روسيه و چين از طرف بايدن حذف نمي‌شوند

آرمــان ملي- عليرضا پورحسين: رئيس‌جمهوري فرانسه در صحبت‌هايي بر اين باور بود که در راستاي حمايت از هر ابتکار عملي از جانب آمريكا براي برقراري مجدد گفت‌وگوها، هر آنچه در توان داشته باشم انجام خواهم داد. رئيس‌جمهور فرانسه بارها و بارها تلاش کرد ترامپ را ترغيب کند که به توافق سال 2015 که باعث محدوديت و نظارت بر برنامه هسته‌اي ايران مي‌شد، پايبند باشد. در اين ميان، مکرون خواستار مذاکرات براي توافق جديدي با ايران شد که در آن محدوديت‌هايي نيز بر برنامه دفاعي ايران ايجاد مي‌کند و اين مذاکرات با حضور رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي نيز خواهد بود و به صراحت اذعان کرد که ما بايد راهي پيدا کنيم که عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي نيز در اين مذاکرات مشارکت داشته باشند. مشخص نيست که آيا پيشنهاد مکرون براي ميانجي بودن در واشنگتن مورد استقبال قرار خواهد گرفت يا خير. وزير امور خارجه ايران پيش از اين در مصاحبه‌اي در اين هفته پيشنهاد داده بود كه اتحاديه اروپا مي‌تواند به همگام‌سازي اقدامات هر دو طرف براي ايجاد اعتماد و احياي توافق كمک کند. صحبت‌هايي که مورد استقبال برخي مقامات اروپايي نيز قرار گرفت و اين باور را ايجاد کرد که شايد بازگشت به کميسيون مشترک برجام معقول‌ترين مسير براي حل مشکلات باشد؛ مسيري که با اظهارات رئيس‌جمهوري فرانسه خدشه‌دار مي شود. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفت‌وگويي با جلال ساداتيان، سفير پيشين ايران در بريتانيا داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
آيا مي‌توان به پيشنهاد رئيس‌جمهوري فرانسه براي ميانجيگري ميان ايران و آمريکا اعتماد کرد؟
ارديبهشت سال 97 بود که آمريکايي‌‌ها هم از برجام خارج شدند، هم ايران را تحريم کردند و هم اروپاييان را تهديد کردند که نبايد خارج از مفاد تحريمي عليه ايران با اين کشور همکاري کنند. اروپاييان هم در نهايت به چند رويکرد سياسي و بيانيه مبني بر آنکه ايران به برجام متعهد بوده و آمريکا بايد به برجام برگردد بسنده کردند. اعتراض ايرانيان به اروپا دقيقا بر همين اساس بود که چرا اروپاييان که خودشان نسبت به خروج آمريکا از برجام معترض هستند و اعتقاد دارند که بايد به برجام همه طرفين متعهد باشند، خودشان به برجام متعهد نيستند. به‌هرحال آمريکا بايد به برجام برگردد و بعد از آن اروپاييان بايد به برجام متعهد شوند و در نهايت ايران نيز تعهدات برجامي خودش را عملياتي کند. فرانسه يکي از آن کشورهايي بود که در آن برهه زماني به تعهدات خود عمل نکرد و نتوانست وعده‌هايي را که داده است عملياتي کند. مکرون اگر در اين عرصه کاملا صادق بود بايد به وعده‌هاي خود در ابتدا عمل کند و سپس مدعي ميانجيگري صادقانه باشد.
آيا ايالات‌متحده چنين پيشنهادي را از سوي رئيس‌جمهوري فرانسه خواهد پذيرفت؟


به نظر مي‌رسد بناي جو بايدن با توجه به چينش نيروهايش، بازگشت به برجام و لغو تحريم‌‌هاست اما به‌دليل شرايط پيش‌آمده و نيز پيام‌هايي که از داخل کشور و همين‌طور رژيم صهيونيستي و عربستان و لابي اين کشورها در آمريکا به بايدن و تيم او اعلان مي‌شود، تلاش کاخ سفيد بر اين است که در قبال بازگشت به برجام و لغو تحريم‌‌ها امتياز بگيرد. بلينکن گفته بود که ايران بايد به برجام برگردد و تعهدات برجامي خودش را اجرايي کند که وزيرخارجه ما هم در جواب به اين اظهارات اعلام کرد که آمريکايي‌ها از برجام خارج شدند و آنها هستند که بايد به برجام برگردند؛ البته در مقاطعي برخي از مسئولان و مقامات ايراني اعتقاد داشتند آمريکا بايد در قبال خروج از برجام و وضع تحريم عليه ايران، خسارت پرداخت کند. البته ساليوان بعدتر اعلام کرد که آمريکا خواستار برگشت به برجام است و اين مواضع را نيز به نحو ديگري رئيس سازمان سيا تکرار کرد تا چنين به نظر برسد مجموعه اين افراد و نزديکان و منصوبان جو بايدن که در دوران برجام با جان کري همکاري مي‌‌کردند، دنبال حل مساله برجام هستند ولي در عين حال مي‌خواهند دست‌بالا را در بازگشت به برجام داشته باشند. به نظر مي‌رسد مکرون اين اظهارات را به‌صورت هماهنگ با دولت ايالات‌متحده عنوان کرده است تا با گرفتن دست بالاتر بخواهند امتيازات بيشتري از ايران بگيرند. اين صحبت‌ها هماهنگ شده است و بيشتر يک بازي سياسي به نظر مي‌رسد.
هدف از چنين اقدامي در اين برهه زماني چيست؟
ايران مدت‌ها تعهدات هسته‌اي خود را پس از خروج ترامپ از برجام انجام مي‌داد و آنها نيز تاييد مي‌کردند و آژانس بر آن صحه مي‌گذاشت. کسي مخالف صحبت در رابطه با برجام نيست اما همواره از سوي ايران تاکيد شده است که اصل بايد برجام باشد و همه گفت‌وگوها در آن قالب باشد. از سوي ديگر تيمي را که امروز بايدن براي سياست خارجي خود انتخاب کرده اين امر را يادآوري مي‌کند که آنها قصد بازگشت کامل به برجام را دارند. تمامي اين افراد در برجام قبلي نقش موثري داشته‌اند. انتخاب اين افراد پيام دارد و به نظر مي‌رسد اروپا نيز پيام را دريافت کرده است و نگاه خود را به اين عرصه مثبت کرده‌اند. اين امر بسيار محتمل است و مي‌تواند نويدبخش توافق‌هاي بعدي در آينده باشد اما آنها يک برنامه ديگر نيز دارند تا اگر نتوانستند به اندازه کافي از ايران امتياز اخذ کنند آن را در دستورکار قرار دهند و آن اجماع‌سازي سياسي عليه ايران است. اروپا و آمريکا در حال يکي کردن حرف خود هستند و به نظر مي‌رسد پس از اين نيز به سمت روسيه و چين بروند تا نظر آنها را نيز در خصوص برجام تغيير دهند. امري که مي‌تواند به‌واسطه مصوبه مجلس محتمل شود و کار را براي ايران خطرناک کند. اين اتفاق اگر در عرصه سياسي عليه ايران رقم بخورد تاثير خود را بر ساير عرصه‌هاي مي‌گذارد و به همين علت ضرورت دارد تا در تصميم‌گيري‌ها دقت بيشتري مدنظر باشد و با هوشياري گام‌هاي بعدي برداشته شود.