روزنامه جوان
1399/11/15
افقهای روشن در دهه پنجم انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی آغاز تحولات ژئوپلتیک در منطقه بود که ایران تحت سلطه و در اردوگاه غرب را، به یک کشور مستقل و قدرتمند منطقهای به حرکت درآورد و پس از ۴۲ سال ایستادگی و مقاومت، نه تنها ایران را به یک بازیگر اصلی منطقه تبدیل کرده، بلکه در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت بینالمللی قرار داده است.در این میدان نفسگیر، نتایج مقابله غرب با انقلاب اسلامی ایران، حاصلی جز ناکامی، بی حیثیتی، افول قدرت، برانگیختن نفرت جهانی، ناتوانی و شکست برای آنها نداشته است. اما برخلاف این نتایجی که این تقابل برای امریکا و غرب داشته است، ملت مسلمان ایران نتایج ایستادگی و مقاومت خود را در موارد بسیاری مشاهده کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) عبور از سن چهل سالگی و پا نهادن به ۵۰ ساله تمدن نوین ایرانی - اسلامی و خط بطلان کشیدن بر تئوریهای افرادی همچون «گرین برینتون» که عمر انقلابها را در سه یا چهار دهه خلاصه میکردند.
ب) عبور عزت مندانه از غالب موانع و چالشهایی که دشمنان داخلی و خارجی آن را ایجاد کردهاند.
ج) رسیدن به نقطه آسیبناپذیری که امکان تقابل مستقیم را از دشمنانی که مکرر تهدید به حمله نظامی میکردند و با حرف تکراری «همه گزینهها روی میز است» تلاش در ایجاد رعب و وحشت ملت ایران را داشتند.
د) دستیابی به پیشرفتهای غیرقابل مقایسه با ابتدای پیروزی انقلاب در همه عرصهها که نمونههای آن را این روزها در ارسال ماهواره به فضا و کاشت باتری بدون عمل جراحی برای اولین بار در جهان یا پیشرفتهای خیره کننده در تولید واکسن کرونا و... بودیم.
باید بپذیریم که با پیروزی انقلاب اسلامی ژئوپلتیک منطقه به طور کلی تغییر یافته و انقلاب اسلامی ملت ایران با فروریختن رژیم فاسد و وابسته پهلوی، ایران را از چنگال غرب و امریکا خارج ساخته و به یک کشور مستقل با هویت اسلامی تبدیل کرده است. اکنون با گذشت ۴۲ سال از عمر انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مردم سالار، دیگر بر کسی پوشیده نمانده است که ژئوپلتیک ایران در راستای تأمین منافع ملی، امنیت ملی و پیشبرد آرمانها و اهداف انقلابی، متحول شده است.
قدرتهای جهانی که با ظرفیتها و قابلیتهای ژئوپلتیکی ایران آشنا هستند، دیگر ابا ندارند که بگویند از پیشرفتهای ایران به وحشت افتاده اند، بنابراین تمام قوای خود را برای شکست این انقلاب و فرو ریختن نظام سیاسی دینی و انقلابی برخاسته از آن بسیج کردهاند. قدرتهای جهانی، به خوبی دریافته اندکه جمهوری اسلامی با شعارهای آرمانگرایانه انقلابی خود، با بهرهگیری از موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی که در منطقه راهبردی غرب آسیا دارد، میتواند علاوه بر تبدیل شدن به یک قدرت برتر و تعیین کننده منطقهای، میتواند به یک قدرت بین المللی تبدیل شود. اکنون که ایران در قله راهبرد تعریف شده خود ایستاده و از دورترین نقطه خلیج فارس و دریای عمان سواحل مدیترانه را رصد میکند و آرزوهای امریکا را نقش بر آب کرده، میتوان فهمید که در کدام نقطه استراتژیکی ایستاده ایم.
ارسال ماهواره به فضا و در نوردیدن مرزهای دانش با ساخت ماهوارهبر ذوالجناح و استفاده از سوخت جامد به جای سوخت مایع و افزایش قدرت چندین برابری آن، نشان داد که ایران اسلامی نه تنها در نقطه بی بازگشت در بحث موشکی است، بلکه غرب مدعی از این پس باید شاهد رشد خیرهکنندهتری در این حوزه و دیگر حوزههای دانشی ایران باشد. کما اینکه همزمانی ارسال این ماهواره با کاشت باتری قلب بدون عمل جراحی برای اولین بار نه در ایران بلکه در جهان، این پیام را بار دیگر به دنیای غرب مخابره کرد که باید چشمهای بسته خود را به واقعیتهای امروز ایران و پیشرفتهای خیره کننده آن باز کند و نمیتوان صرفاً با ابزار تهدید و تحریم، مسیر طی شده ایران را به نقطه آغازین سالهای اول انقلاب اسلامی بازگرداند. اکنون موازنه قدرت در منطقه به نفع ایران اسلامی و به ضرر امریکا، رژیم صهیونیستی و دولتهای مرتجع منطقه است که با خرید سلاح و انباشت آن، منطقه را تبدیل به انبار باروت کردهاند. بنابراین بر هم خوردن موازنه قدرت علاوه بر نگران ساختن صهیونیسم بین الملل، نگرانی حامیان این رژیم را نیز به دنبال داشته است. بر اساس چنین تحلیلها و برآوردهای راهبردی بود که پس از انقلاب اسلامی، سیاست جهانی در راستای مقابله با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی از سوی قدرتهای شرقی و غربی تنظیم شد و بر اساس این سیاست، توطئهها علیه ملت ایران، یکی پس از دیگری طراحی و به مرحله اجرا درآمد.
اکنون و در آغازین سالهای دهه پنجم انقلاب اسلامی، به رغم توطئهها و فتنههای گوناگون از سوی نظام سلطه و متحدانش علیه ملت ایران، جمهوری اسلامی به یک قدرت مؤثر و تعیین کننده منطقهای تبدیل شده است و روند تحولات جاری در منطقه، از آیندهای درخشان برای ایرانیان حکایت دارد؛ آیندهای که دشمن بخواهد یا نخواهد در آن تمدن نوین اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی شکل گرفته است. آیندهای که قطب قدرت جهان اسلام در یک نظام چندقطبی با محوریت جمهوری اسلامی تحقق پیدا کرده است. نشانههای چنین آیندهای را میتوان در دو گزاره زیر به درستی رصد کرد:
۱. جمهوری اسلامی با تکیه بر موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی خود به ویژه بر آبراههای خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و اقیانوس هند، با تشکیل نیروی دریایی راهبردی از سوی ارتش و سپاه، از اقتدار دریایی برخوردار است. اقتدار دریایی و اقتدار موشکی جمهوری اسلامی، ایران را در برابر هر نوع تهدید نظامی از سوی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای ایمن ساخته و به سطح قدرت بازدارندگی رسانده است.
۲. در رقابت سنگین و نفسگیر میان نظام سلطه و متحدانش با جمهوری اسلامی بر سر ترتیبات منطقهای غرب آسیا، امریکا طی ۲۰ سال گذشته شکستهای پی در پی خورده است؛ به گونهای که غرب آسیا به نمایشگاهی از شکستهای امریکا تبدیل شده است که نقش جمهوری اسلامی در این شکست ها، یک نقش اصلی و بی بدیل میباشد. شکستهای امریکا و متحدانش در غرب آسیا، به معنای ناکامی ایالات متحده در شکل دهی نظم نوین جهانی مورد نظر این کشور پس از فروپاشی نظام دوقطبی است. اکنون با ارتقای موقعیت منطقهای ایران و تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت تعیینکننده در این منطقه از یک طرف، و افول قدرت امریکا به عنوان محور نظام سلطه و مدعی رهبری جهان از طرف دیگر، نظم جهانی در حال تغییر است و نظم جدیدی در حال شکل گیری است. نظمی که هر روز بر نگرانی غرب نسبت به ایران اسلامی میافزاید و در نظم جدید در حال شکلگیری، این ایران اسلامی است که با موقعیت ژئوپلتیکی برتر، محور اصلی قطب قدرت خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
سومین پهپاد اسرائیلیها هم در غزه ساقط شد
آب دهان «شیشلیک» روی صورت فرودستان
چرخش ناگهانی ظریف از «اول امریکا»
«رعد» پلیس بر سر ۷۴۶ سارق
وقتی «لاتها» با پهلوانان مقایسه میشوند
واکسیناسیون در فروردین ماه با واکسن ایرانی
آبشخور پزشکان غربپرست کجاست؟!
خانواده کامل دیگر در دسترس نیست!
این بودجه درستبشو نبود
هیاهوی ابتکار در پشت صحنه
افقهای روشن در دهه پنجم انقلاب اسلامی