روزنامه کيهان
1399/11/26
توجیه ناکارآمدی و بیتدبیری با ادعای عدم تعامل با دنیا!
سرویس سیاسی-روزنامه شرق در شماره دیروز خود مصاحبهای را با «محسن صفایی فراهانی» منتشر کرده بود. در بخش اشاره (مقدمه) این مصاحبه آمده است: «از او [صفایی فراهانی] درباره اوضاع و شرایط سیاسی- اقتصادی پرسیدیم و او با حسرت فراوان از کشورهای پیشرفتکرده منطقه مانند چین گفت و مثال زد که چگونه مدیرانش متوجه شدند باید رابطه خود را با دنیا بهبود بخشند تا پیشرفت کنند[!!] از بنگلادش گفت و اینکه چگونه بازار نرمافزار را از آن خود کرده است. از اینکه چین طی 15 سال30 هزار کیلومتر اتوبان ساخته و ما هنوزاندر خم ساختن یک اتوبان 130 کیلومتری به شمال کشور هستیم[!!] صفاییفراهانی از ضرورت تغییر استراتژیها و نگاه کشور و تعامل با جهان گفت و راه برونرفت از شرایط پیشرو را تغییر نگاه به دنیا دانست و گفت: «تا در جامعه امید به بهبود شرایط ایجاد نشود نمیتوان امید به موفقیت داشت، تعامل با دنیا و امید در شهروندان ایرانزمین، تنها راه موفقیت است.» کلید واژه طیف موسوم به اصلاحطلب این است که باید با دنیا تعامل داشته باشیم اما همین جماعت وقتی در راستای ایجاد تعامل با کشورهای غیر غربی دنیا گام برداشته میشود چوب لای چرخ میگذارند و به حاشیه سازی میپردازند. خلاصه آنکه منظور آنها از کلمه «دنیا» در عبارت «تعامل با دنیا» به طور خاص رفتن زیر یوغ آمریکا است. ضمن آنکه وزرای اصلاحطلب دولت تدبیر و امید در پسابرجام قرارهای کشورمان را با کشورهای شرقی کم رنگ کردند با امید واهی به غرب و ینگه دنیا. نتیجه این شد اما باز درس عبرت نمیگیرند.
هنر اصلاحطلبان تبدیل بدهکار به طلبکار
نکته قابل تامل این است که محسن صفایی فراهانی که خود سالهای زیادی در پستهای مهمی مانند وزارت حضور داشته و اکنون باید پاسخگوی عملکرد خود باشد در جایگاه منتقد نشسته است. این هنر طیف موسوم به اصلاحطلب است که از افرادی که باید پاسخگو باشند چهره طلبکار میسازند. اگر این فرد به مقایسه ایران و دیگر کشورها میپردازد باید از او پرسید که او چقدر در عدم تحقق آنچه ایده آل مینامد نقش داشته است. به سوابق صفایی فراهانی نگاه کنید:
صفایی فراهانی از معدود چهرههایی است که در چند حوزۀ مختلف سیاست، اقتصاد و ورزش فعالیت داشتهاست. فعالیتهای وزارتخانهایِ او در دولت اصلاحات از قائممقامی در وزارت صنایع گرفته تا مشاوره در وزارت نیرو است. وی سابقۀ عضویت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران را دارد که از این حیث میتوان او را در زمرۀ افراد برجستۀ اقتصادیِ کشور برشمرد. دیگر اینکه از سال ۷۶ تا ۸۱ ریاست فدراسیون فوتبال ایران و همچنین عضویت در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا را نیز به عهده داشت.
صفاییفراهانی در مجلس پرحاشیه ششم نیز با فهرست حزب مشارکت و به نمایندگی از مردم تهران حضور داشت و در شمار نمایندگان تحصنکننده مجلس بود که بنا داشتند تا با ایجاد انسداد سیاسی در کشور زمینه را برای تحمیل خواستههای حزبی خود فراهم کنند. همچین او در شمار دستگیرشدگان فتنه 88 بوده که در آن سال دراندیشه کودتایی مخملی در کشور بودند.
روزنامه شرق در جایی از این گفتوگو در مورد وضعیت اقتصادی اکنون جامعه میپرسد و صفایی فراهانی در پاسخ میگوید: «متأسفانه بهانه خوبی به نام تحریم وجود دارد که همه ناتوانیها را پشت آن پنهان کنند.»
سپس شرق میپرسد: «یعنی معتقدید تحریمها نقشی نداشته است؟» و او در پاسخ میگوید: «مطمئنا تحریمها بر کشور اثرگذار بوده؛ اما به این صورت نیست که همه این وضعیت وخیم ناشی از تحریم است... سالهای 98 و 99 ابعاد تحریم گسترده شد؛ ولی سالهای 95 تا 98 هم بخشی از همین سالهاست که فقط صادرات نفت و میعانات سالانه بالغ بر 60 میلیارد دلار بوده! پس ریشه مشکل در جای دیگر است!»
در بخش دیگری از این گفتوگو صفایی فراهانی گفته است: «معلوم است وقتی تداوم سیاستها برای حضور در منطقه، نه به روش حضور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که مؤثرترین روش نفوذ در دیگر کشورهاست که به روش تقابل[!!] انتخاب شد، مسلم است این روش تهدیدهای غرب و عوامل منطقهای آنها را به دنبال دارد و شرایط موجود پیش میآید.»
وقتی کسی مانند صفایی فراهانی چنین ظلمی را در حق نظامی مرتکب میشود که خود سالها در مدیریتهای مختلف آن حضور داشته دیگر چه انتظاری از بیگانگان هست؟! خوب بود از وی پرسیده میشد که ایران در کدام کشور به روش تقابل حضور یافته است؟ حضور ایران در سوریه و عراق به درخواست دولتهای این کشورها و در جهت کمک مستشاری برای مبارزه با تروریسم است. در کشورهای دیگر هم ماجرا به همین منوال است. مصداق حضور به روش تقابل میشود حضور آمریکا در عراق. آیا صفایی فراهانی این مفهوم را نمیداند یا دانسته و آگاهانه و با هدف خاص آن را به کار برده است؟
اروپا برای بدعهدی برجامی دیگر بهانهای ندارد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «آلمان، انگليس و فرانسه با صدور بيانيه مشترکي مدعي شدند که اين دولتها با نگراني متوجه تاييديه اخير آژانس بينالمللي انرژي اتمي مبني بر اينکه ايران در حال توليد اورانيوم فلزي در مغايرت با برجام است، شدهاند. آنها بر اين باور هستند که ايران متعهد شده است براي 15 سال مشغول توليد و دستيابي به اورانيوم فلزي نشود يا اقدام به انجام تحقيقات و توسعه بر روي استخراج اورانيوم نکند. آنها مدعي شدند که ايران هيچ توجيه معتبر غيرنظامي براي اين فعاليتها که گامي کليدي در جهت توسعه سلاح هستهاي محسوب ميشود، ندارد و از ايران خواستهاند که بدون تاخير به اين فعاليتها پايان دهد و هيچ گام جديدي در جهت عدم پايبندي به برنامه هستهاياش اتخاذ نکند و مدعي شدند که ايران با تشديد عدم پايبندي خود در حال تضعيف فرصتها براي احياي ديپلماسي به منظور محقق کردن کامل اهداف برجام هستند». این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت:«امروز اروپا در جايگاهي نيست که بخواهد درخصوص فعاليتهاي ايران صحبت کند و اين هم در عرصه حقوقي صدق ميکند و هم در عرصه سياسي. امروز کليه فعاليتهاي ما زير نظر آژانس است. در گذشته آنها بارها تاکيد ميکردند که قدرت مقابله با آمريکا و ترامپ را ندارند و نميتوانند فشاري وارد کنند تا تحريمها لغو شود. آنها بايد ايران را درک کنند و بايد بدانند ديگر در برههاي از زمان نيستيم که با فشار سياسي بتوانند ايران را تحت تاثير قرار دهند. آنها نيز امروز ديگر بهانهاي ندارند زيرا ترامپ رفته است و ديگر فشاري بر آنها وارد نميشود. آنها به جاي کارشکني بايد دولت بايدن را قانع کنند تا در عمل به برجام بازگردد و تحريمها را لغو کنند. اگر واقعا دلسوز هستند اين بهترين روش است». اعضای اروپایی برجام پیش از این به بهانه دولت ترامپ از اجرای تعهدات برجامی خود سرپیچی میکردند. اما همانطور که این روزنامه زنجیرهای اعتراف کرده است، این سه کشور اروپایی اکنون و با روی کارآمدن دولت بایدن، دیگر نمیتوانند بهانه مذکور را تکرار کنند.
براساس مستندات متعدد، دموکراتها و جمهوری خواهان در مسئله ایران دارای وحدت استراتژیک هستند و اروپا نیز در دشمنی با ایران با آمریکا همصداست.
به جای ساخت حواشی، پاسخگوی مردم باشید
محمدهاشمی، عضو کارگزاران دیروز در ارگان دولت نوشت: «... عدم اشاره به نام حضرت امام(ره) در قطعنامه پایانی مراسم ۲۲ بهمن هم یک رخداد ساده و تصادفی نیست. حتی اگر بپذیریم تهیه کنندگان و نویسندگان این قطعنامه به شکل «سهوی» چنین خطایی کردهاند باید پرسید که مگر این افراد در چه فضای ذهنی و تحلیلی سیر میکنند که برای چنین متن با اهمیتی، نام مهمترین ستون انقلاب یعنی رهبری آن را از یاد میبرند؟ آیا این نشانه آن نیست که در فضای ذهنی و عملی این افراد هم دیگر جایی برای خمینی کبیر و منش او وجود ندارد، تا جایی که نام او هم از یاد میرود؟ به همین اعتبار باید تاکید کرد که این دست اتفاقات نه یک تصادف ساده، بلکه نشانههایی از انحراف در مسیر کسانی است که تلاش دارند افراطیگری و انحراف خود را به نام انقلابیگری به جامعه تحمیل کنند.»
اهانت به رئیسجمهوری امری مذموم و محکوم است. ادعای نیاوردن نام امام راحل در قطعنامه پایانی راهپیمایی 22 بهمن نیز غیر واقعی و در حالی است که در این بیانیه آمده است؛ «بنیانگذار نستوه و مبارز این انقلاب استوار و شکوهمند اسلامی، به درستی آن را سرآغاز برچیدهشدن دستگاه ستمگری طاغوت و جلوهای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسولالله (صل الله علیه و آله و سلم) نامیدند.» مدعیان اصلاحات همانطور که در نوشته فوق، علنی شده از طرح چنین ادعاها و ساخت حواشی، تقلای هجمه به جریان اصیل و انقلابی دارند، در حالیکه باید پاسخگوی وعدههای بر زمین مانده و فجایع تحمیل کرده
به مردم باشند.
سایر اخبار این روزنامه
مدیریت اشرافی و تحمیل گرانی به مردم در حاشیهها گم نمیشود!
افق پیام امام خامنهای به پوتین (یادداشت روز)
اخبار ویژه
آمریکا با مرگ 5300 نفر رکورد تلفات روزانه کرونا را شکست
برداشت 8کیلو زعفران از نیم هکتار زمین!
دانشجویان افسری رزمندگان ارتش در رکاب ولایت هستند
شهادت پرستار باردار بیمارستان لقمان بر اثر کرونا
400 هزار کودک زیر 5 سال یمنی در آستانه مرگ از گرسنگی
تفاوت ره از کجاست تا به کجا ! (نکته)
باید همه برای جلوگیری از خیز چهارم بیماری کرونا دست به دست هم دهیم
سوءمدیریت و دور جدید گرانیها
تاریخ ۲۸ خرداد برای برگزاری ۴ انتخابات ریاستجمهوری، شوراها و دو میاندورهای قطعی است
توجیه ناکارآمدی و بیتدبیری با ادعای عدم تعامل با دنیا!
مدیریت اشرافی و تحمیل گرانی به مردم در حاشیهها گم نمیشود!
مدیریت اشرافی و تحمیل گرانی به مردم در حاشیهها گم نمیشود!