روزنامه ایران
1399/11/26
تقسیم لذت «خواندن» بین همولایتیها
زهره توکلیخبرنگار
یک زن و مرد در دو روستای متفاوت و در دو استان دور از هم خراسان شمالی و سیستان و بلوچستان با علاقه و پیگیری توانستهاند بر جامعه کوچک روستایی خود تأثیربگذارند و چهرهای کتابی به روستایشان دهند. این دو در آغاز فعالیت خود نه مأمور دولت بودهاند و نه از جایی کمک و بودجه دریافت کردهاند، کار آنها لذت بردن از خواندن کتاب و شناساندن آن به اطرافیانشان بوده است و به همین سادگی محیط خود را تغییر دادهاند. گزارش امروز ما درباره «هاجر قادری» و «عبدالحکیم بهار» است.
روستای «بزنج» در شهرستان اسفراین حالا بهعنوان دوستدار کتاب شناخته میشود. چهره جدیدی از این روستا که با تلاشهای هاجر قادری در سطح کشور شناسانده شده است. قادری متولد سال70 و ساکن روستای «بزنج» شهرستان «اسفراین» در استان خراسان شمالی است. این بانوی جوان بهدلیل فعالیتهای متعدد فرهنگی که از روی علاقه و ذوق از چند سال قبل در روستا داشته است از سوی شورای روستا مورد توجه قرار میگیرد و از سال 96 در کنار مسئولیتهایی که داشته، با انتخاب این شورا، دهیار این روستای دوستدار کتاب نیز شده است.
قادری در این باره به «ایران» میگوید: بهدلیل اینکه از مدتها قبل فعال اجتماعی و فرهنگی بودم، اعضای شورای روستا من را برای دهیار روستا پیشنهاد و معرفی کردند و در سال 96 دهیار شدم و چون مسئولیتهای دیگری نظیر مدیریت کانون مساجد را نیز بر عهده داشتم از برگزاری جشنوارههای روستاهای دوستدار کتاب مطلع شدم و با تهیه مستندهایی از مفاخر و فعالیتهای فرهنگی، طبیعت و بومگردی روستا در این جشنواره شرکت کردم که در آن رتبه آوردم و روستای بزنج بهعنوان روستای دوستدار کتاب انتخاب شد و این انتخاب انگیزهای شد که طی سال 97 تا 98 حدود 25 عنوان کتاب را به زبانهای کرمانجی، ترکی و فارسی در حوزه کودک و بزرگسال به چاپ برسانم البته هم اکنون نیز چندین کتاب در دست چاپ دارم.
ساخت مجتمع فرهنگی چندمنظوره در روستا
دهیار روستای بزنج ادامه میدهد: پس از برنده شدن در این جشنواره بود که به خیرانی که در شهر میشناختم نامه نوشتم و از آنها برای خرید زمین و ساخت کتابخانه در روستا دعوت کردم که با پیگیریهای انجام شده مجتمع فرهنگی چند منظوره در این روستا با کمک خیران ساخته شد.
وی کارشناسی رشته جغرافیا دارد اما علاقه فراوان به کتاب و دیده شدن فعالیتهایش در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب و برگزیده شدن در این جشنواره، انگیزهای شد که رشته خود را برای ادامه تحصیل تغییر دهد و موفق به اخذ کارشناسی ارشد در رشته کتابداری شود. بهدنبال این موفقیتها روستاییان و دهیاران دیگر روستاها را برای شرکت در این جشنواره تشویق کرده تا روستای آنها نیز مانند روستای خودشان مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
قادری میگوید: از سالها قبل بهدلیل علاقه شخصی به کتاب و کتابخوانی در نمایشگاههای کتاب در سطح بینالمللی که در تهران برگزار میشد و نیز در سطح استانی، شهرستان و حتی روستایی شرکت میکردم و غرفهای اجاره میکردم تا علاوه بر معرفی کتابهای مرتبط با معرفی شهرستان و استان خود، توانمندیهای محلی را هم معرفی کنم. کتابها را هم از اداره ارشاد استان تهیه میکردم و آنها را به بازدیدکنندگان، هدیه میکردم البته در کنار آن با توزیع بروشورهایی که تهیه کرده بودم به معرفی صنایع دستی روستای بزنج و فعالیتهای فرهنگی و هنری مردم این روستا نیز میپرداختم. وی درباره دیگر فعالیتهای خود در روستا میگوید: علاوه بر مسئولیت دهیاری، مدیر کانون خادمیاری و خادمیار افتخاری بارگاه رضوی و مدیرعاملی صندوق خرد زنان روستایی را نیز بر عهده دارم چون برای 30 نفر از بانوان روستایی اشتغالزایی کردهام. همچنین تاکنون حلقههای تربیتی با موضوع کتاب در روستا برگزار کردم و هیأتهایی را بین نخبگان در روستا تشکیل دادم که در زمینههای کتابخوانی، کارآفرینی و... با یکدیگر همفکری کنیم. قادری در خصوص مشکلات ترویج کتابخوانی در روستا اظهار میدارد: برای ساخت مجتمع فرهنگی در روستا که شامل کتابخانه هم میشود و نیز شرکت در نمایشگاهها از طریق گرفتن وام، هزینههایی را پرداخت کردم که هنوز این هزینهها بازگشت داده نشده است. وی با اشاره به طرح کسب و کار فرهنگی در روستاها، میگوید: قرار است این طرح در روستاهای پایلوت که روستای ما نیز یکی از آنهاست اجرایی شود. طبق طرح به روستا مجوز خانه فرهنگ داده میشود و روستاییان میتوانند از این خانه فرهنگ، وامهایی با سود کم برای راهاندازی کسب و کار فرهنگی بگیرند که امیدوارم این طرح اجرایی شود. قادری میافزاید: کسب و کارهای فرهنگی شامل تولید صنایع دستی، داروهای گیاهی، بومگردی و گردشگری و دیگر فعالیتهای مربوط به کارآفرینی میشود. وی با اشاره به تلاش خود برای ترویج کتابخوانی میان زنان روستایی میگوید: بسیاری از زنان روستایی را تشویق کردم که در جشنواره مروجان کتاب شرکت کنند تا فعالیتهای آنها دیده شود چون در این جشنواره فعالیتها بهصورت فردی یا گروهی دیده میشود و امتیاز برای خودشان است نه فقط برای روستا یا شهری که ساکن هستند. حتی در نمایشگاههای کتاب نیز تعدادی از بانوان روستا را هم با خودم میبردم تا از این طریق برای آنها انگیزه ایجاد شود و برای چاپ کتاب اقدام کنند. قادری درباره کتابخانه این روستا نیز اظهار میدارد: در کتابخانه ما بیش از 20هزار عنوان کتاب وجود دارد که بسیاری از آنها از نهادهای مختلف به این کتابخانه هدیه داده شده است. بیشترین زنان و کودکان به این کتابخانه مراجعه میکنند اما قرار است شیفت دوم برای این کتابخانه تعریف شود تا مردان نیز در شیفت عصر بتوانند از این مکان فرهنگی استفاده کنند.
تبدیل خانه شخصی به کتابخانه در روستا
عبدالحکیم بهار از روستای رمین استان سیستان و بلوچستان، روستایی دیگری است که سالها قبل بهدلیل علاقه فراوانی که از کودکی به کتاب و کتابخوانی داشت منزل خود را به کتابخانه تبدیل کرده و امروز 15 سال است که مردم این روستا برای خواندن کتاب به وی مراجعه میکنند. تلاشهای فرهنگی این روستایی خوش ذوق موجب شد کتابخانه این روستا نیز چندین بار در برنامه «روستای دوستدار کتاب» در سطح کشوربرگزیده شود و در دومین جشنواره نیز جایزه نشان استمرار را به جهت ادامه یافتن این فعالیتها کسب کند.
این مرد 47 ساله توانسته با کمترین امکانات شخصی دست به کارهای بزرگی بزند به طوری که امروز روستای محل تولد او بهعنوان یکی از 10 روستای دوستدار کتاب و کتابخوانی معرفی شده است؛ روستای«رمین» با جمعیت نزدیک به 900 خانوار، در حال حاضر 7 هزار جلد کتاب ویژه کودک و نوجوان و 6 هزار جلد کتاب برای مخاطبان بزرگسال در کتابخانه خود دارد.
بهار درباره چگونگی دسترسی به کتاب در روستای محروم «رمین» سیستان و بلوچستان به «ایران» میگوید: برای نخستین بار که برای شرکت در امتحانات نهایی پنجم ابتدایی به شهر رفته بودم در مسیر برگشت و در حال گشتزنی در شهر «دکه روزنامه فروشی» را دیدم که مجلههای کودک و نوجوان همانند کیهان بچهها را داشت. وقتی آنها را ورق زدم انگیزهای برای خواندن آنها در من ایجاد شد چون در داخل این مجلات چندین کتاب و مجلات دیگر هم معرفی شده بود.
وی اضافه میکند: یک یا دوبار در هفته به شهر میرفتم و آنها را میخریدم و بعدها اگر هم نمیتوانستم یک روز در هفته به شهر بروم صاحب دکه، یک نسخه را برایم نگه میداشت. بقیه نشریات را هم با فرستادن مبلغ آن به استانها از طریق پست دریافت میکردم. هم اکنون نیز آرشیو کاملی از نشریات قدیمی دارم که برای خیلی از افرادی که آن سالها این نشریات را میخواندند حس تازگی دارد و همین انگیزهای شده برای بسیاری از بزرگسالان که برای یادآوری خاطرات به کتابخانه بیایند.
این فعال فرهنگی که هم اکنون فوق دیپلم رشته روابط عمومی دارد، میگوید: پس از پایان دبیرستان وارد حرفه صیادی شدم از آنجا که به سفرهای دریایی میرفتم با خودم کتاب همراه میبردم که دیگر ماهیگیران نیز کنجکاو شدند که چه چیزی در این کتابهاست که من به جای صحبت کردن با دیگران آنقدر با علاقه مشغول کتاب خواندن هستم بنابراین آنها نیز کتابها را به امانت میگرفتند.
بهار ادامه میدهد: در همین سال طرحی در ذهن داشتم که بتوانم کتابها را در سفرهای دریایی ببریم تا صیادان در اوقات بیکاری از آنها استفاده کنند. سالها بعد پیشنهاد این طرح را در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب مطرح کردم که با استقبال اداره شیلات و مردم بویژه جامعه صیادی مواجه شد. به این ترتیب در سال94 طرحی با عنوان «سبد سیار صیادان» اجرایی شد.
وی اظهار میدارد: پس از حرفه صیادی در سال 76 بهعنوان بهورز وارد شبکه بهداشت چابهار شدم. در این سالها نیز زمان مراجعه به روستاییان برای بیماریابی و مراقبتهای بهداشتی، کتابهایی را به آنها امانت میدادم و این کتابها در مراجعات بعدی با کتابهای جدید تعویض میشد و به این شکل کتابخوانی را وارد جامعه و خانوادههای روستایی کردم. بخش دیگر فعالیتهایم مربوط به کتابخوانی گروهی کودکان روستایی در قالب باشگاه کتابخوانی بوده که علاوه بر کتاب خواندن گروهی، ساخت فیلم درباره کتاب، کودکان خودشان با نویسنده کتاب نیز ارتباط برقرار میکنند.
وی درخصوص انتظارش از مسئولان اظهار میدارد: کار کتابخوانی بسیار مهم است و انتظار دارم با تغییر دولتها و سیاستگذاریها این اتفاقی را که در این چند سال ایجاد و باعث شده حوزه کتابخوانی رنگ تازه به خود بگیرد در شکلهای دیگر به کار خودش ادامه دهد و پررنگتر و گستردهتر شود. البته سالهای قبل نیز در زمینه کتابخوانی فعالیتهایی انجام شده اما یکسویه بوده و بار اصلی به دوش دولت بوده و مردم نقشی نداشتهاند ولی در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب مردم نیز مشارکت داده شدند و اگر مسئولان در کنار ما که داوطلبانه در این حوزه فعالیت میکنیم، قرار گیرند، میتوانیم در حوزه کتابخوانی موفقتر عمل کنیم.
وی با بیان اینکه پیشنهاد میکنم مسئولان در شهرها و روستاها به حوزه ادبیات کودک و نوجوان اهمیت بیشتری دهند، میافزاید: اگر بتوانیم حوزه کودک و نوجوان را پویا و آنها را کتابخوان کنیم بهطور قطع در آینده جوانان کتابخوان خواهند شد و در نهایت سالمندان کتابخوان خواهیم داشت.
وی که متولد سال 52 است، درباره تأثیر کتابخوانی در زندگی خود گفت: وقتی ازدواج کردم همسرم بیسواد بود اما کم کم علاقهمند به سواد و خواندن کتاب شد و الان سال هاست در این کار با من همراهی بسیار خوبی دارد و این مهمترین اتفاق زندگیام بوده است.
نیم نگاه
هاجر قادری: به خیرانی که در شهر می شناختم نامه نوشتم واز آنها برای خرید زمین و ساخت کتابخانه در روستا دعوت کردم که با پیگیری های انجام شده مجتمع فرهنگی چند منظوره در این روستا با کمک خیران ساخته شد
عبدالحکیم بهار: طرحی در ذهن داشتم که بتوان کتاب ها را در سفرهای دریایی ببریم تا صیادان در اوقات بیکاری از آنها استفاده کنند. سال ها بعد پیشنهاد این طرح را در جشنواره روستاهای دوستدار کتاب مطرح کردم به این ترتیب در سال94 طرحی با عنوان « سبد سیار صیادان» اجرایی شد
سایر اخبار این روزنامه
# من - ماسک - میزنم
آیین تجلیل از خادمان قرآن کریم برگزار شد
ایران قرن صفحه ویژه«ایران»
ویروس انگلیسی در ایران چرخید
آتش در گمرک مرزی هرات
تقسیم لذت «خواندن» بین همولایتیها
دستور شناسایی عاملان توهین به رئیسجمهوری در اصفهان
شهردار تهران: تراکم نفروختیم
آغاز پرداخت وام بدون وثیقه به دارندگان سهام عدالت
امامزدایی و توهین به رئیس جمهوری خودسرانه نبود
لغو دستور «ترامپ» علیه انصارالله یمن
چهار بسته کاغذ بگیر اطلاعات دانشآموزان را بده
خطرات سایبری رئیسجمهوری امریکا را تهدید میکند
جهش 47 هزارواحدی شاخص با دامنه نامتقارن
صدایی که شنیده نشد
ضرورت آموزش ترکیبی در پساکرونا
«خمینی» شناسنامه انقلاب است