روزنامه جوان
1399/11/26
در دوران جاده خاكي سينماي ايران هستيم
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: عجایب و اتفاقات محیرالعقول دولت تدبیر و امید در حوزه فرهنگی و هنری با نحوه برپایی سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر تکمیل شد. شیوه پذیرش آثار و ابداعات مندرآوردی و ابتکارات خلقالساعه در این رابطه و نیز حضور فیلمهایی با محتوا و رویکردهای مشکوک و ناروا نسبت به واقعیات جامعه از جمله مباحثی است که باعث گلایه منتقدان و رسانههای دلسوز هنر هفتم شده است. در این دوره از جشنواره بروز نگاههای تحقیرآمیز نسبت به مردم محروم و مستضعف تا غلبه نگاه جنسیتی و البته دعوت به شورش و حضور در کف خیابان به عنوان راهکار احقاق حقوق مردم را شاهدیم که از نوعی آنارشی هنری و فکری و البته مدیریتی در سینمای ایران حکایت دارد. تصمیمات خلقالساعهمدیران وزارت ارشاد همه تلاششان را به کار بستند تا در آخرین جشنوارهای که توسط دولت فعلی برگزار میشود یک جشنواره جمع و جور و تقریباً خنثی طراحی و اجرا گردد. اما آن چیزی که شاهد آن هستیم به نوعی تبدیل به آنتی تز ایده و انگاره ذهنی این افراد شده است. یکی از نکات اصلی در اینجا بحث جایگاه و شأن نظارتی و البته هدایتی است که بخشهایی مثل سازمان سینمایی و زیرمجموعههای آن باید ایفا کنند و در حکم چشم بیدار نظام در حوزه فیلمسازی باشند. مسئلهای که با بررسی خروجی آثار سینمای کشورمان طی چند سال اخیر و به ویژه سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر ما را به این نتیجه میرساند که این چشم و این مغز دچار خوابآلودگی مزمن شده است. چه اینکه آنچه روی پرده سینماها نقش میبندد نتیجه و خروجی مستقیم تصمیمات و انگارههای ذهنی و مدیریتی همین دوستان است که در فیلمها انعکاس پیدا میکند. این در حالی است که سیاست ابلاغی و اعلامی از سوی دولت تدبیر و امید و آنچه از زبان مدیران ارشد دولتی در تریبونهای مختلف اعلام میشد وظیفه امیدآفرینی سینما در میان آحاد جامعه با ابزار فرهنگی و هنری و نیز تولید آثار سینمایی قابل اعتنا بود نه مضمحل شدن در جریانات غربی مثل جنبش میتو (جنبش مخالفت با آزار جنسی زنان بازیگر در سینمای هالیوود) یا داغ کردن هشتگهایی که به دنبال عوض کردن جای جلاد و شهید هستند.
هزینههای هنگفت دولت تدبیر و امید
هوشنگ توکلی بازیگر و کارگردان با سابقه سینما، تلویزیون و تئاتر که سابقه مدیریتی در عرصه هنری را هم در کارنامهاش دارد در گفتگو با «جوان» با اشاره به اوضاع غیرقابل پذیرش آثار حاضر در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر و پیگیری انتقادات منتقدان و اعلام نارضایتی آنها نسبت به محتوا و کیفیت آثار جشنواره میگوید: «ما در حال به پایان رساندن دوره هشت ساله مدیریت و ریاست آقای روحانی در جایگاه ریاست جمهوری هستیم. واقعیت این است که در این دوره تغییرات اساسی در نگاه به سینما به وجود آمد که بابت آن هزینههای هنگفتی هم صرف شد. شاید حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان روی ۱۰ تا ۱۵ فیلمساز سرمایهگذاری شد و به بهانه ساختوساز فیلمهای مشترک هم عوامل تولید را به خارج از کشور منتقل کردند و آثار مشترک ساختند و هم محتوای داخلی (هر آنچه در ایران اتفاق میافتد) را به طور کلی دگرگون کردند. نگاه دومی هم وجود داشت مبنی بر اینکه با دستاوردهای مثبت انقلاب به اصطلاح مقابله کنند آن هم به بهانه اینکه میخواهند موانع را از سر راه سینما و فیلمسازان بردارند و یک شرایط تهی به وجود آوردند.»
پیشرفت صنعتی و پسرفت محتوایی
بازیگر سریال «زیر تیغ» در ادامه میافزاید: «این کل روند چند سال اخیر است. شما فیلم شاخصی در این مدت نمیبینید ولی ابتذال (منظور فیلمهای بیمحتوا و آثاری است که برای ایجاد خنده هم خودش و هم مردم را مسخره میکند) زیادتر شد. این سینما به دلیل پیشرفتی که ما در حوزه تکنولوژیکی و صنعتی داشتیم از این منظر رشد کرد و ما امروز دیگر در سینما مثلاً مشکل نورپردازی، طراحی صحنه و فیلمبرداری نداریم. در واقع ما در حوزه سخت افزاری هنری خیلی موفق هستیم و این اتفاق و حرکت رو به جلو را در کار حتی فیلم اولیها هم مشاهده میکنیم و میبینیم از نظر تکنیکی خیلی جلو هستند که یک دستاورد خوب است، اما از نظر محتوا دچار بحران شدیم و این اتفاقات که به صورت آگاهانه به سمتش رفتیم چند علت داشت. این نقش را معاون رئیسجمهور بازی کردند و هزینههای زیادی هم دادیم البته نگاه ایشان اینقدر بدبینانه نبود و آن ظرفیتی که در ذهن این فرد وجود داشت به اذهان فیلمسازان منتقل نشد. به هر حال ذهنیت و نگاه این فرد اولاً درون ساختاری بود و ثانیاً با پیش فرض حرکت رو به جلو بود ولی این ظرفیت بین طیف مقابل (فیلمسازان) نبود. این طرف بیشتر از این فرصت به شکل درستی استفاده نکردند و عاقبت هم به جاده خاکی رفتند!»
توکلی اظهار میدارد: «ما الان در دوران جاده خاکی سینما هستیم که جشنواره امسال به نوعی کارنامه آنها محسوب میشود. این کارنامه هشت ساله را اگر نگاه کنیم میبینیم کارنامهای ناقص است و برگشت به موقعیت قبلی هم غیرممکن است. این اتفاق را هم در ساخت فیلمها میبینیم مثلاً حتی فیلمی که آقای پرستویی بازی کردهاند (بیهمه چیز) و برخی دوستان از آن تعریف میکردند به رغم آن تعریفها پر از ضعف و اشکال است. وقوع این اتفاقات نشان میدهد بعد از آن مسئول ارشد دولتی که طرح اولیه را داده است کسی روی روند و نحوه حرکت در چارچوب آن نظارتی نمیکند. آن فرد راه را هموار کرده است ولی نیروهای فکری که در سازمان سینمایی باید به فیلمسازان کمک میکردند تا با مشورت همدیگر به نگاه سالمی برسند را نمیبینیم. در واقع نگاه فرصتطلبانه را میبینیم، اما آن نگاه عمیق و سالمی که تا به امروز موجب پیشرفت سینمای کشورمان شده است را نمیبینیم.»
عقلهای منفصل سینمایی
همین مدیر ارشد دولتی که شما اشاره کردید همراه چند نفر دیگر در قامت ایدئولوگها و تئوریسینهایی که حکم عقل منفصل دستگاههای متولی را داشتند، ظاهر شدند و برخی رویکردها و راهبردها را به مدیران سطوح پایینتر که مسئولیت مستقیمی در حوزه اجرا دارند اعلام و ابلاغ کردند. روند تغییرات ماهوی در دوران صدارت علی جنتی به نسبت دوران سکانداری سیدعباس صالحی با ضرباهنگ تندتری اتفاق میافتاد. از حذف مجوزهای قانونی اولیه برای فعالیت در حوزه فیلمسازی و نشر تا مجوزهای بعدی حین انتشار و اکران و نیز تغییر اساسنامه برخی صنوف فعال در حوز فرهنگ و هنر به بهانههای مختلف در دوران وزارت علی جنتی شروع شد. البته در این بین نمیتوان از نقش افرادی، چون علی مرادخانی معاون هنری وزیر وقت در حکم یکی از عوامل قدرتمند دولتی در مسیر اجرا و عملیاتی کردن این چارچوبشکنیها و حتی مذاکرات خارج از کشور غافل شد. این تغییرات زیربنایی و ساختارشکن موجب بروز برخی اعتراضات و انتقادات حتی تا سطح رهبری و واکنش تند ایشان به یله و رهاشدگی حوزه فرهنگ و هنر هم شد که باعث کند شدن ریتم تغییرات گردید. اهمال و تجاهلهای سازمان سینمایی باعث شد آثاری ساخته شوند که تا پیش از آن مسبوق به سابقه نبود. از کمدیهای سرشار از دیالوگهای اروتیک گرفته تا فیلمهای سیاه به اصطلاح اجتماعی که جشنوارهداران غربی حاضر هستند خرس و شیرهای نقرهای و طلایی زیادی را پای آنها بریزند.
مشروعیتسازی با پولهای نامشروع
کارگردان و بازیگر سرشناس تئاتر کشورمان در رابطه با عمدی بودن چنین اهمالی و اینکه آیا ارادهای در سازمان سینمایی برای جلوگیری از جولان برخی جریانات خاص حاضر در سینمای کشورمان وجود دارد یا نه میگوید: «اینها در حوزه پولی و مالی تازه به دوران رسیدههایی هستند که میخواهند با اتکا به پولهای نامشروعی که طی این سالها به دست آوردهاند برای خودشان مشروعیت درست کنند. چه زمانی این اتفاق میافتد؟ زمانی که هنرمند با آن تعاریفی که ما از آن داریم در دایره فکری آنها نباشد. چون به هر حال هنرمند واقعی گرسنگیاش را میکشد و فشارها را تحمل میکند حتی جاهطلبیهایش را در جایی دیگر دنبال میکند، اما وارد این بازیهای سیاه و سفید نمیشود. طبیعتاً این افراد به نیروهای جوانتر میپردازند، چون به دنبال کسب جایگاه و شهرت هستند و این جوان همواره فکر میکند که فرصت بازگشت و جبران گذشته را دارد گاهی اوقات هم ممکن است بشود، اما تجربه ما این را ثابت میکند که اغلب چنین اتفاقی نمیافتد.»
جشنوارهای در غیاب نامآوران
مدیر اسبق اداره هنرهای دراماتیک در ادامه خاطرنشان میکند: «الان اگر در همین دوره از جشنواره فیلم فجر شما لیست اسامی فیلمسازان حاضر در آن را ملاحظه کنید هیچ نامآوری وجود ندارد. اینها به ترتیب و قدم به قدم حذف نیروها و هنرمندان سالم و علاقهمند به انقلاب را در پیش گرفتهاند، چون آنها مطمئناً به تقاضاهای اینها پاسخ مثبت ندادهاند. عدهای دیگر یا خسته شدهاند و کار را رها کرده و رفتهاند یا هنرمندان در موقعیتی هستند که مایلند تا کار درست را انجام دهند، اما شرایط مناسب و امکانات برایشان فراهم نیست. من از نگاه نظارتی (حدود و ثغور وظایف قانونی) معاونت سینمایی آگاهی و آشنایی دارم- حتی در دوران ریاست آقای ایوبی بحثی هم سر این دست مباحث داشتیم- میدیدم که از همان روزها شمشیر را از رو بسته بودند تا شرایط جدیدی را به وجود بیاورند بدون اینکه صلاحیت این کار را داشته باشند و به هر شکل امروز به اینجایی که هستند رسیدهاند. اما اینکه الان نیروی فکری داریم، بله فیلمساز خوب داریم، بله، جوانهایی داریم که کارهایشان فوقالعاده عالی هستند. این بندگان خدا تا کی باید منتظر بمانند تا بتوانند یک فیلم مستند نیم ساعته یا ۴۰ دقیقهای بسازند حالا چه برسد به فیلم سینمایی!»
فاجعه سینمای خانگی
توکلی با اشاره به اینکه همین فاجعه هم در سینمای خانگی اتفاق افتاد، میافزاید: «همه تلاشی که ما در تعریف سینمای خانگی و تدوین اساسنامه آن انجام دادیم تا یک محمل تولید فیلم و سریال موازی با تلویزیون را راهاندازی کنیم تا جریانات سالم بتوانند در بستر آن حرکت کنند، بعد از رفتن ما از سوی همین آقایان به معجونی تبدیل شد که شما بهتر از ما میدانید تولیدات آن در تراز تولیدات و نگاه انقلاب قرار نمیگیرد. برای همین باید همه حواسمان را جمع کنیم تا در دولت آتی گروههای بعدی که میآیند تقریباً یکسالی را مصروف از بین بردن این خرابکاریها یا کنار گذاشتن افراد مخرب کنند. اصلاً هم اشکالی ندارد که جریانی یکسال جشنوارهاش را جمع و جور برگزار کند، ولی سالم برگزار نماید تا اینکه دوباره نیروهای فعال و جوانهای پرانگیزه به میدان بیایند و کارهای نو و جدیدی تولید کنند. اینها را بگویم که این افراد فعلی با این کارنامه مردود هستند.»
توهم پایان خوش مدیران سینمایی
توکلی در رابطه با علت عدم پذیرش آثار برخی فیلمسازان سرشناس توسط برگزارکنندگان این دوره از جشنواره فیلم فجر خاطرنشان میکند: «من فکر میکنم فیلمهایی که نتوانستند وارد جشنواره شوند احتمالاً فیلمسازانشان از خط قرمزهای اینها عبور کردهاند و طبیعتاً به دلیل اینکه سال پایانی دولت است و باید مهیای رفتن شوند آمادگی یک چالش جدید را نداشتند به همین علت یک مجموعه از فیلمهای خنثی و ضعیف و متوسط را آوردند و در جشنواره شرکت دادند و یک شورای من درآوردی برای عبور فرمالیتهشان از این مرحله هم درست کردند تا همه چیز با یک پایان خوش و آرام تمام شود. ضمن اینکه همه این اتفاقات ذیل انگیزههای انتخاباتی این افراد شکل گرفته است و این جریان حالا اصلاحطلب بگوییم یا تجدیدنظرطلب دارند آخرین تلاشهایشان را میکنند تا از این بازی به گونهای سلامت بیرون آیند که بعید به نظر میرسد.»
سایر اخبار این روزنامه
رئیسجمهور بیاختیار یا بااختیار؟
رهزنی آتش در قلعه مبادلات تهران-کابل
تمکین بایدن به قدرت انصارالله
برجام برای رفع تحریمها کافی نیست
«زور» جزو گزینههای اساسی بایدن است
در دوران جاده خاكي سينماي ايران هستيم
رونویسی بایدن از سیاستهای ضدایرانی ترامپ
صعود دستهجمعی بازارهای مالی
جهش چهارم با کرونای وحشی انگلیسی
استخراج یک ماده همهکاره از قیر در نقطه صفر مرزی
هیچ صحنهای برای سپاه بن بست ندارد
دوگانه مشارکت - کارآمدی
گامهای استوار در گام دوم
حزبهای کوچک اصلاحطلب و دعواهای عمیق
بومرنگی که به خود اصلاحطلبان برگشت!