شروط ورود روابط ایران و روسیه به فاز اقتصادی

 مسئله روابط اقتصادی ایران و روسیه، بسته مختلطی از همپوشانی در منافع و رقابت هاست. به نحوی که حتی از رقابت های بین دو طرف هم می شود به عنوان فرصتی برای همکاری بیشتر استفاده کرد. مشروط به این که طرح جامعی وجود داشته باشد که همه این موارد به اضافه پرونده های اقتصادی و سیاسی دیگری که به این پرونده مرتبط هستند، نظیر پرونده افغانستان و پرونده هند را هم همزمان با آن ببینیم. یکی از روندهای مهمی که ایران در آن نه تنها می تواند نقش ایفا کند، بلکه می تواند نقش اصلی را برعهده گیرد و هنوز در عمل هیچ حرکت جدی برای رفتن به سمت آن انجام نشده ، موضوع محور توسعه هند به اوراسیاست.با توجه به نیازی که اقتصاد جهانی به سیاست های انبساط مالی دارد، در بین محورهایی که در جهان در حال  ایجاد و رشد است که می توان به محور «یک کمربند، یک راه چین» و« محور سبز» فرانسه اشاره کرد، محور هند به اوراسیا نیز جایگاه مهمی دارد و جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد می تواند نقش مهمی در  زنجیره تولید مرتبط با این محور، هم به لحاظ کاهش  هزینه تمام شده حمل و نقل و هم هزینه تمام شده انرژی داشته باشد. این مسئله از جنس مسائلی است که همزمان در آن پرونده های مشترکی نظیر پرونده روابط ایران و هند، ایران و روسیه و هر چیزی که در این مسیر رخ می دهد، وجود دارد. از این رو جنس این روند به گونه ای است که جمهوری اسلامی ایران باید در نهایت تکلیف خود را با آن و همچنین تکلیف خود را با ایفاگری نقش در زنجیره های تولید دیگر نظیر زنجیره چین و اروپا متناسب با همین زنجیره تعیین کند. بنابراین درست به اندازه روابط دوجانبه ایران و روسیه، روابط سه جانبه ای که بر مبنای روابط ایران و روسیه می‌تواند ایجاد شود، مهم است.نکته بعدی این است که روسیه از معدود کشورهایی است که ایران در آن دارای سیستم بانکی رسمی و دارای دسترسی به اتاق تسویه است و این فرصت را داریم که با توجه به این که بخشی از بانک های روسیه تحریم هستند وخیلی از الزامات تحریم های آمریکا علیه ایران را نمی توانند اجرایی کنند همکاری خوبی با آن ها داشته باشیم . اما همه این ظرفیت هایی که  مطرح کردیم هنوز امکان بالفعل شدن ندارد. مسئله اصلی این است که اولا حجم مبادلات تجاری ایران و روسیه کم است و تراز تجاری ما با روس ها منفی است، یعنی ما بیشتر واردکننده از روسیه هستیم تا صادرکننده به آن. بخش مهمی از این مسئله به این برمی گردد که ما باید تعریف خودمان را از نگهداشت ذخایر ارزی و ایجاد بستانکاری ارزی تغییر دهیم. به ویژه با توجه به این که بانک مرکزی روسیه سیاست مشخصی برای مداخله در بازار برای حفظ نرخ روبل دارد. به این ترتیب بخشی از صادرات ما به روسیه و اوراسیا می تواند از طریق روبل انجام شود.روابط ما با روسیه مثل روابط ما با دیگر همسایگان و کشورهای بزرگ فاقد چارچوب اقتصادی است و پیشران آن همچنان امنیتی - نظامی است. اما تصور می کنم اهرم هایی در دست دو طرف قرار دارد که به شرط داشتن چشم انداز جامع، امکان ایجاد یک حداقل روابط تضمین شده اقتصادی برای ایران و روسیه را فراهم کند.