صد مرد میدان
هوا بهشدت سرد بود. بارش برف از شب قبل در ارتفاعات بهشهر و نقاط جنگلی شروع شده بود؛ همین مسأله بهانهای شد برای تدارک یک تفریح زمستانی در منطقه. شهروندان بومی منطقه و مسافرانی از گوشه و کنار کشور راهی سه جاده جنگلی روستای کنت، جاده جنگلی پاسند رز و جاده توسکا چشمه گلوگاه منتهی به روستاهای عشرستاق شدند. اما ناگهان با بارش سنگین برف همه چیز تغییر کرد و آنها که برای تفریح آمده بودند میان برف گرفتار شدند.
جمعیت هلال احمر بهشهر به محض اطلاع از گرفتارشدن 93 خودرو همراه با سرنشینان در این محورها از تیم آفرود استان برای مشارکت در این مأموریت کمک گرفت. «مهدی ستونه» یکی از اعضای این تیم بود. گر چه خودش متخصص رشته غواصی و نجات در آب است، اما پایش بیفتد در چنین مأموریتهایی هم کم نمیگذارد: «تیم آفرود استان به محض دریافت این گزارش با هماهنگی ستاد بحران به منطقه اعزام شدند. ساعت 8 و 45 دقیقه صبح روز جمعه بود. برف بهشدت میبارید. وقتی به جادههای جنگلی سهگانه رسیدیم، قطاری از خودروهای گرفتار در برف را دیدیم. حتی کامیون راه و ترابری که برای کمک به منطقه اعزام شده بود هم در برفگیر کرده بود و تراکتور دو دیفرانسیل گروه آفرود توانست آن را از این مهلکه نجات دهد. حدود 70درصد خودروها در جاده جنگلی «پاسند رز» گرفتار شده بودند. بخش عمدهای از خودروها و سرنشینان آنها را همشهریان خودمان تشکیل میدادند و بقیه مسافرانی بودند که برای تفریح به این منطقه آمده بودند. ارتفاع برف بیش از یک متر و 20 سانتیمتر بود. هیچ یکی از خودروها امکانات لازم را همراه نداشتند؛ نه غذای کافی، نه لوازم گرمایشی مناسب. این موضوع باعث شده بود تا برای پیشگیری از یخزدن، خودروها را روشن نگه دارند و این مسأله حجم سوخت آنها را کاهش داده بود.»
خطر یخزدگی بیخ گوش مسافران
تیم آفرود به محض رسیدن به منطقه با توزیع پتو، خوراکی و 220 قرص نان با هزینه شخصی خودشان بین در راه ماندگان، آنها را به حفظ آرامش دعوت میکنند: «در بین خودروها یک تاکسی پیکان شهری بود که زن و مرد جوانی همراه نوزاد پنج روزهشان گرفتار برف شده بودند. خودروی پیکان علاوه بر نقص فنی که داشت هیچ گونه وسیله گرمایشی نداشت. نوزاد بهشدت سردش بود و مادر دائما گریه میکرد. بچهها به محض دیدن این خانواده آنها را در خودروهای گرم خود مستقر و سپس نسبت به انجام عملیات رهاسازی خودرویشان اقدام کردند.»
عملیات رهاسازی خودروهای گرفتار در این سه محور تا ساعت یازدهونیم شب ادامه یافت: «هر چه به سمت شب میرفتیم هوا سردتر میشد. تکتک بچهها با امکانات شخصی کار رهاسازی خودروها را انجام میدادند. خودروهای رهاشده با کمک بنزین اهدایی از سوی تیم آفرود و پشتیبانی بچهها تا جاده اصلی همراهی شدند و این روند تا نجات آخرین خودرو به وسیله تیم ما ادامه داشت.»
خیلیها هم از این وضعیت ترسیده بودند و قصد داشتند جانشان را بردارند و فرار کنند: «خانم جوانی با رهاکردن خودرو قصد ترک منطقه را داشت که در حین راه رفتن سُر خورد و به درختی برخورد کرد. متأسفانه در این حادثه او از ناحیه لب و بینی دچار مصدومیت شدید شد. بستهبودن محور و نبود آمبولانس باعث شد تا رئیس تیم آفرود با خودروی پیکاپ شخصی نسبت به انتقال این خانم به بیمارستان اقدام کند.»
نجات نوعروس از میان امواج
تیم آفرود فقط در حوادث جادهای آمادهباش نیستند. این تیم متشکل از اعضایی با تخصصهای مختلف است؛ از غواصان حرفهای گرفته تا کوهنوردان متبحر که میتوانند در همه حوادث امدادرسانی کنند، از حوادث دریایی و آبی گرفته تا حوادث جنگل، آتشسوزی و حتی کمک به گمشدهها در نقاط کور منطقه. ستونه خاطرههای زیادی از نجاتغریقها در دریا دارد، اما شیرینترین خاطرهاش به نجات جان یک نوعروس برمیگردد: «عروس خانمی فردای روز عروسی همراه میهمانان برای جشن سنتی خود به ساحل میانکاله آمده بود که متأسفانه دچار حادثه شد. آن روز همراه یکی از دوستانم کنار ساحل نشسته بودیم که با فریادهای خانواده عروس توجهمان به سمت دریا جلب شد. به محض اطلاع از موضوع وقت را از دست ندادیم، سریع با جتاسکی به داخل آب رفتیم. هنوز دستان غریق دیده میشد، سریعا به داخل آب پریدم و همان حین سرم ضربه بدی خورد، اما تنها چیزی که برایم مهم بود نجات این بانوی جوان بود. خوشبختانه موفق شدیم این نوعروس را از آب بیرون بیاوریم. بعد از انجام عملیات احیا او دوباره به زندگی برگشت و من تازه متوجه شدم چه بلایی سرِ سرم آمده است.»
آمادهباش برای هر حادثهای
اعضای تیم آفرود بهشهر میگویند برای مشارکت در هر عملیات امدادی آمادهایم. مهدی رمضانپور از حرفهایهای این تیم است. او از نوجوانی عاشق موتورسواری و آفرود بوده و حالا رئیس هیأت اتومبیلرانی و موتورسورای بهشهر است: «تیم آفرود بهشهر از 6 ماه گذشته تا امروز آموزشهای امدادی زیادی را دیده و برای شرکت در مأموریتهای امدادی آماده است، اما قبل از این هم به صورت داوطلبانه در حوزههای امدادی فعالیت داشتهاند و سیل «آققلا» نمونه بارز این فعالیتهاست. اعضای تیم آفرود بهشهر در این حادثه طبیعی که سال گذشته اتفاق افتاد علاوه بر کمکهای مالی و غذایی به سیلزدگان با حضور در منطقه نسبت به کمکهای امدادی به مردم هم اقدام میکردند.»
از وقتی تیم آفرود بهشهر فعالیت خود را شروع کرده، دل مردم منطقه هم قرص شده است، چه آنها که در جنگلهای انبوه راه را گم میکنند، چه آنها که در جادههای صعبالعبور زمینگیر میشوند: «تجربه همکاری و مشارکت آفرودسواران بهشهر در نجات در برف ماندگان دو هفته پیش ثابت کرد که اگر تیم ما نبود اهالی خیلی از روستاهای برفگیر در منطقه باید هفتهها چشم به راه بازشدن راههای مواصلاتی میماندند.»
از حادثهها هراسی نداریم
بهزاد قنبرپور، عضو دیگر گروه آفرود بهشهر است. همه او را به اسم جیپیاس جنگلها میشناسند. وجب به وجب جنگلهای مازندران را مثل کف دست میشناسد: «ما از بچگی کنار این جنگلها و رودخانهها بزرگ شدهایم. 40 سال است در این منطقه زندگی میکنم و به خوبی به راههای فرعی تسلط دارم. اعضای تیم آفرود ما امروز یکی از امیدهای مازندران در بحث خاموشکردن آتش جنگلهاست. تیمی که با سرعت و بدون هیچ چشمداشتی خود را به منطقه میرساند و اعضای آن میتوانند با امکانات و تجهیزات شخصی خود در مهار آتش به موقع عمل کنند.»
راه غیرقابل عبور برای آنها معنا ندارد: «یکی از بدترین مسیرهای جنگلی ما که حتی کسی پیاده هم جرأت تردد در آن را ندارد، پشت استخر عباسآباد به سمت میدان تیر است. جنگلی در این منطقه واقع شده که همواره در طول سال شاهد آتشسوزی در آن هستیم تا خودروهای امدادی بخواهند از میان چالههای بزرگشده در مسیر فوق عبور کنند، آتش به همه جای جنگل رسیده است. تنها خودروهایی که میتوانند در این مواقع به داد جنگل برسند خودروهای آفرود و تیم آفرودسواران است.»