محمد یوسفی آرامش چرا برجام همچنان مهم است؟

با گذشت دو ماه از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، همچنان برجام در صدر انتقادات و مطالبات داخلی و خارجی است. روزی نیست که به آن حمله نشود و بحث محافل سیاسی نباشد. اگر بخواهیم سیستماتیک و بدون تعصب به صورت مسئله نگاه کنیم؛ انتقاداتی جدی و نه تند به آن وارد است؛ معاهده گران‌بهایی که ایران با توجه به وضعیت مدیریتی، اقتصادی، تکنولوژی و چارچوب تفکرات مدیران خود، توان استفاده از آن را نداشت.
برجام معاهده‌ای چند جانبه و سیاسی بود که الزامات و پیش نیازهای فراوانی برای بهره مند شدن از مزایای اقتصادی آن نیاز بود؛ از جمله این پیش نیازها می توان به عادی سازی روابط بانکی و قرارگیری در معاهده های بین المللی مرتبط با مسائل مالی نام برد.
یکی از عوامل اصلی شکست برجام، ضعف وزارت خارجه در دیپلماسی فعال در کشورهای مهم اقتصادی از جمله آلمان بود.
تحریم های هوشمند ایران پیش از یک دهه از انعقاد برجام، شروع به شکل گرفتن کرد. این تحریم‌ها در زمان شکل گیری شاه‌راه‌های جدید اقتصادی از جمله اقتصاد دیجیتال و همچنین گسترش ابزارها و شبکه‌های نوین الکترونیکی-مالی در اقتصادهای جهان از جمله آمریکای شمالی، اروپا و هم پیمانان آنان در آسیا شکل گرفته بود. بدین صورت همزمانی شروع تدریجی تحریم های ایران با این انقلاب دیجیتال اقتصادی و همینطور تدوین قوانین مرتبط با این روندهای اقتصادی و استفاده از ابزارهای نوین مالی در کشورهای مذکور، باعث شدند تا نام ایران با محوریتی محدودکننده در بطن قوانین محلی کشوررها قرار گیرد.


این امر در کشورهایی که از ساختار دولت های محلی قدرتمند و دولت مرکزی با اختیارات پایین بهره‌مند بودند و با سیستم قانون‌گذاری محلی و پیچیده، بسیار سخت‌تر شد. برای مثال کشوری مانند آلمان که از ۱۶ ایالت با اختیار کامل قانون گذاری محلی تشکیل شده است و دولت مرکزی در آن اختیار چندانی برای مداخله در امور ایالت ها ندارد.
ضعف وزارت خارجه در دیپلماسی فعال و عدم استفاده از کارشناسان برای مذاکره با دولت‌های محلی و در کل ضعف دیپلماسی عمومی برای تعامل با دولت‌های محلی این دسته از کشورها، از نگاه نگارنده یکی از بزرگترین عوامل شکست تجاری برجام بود.
در نقطه مقابل دولت آمریکا در زمان ترامپ، با شناخت کامل از این مساله شروع به مذاکره با دولت های محلی این کشورها در جهت متذکر شدن خطرات تجارت با ایران شد. به طوری که سفیر آمریکا در آلمان ایالت به ایالت آلمان را سفر کرد و به گفته کارشناسان با مقامات محلی مذاکره های بسیاری داشت تا با تجارت به ایران فکر هم نکنند.
به هر روی ذکر همین نکات کافی است تا مشخص شود چرا ایران نتوانست از برجام منفعت اقتصادی لازم را ببرد. قوی ترین معاهدات بین المللی بدون اصلاح داخلی شیوه مدیریت در جمهوری اسلامی، کارساز نخواهند بود و تنها در ظاهر مشکلات را به تاخیر می‌اندازند.
در حالی که برجام در ایران، به تایید کلیت نظام رسید، در ایالات متحده تنها شاهد تایید آن توسط دولت بودیم و نه کلیت ساختار قدرت در نظام دموکراسی آمریکا؛ تمام چیدمان این پازل منجر به یک باگ حقوقی عظیم شد که گویی از قهرمان سیمرغ سوار آن روزهای ایران، انتظار نمی‌رفت؛ شاید هم حتی با درک این موارد حقوقی، در آن بازه زمانی چاره ای دیده نمی شد. در هر حال تاکید جدی می‌کنم تا جریان تندرویی که دائما در تلاش برای مقصر جلوه دادن دیگران است، فراموش نکند که خود همیشه یکی از دست‌اندازان برای کاهش قدرت چانه زنی ایران بوده است. برخی در ایران، درک صحیحی از قدرت، هوش سیاسی و مواضع و منافع در مذاکره ندارند و با تاکید زیاد بر روی مواضع و نه منافع؛ ملت و اقتصاد را فدا می کنند.
با تمام این کاستی‌ها آنچه که غیرقابل پذیرش است؛ محدود کردن ارتباط سیاسی و اقتصادی ایران با دیگر کشورهای دنیاست. درست است که قرارداد برجام بی‌نقص نبوده و به مشکل رسیده؛ اما این دلیل نمی شود تا با تجربه ای بیشتر راه مذاکرات هدفمند آن بسته شود. حملات گروه‌های تندرو به برجام، بدون هدف و در مغایرت جدی با توسعه ایران است. به راستی کدام کشور را می شناسیم که با قطع روابط موثر با دنیا موفق به توسعه اقتصادی شده باشد؟ سرنوشت کشورهایی که ارتباط موثر و دیپلماسی توسعه و دوستی ندارند در دنیا به کجا ختم شده است؟
بررسی مکاتب مختلف اقتصادی و آزمون و خطاهای مختلف آن در ایران، گواه این موضوع است که رویکرد اقتصادی بسته با تکیه کامل به داخل، مکتبی مطلوب و ثمر‌بخش برای ایران نیست و کشوری در دنیا دیده نمی شود که با این روش، به سرنوشت مطلوبی دست یافته باشد. همه اینها در حالی است که علیرغم چند دهه شعار تورم تک رقمی، در مرتبه ای هستیم که بسیاری از کشورهای همسایه ما در منطقه؛ رنگ تورم بیش از ۳ درصد را نمی‌بینند. خارج از سیاستگذاری‌های داخلی اقتصادی نامطلوب، تجربه نشان داده است که در تعامل با دنیا، اقتصاد ایران بهره‌وری بالاتری دارد. آنان که بی هدف به برجام و واکسن خارجی حمله می کنند؛ درک صحیحی از کارکرد یک اقتصاد موفق ندارند؛ امروز ما شاهد یک دهکده جهانی هستیم. روابط نزدیک شده و نیازهای ملت های مختلف با تعامل با یکدیگر برطرف می شود. آنها که با تکیه بر مغالطه به گذشته و شکست برجام به آن حمله می کنند؛ یک مثال موفق از اقتصاد تحت تعریف خود ارائه دهند! بد نیست که با نگاهی پخته تر به معیشت مردم نگاه کنیم؛ و با حملات و انتقادات تند ناکارآمد، هر روز آرمان توسعه این خاک را به تاخیر نیندازیم. در پایان، برجام نه طلا بود و نه تخم مرغ دو زرده؛ به درستی درک و اجرا نشد و این بدان‌معنا نیست که ما اجازه داریم فرصت‌های آینده را به موجب یک تجربه ناتمام، بسوزانیم.