میگفتند من زندان رفتم و دستگیر شدهام
محمدرضا حیاتی- گوینده پیشکسوت خبرـ که پس از کنار گذاشتهشدن از تلویزیون، مدتی است که به فعالیت در فضای مجازی مشغول است. درباره این حضور و همچنین فعالیتهای اخیرش در شبکه های اینترنتی توضیحاتی ارایه کرد.
حیاتی در ابتدای این گفتوگو اینترنتی که با داریوش فرضیایی (عموپورنگ) انجام شد، در معرفی خود گفت: «شناسنامه مرا همه میدانند. من آبادان متولد شدم و درس خواندم. تا دوران جنگ آنجا بودم. بعد از جنگ به اجبار تهران آمدیم. کارم را از رادیو شروع کردم. به خاطر علاقهام به خبر، وارد این حوزه شدم زیرا با روحیهام سازگارتر بود.»
او در پاسخ به این پرسش که دوست دارید کدام خبر را بخوانید و کدام را نخوانید، گفت: «فکر میکنم تمام خبرهای مهم بعد از انقلاب را من خواندهام و خبری نبوده که من برای اولینبار گویندهاش نبوده باشم. تمامی خبرهای مهم سال ۶۰ به بعد را من خواندهام؛ خبرهایی که در تاریخ کشورمان مهم و تأثیرگذار بودند.»
این گوینده باسابقه درباره علت غیبتش در تلویزیون و مطرحشدن شایعه مهاجرت، توضیح داد: «شایعاتی در فضای مجازی منتشر شده بود که من از ایران رفتهام. من الان مسافرت داخل ایران را هم بیش از یکسال است که نرفتهام و در کشور عزیزمان ایران و در تهران هستم؛ در حال حاضر در فضای مجازی مشغول به کار هستم.»
او درباره حضور در فضای مجازی افزود: «همچنان به خاطر علاقهام به خبر، سعی میکنم اخبار مهم کشور و دنیا را در حد چند دقیقه برای مخاطبانم بخوانم. خودم خبرها را انتخاب و ویرایش میکنم و جوانانی هم هستند که کارهای فنیاش را انجام میدهند.»
حیاتی با عنوان این مطلب که وقتی اتفاقی برای یک چهره تلویزیونی میافتد، به شایعهها دامن زده میشود، در همین زمینه با یادآوری خاطرهای گفت: «حتی وقتی فضای مجازی هم نبود، در سال 70 سفری پیش آمد و من به مکه مشرف شده بودم؛ یکماه حج بودم و یکماه هم مو نداشتم، به خاطر همین به تلویزیون نمیآمدم. همان موقع هم شایعههایی درست کرده بودند که خیلی عجیب بود؛ میگفتند من زندان رفتم و دستگیر شدهام. بعد از دوماه هم که برگشتم چون موهایم کوتاه بود، میگفتند دیدید زندان بوده و موهایش هنوز کوتاه است!»
در ادامه گفتوگو، حیاتی در پاسخ به پرسشی درباره استراتژی آینده، پاسخ داد: «برای یک هنرمند و کسی که اهل رسانه است و مردم با او آشنا هستند و فکر میکنند عضو خانوادهشان است، مهمترین نکته این است که صداقت داشته باشیم. ریاکاری نکنیم. هنرمند باید با مخاطبش صادق باشد و خودش را کوچک مردم بداند. ما هم جزو کوچکی از مردم هستیم که خدا قسمت کرده در زمینهای کار میکنیم که مردم ما را میشناسند. این وسیله را خدا به ما داده که با صدایمان با مردم ارتباط برقرار کنیم. هنرمند و کسی که در رسانه است، باید با هممیهنانش صداقت داشته باشد و خودش را در مقابل آنها چیزی نداند. فکر نکند اگر معروف شده، باید خودش را در مقابل مردم برتر بداند. من اگر چیزی شدهام، به واسطه مردم شدهام. انشاءالله دیگر کسانی هم که در عرصه صدا و تصویر هستند، همینطور باشند؛ به قول معروف سلبریتیها که البته من از این واژه زیاد خوشم نمیآید زیرا در واقع مردم سلبریتی هستند و ما خدمتگزارشان هستیم.»
او همچنین با بیان اینکه فلسفه زندگی چیزی به جز انسانیت و مهر نیست، عنوان کرد: «در زندگی هیچوقت برای خودم چیز خاصی نخواستم بیشتر برای خانواده، دوستان و برای ملت ایران آرزوی خوبی و نیکی داشتم. همین موقعیتی که خداوند به ما داده و به کمک مردم ما به اینجا رسیدهایم، خودش همه چیز است، دیگر دنبال چه چیزی باشم؟ من اگر در رسانه کسی شدم، به خاطر لطف خدا و بعد مردم بوده است. چند وقت پیش در برنامه «چهل تیکه» مصاحبهای داشتم که هنوز پخش نشده است. در آن برنامه گفتم من با اجازه مردم به رسانه ملی آمدم و تا هر وقت مردم اجازه دهند در خدمتشان هستم. ما خادم مردمیم چون رسانه با سرمایه ملی اداره میشود و اگر مردم اجازه دهند و دوست داشته باشند ما برایشان کار میکنیم.»
گوینده پیشکسوت خبر با اشاره به تعدد رسانهها در عصر کنونی و مهیابودن فضای کار، خاطرنشان کرد: «در رسانه خیلیها زحمت میکشند، مردم ما را جلوی صحنه میبینند اما نیرویهای زیادی زحمت میکشند و هیچکس نمیبیند، بازنشسته میشوند و هیچکس آنها را نمیشناسد. اینها شاید از چهرههای هنری هم تأثیرگذارتر باشند؛ من توقع نداشتم وقتی بازنشسته شدم با من به طرز ویژهای برخورد شود اما طبعا کسی که علاقهمند به رسانه است، اگر زمانی هم قرار است کنار رود باید مقداری محترمانهتر برود. این روزها رسانه خیلی گسترده شده و فضای رسانه فقط مختص رسانه ملی نیست. یک زمانی تنها رادیو و تلویزیون بود. در دهه ۶۰ همه چشمها و گوشها به دو شبکه تلویزیون و یک شبکه رادیویی بود؛ شبکه یک و دو و شبکه رادیویی ایران. طبعا آن موقع بُرد چنین رسانهای خیلی بیشتر بود؛ الان با توجه به گستردگی رسانهها، کار رسانه ای سخت شده و باید برنامهها جذابیت داشته باشد تا مردم ببینند.»
او خطاب به مردم گفت: «برای شما ملت بزرگ ایران پیوسته سلامتی، تندرستی، اقتصادی پویا، جوانانی موفق، اشتغال، تولید، زندگی آباد و هر چیزی که برای ایران عزیز ما زیبنده و خواستنی است را آرزومندم. همان چیزهایی که در دل ملت ایران است را آرزو میکنم به آن دست پیدا کنیم. امیدوارم کشوری شایسته مردم ایران، نام بلند ایران و تاریخ چند هزارساله ایران را با یکدیگر بسازیم و در سلامت و شادی باشیم.»
حیاتی در پایان گفتوگو با داریوش فرضیایی همچنین با بغض عنوان کرد: «الان مشکلات اقتصادی زیاد است. جوانان ما بیکار هستند، شما سعی میکنید با هنر خود آنها را شاد کنید و بخندانید اما تا وقتی جوانی کار ندارد و دستش تنگ است و نمیتواند خانواده تشکیل دهد، متأسفانه شادی هم نیست.»