ها و راهگشا بودن کنوانسیون رامسر در مناقشات آبی منطقه‌ای پی نبرده‌اند. حذف نام «رامسر» از لوگوی ‌پنجاهمین سالگرد «کنوانسیون رامسر» بخوبی نشان می‌دهد پنجره جدیدی که کنوانسیون رامسر به روی دیپلماسی آب و حفظ تالاب‌ها باز کرده، بسته است.