روزنامه وطن امروز
1399/11/27
دموکراسی آمریکایی به افسانهها پیوست
ثمانه اکوان: «جنبش تاریخی، وطنپرستانه و زیبای آمریکا را دوباره باعظمت کنیم، تازه آغاز شده است. در ماههای پیشرو، چیزهای زیادی برای به اشتراک گذاشتن با شما دارم». این بخشی از بیانیه ترامپ بعد از پیروزی در دادگاه مجلس سناست که دیروز منتشر شد. با آنکه دموکراتها نتوانستند در جلسه استیضاح و محاکمه ترامپ در مجلس سنای این کشور رای به محکومیت رئیسجمهور پیشین آمریکا دهند اما انتظار دارند این محاکمه تأثیر خود را روی آینده سیاسی ترامپ بگذارد و باعث شود هزینههای حضور او در فضای سیاسی آمریکا هر روز بیشتر از روز گذشته شود. اما سوالی که بعد از شکست دموکراتها در بیرون انداختن ترامپ از فضای سیاسی آمریکا به وجود آمد، این است: سناریوهای پیش روی ترامپ برای بازگشت به فضای سیاسی آمریکا چیست؟ و سوال مهمتر: با وجود اینکه بایدن، رئیسجمهور دموکرات آمریکا محکوم نشدن ترامپ در مجلس سنا را اتفاقی غمانگیز برای تاریخ آمریکا میداند، آیا دموکراتها باز هم برای آینده او نقشه دارند یا درگیریها و انتقامگیریهای دموکراتها و ترامپ همچنان ادامه خواهد یافت؟ بیانیه دونالد ترامپ نشان میدهد او به همین سادگی کنار نمیکشد و فضا را برای ترکتازی دموکراتها بازنمیگذارد. او همانطور که پیش از این در جریان اعتراض به نتایج انتخابات نیز بیان کرده بود، برای مبارزه و جنگ آمده و تا آخرین لحظه به جنگ خود با مرداب سیاست در واشنگتن ادامه میدهد اما دموکراتها هم که همیشه سایه بازگشت ترامپ روی سرشان خواهد بود، برنامههای دیگری برای مبارزه خود با ترامپیسم در نظر گرفتهاند. همانطور که در روزهای ابتدایی محاکمه ترامپ در مجلس سنا نیز مطرح شد، به احتمال زیاد گام بعدی دموکراتها کشاندن پرونده ادعای تقلب در انتخابات به دادگاههای ایالتی بویژه 6 ایالت تأثیرگذار در نتایج انتخابات ریاستجمهوری است. در حال حاضر دادگاه ایالتی جورجیا از شکایت از رئیسجمهور پیشین آمریکا به دلیل مطرح کردن ادعای تقلب در رایهای این ایالت خبر داده است. به احتمال زیاد این نوع درگیریهای قضایی برای فرسوده کردن ترامپ و هدر دادن آخرین سنت از داراییهایش در محاکم قضایی آمریکا به برنامه اصلی دموکراتها تبدیل خواهد شد. آنها در عین حال اعلام کردهاند ماجرای حمله به کنگره با رای نیاوردن محکومیت ترامپ در مجلس سنا به همین سادگی پایان نمییابد. به احتمال زیاد برخی دادگاههای فدرال یا دادگاههای منطقه واشنگتن علیه رئیسجمهور چهلوپنجم آمریکا اقامه دعوا خواهند کرد و همانطور که وکلای ترامپ در مجلس سنا مجبور شدند از او در برابر اتهام تهییج مردم و طرفدارانش برای حمله به کنگره دفاع کنند، این شکایتها و دفاعهای متقابل احتمالا در طول سالهای پیش رو باز هم در دادگاههای متفاوت تکرار خواهد شد. دموکراتها البته تنها به همین مساله قناعت نمیکنند. دادگاههای ایالت نیویورک ظاهرا پروندههایی برای فرار مالیاتی ترامپ تنظیم کردهاند. والاستریتژورنال همزمان با اعلام تبرئه ترامپ از اتهاماتش در مجلس سنا، اعلام کرد بازرسان در نیویورک درباره وامهای 280 میلیون دلاری سازمان ترامپ که مرتبط با ۴ ساختمان متعلق به او در منهتن است، تحقیقات خود را آغاز کردهاند. بازرسان گفتهاند ساخت این ۴ ساختمان که شامل برج ترامپ در خیابان پنجم نیویورک، برج دیگری در خیابان 40 والاستریت، هتل و مجتمع مسکونی نزدیک به سنترال پارک و یک آپارتمان دیگر در منهتن است، احتمالا با اقدامات مجرمانه همراه بوده است. در اقدام دیگری یک گروه ترقیخواه آمریکایی روز یکشنبه از «مریک گارلند» گزینه رئیسجمهور آمریکا برای تصدی دادستانی کل درخواست کرد دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا را مورد محاکمه قرار دهد. به نوشته پایگاه خبری هیل، «کمیته کمپین تغییرات ترقیخواهانه» در واکنش به تبرئه ترامپ در دادگاه استیضاح، در توماری با یک میلیون امضا، از گارلند خواست درباره جرائم ترامپ و نزدیکانش تحقیق کرده و آنها را محاکمه کند. در بیانیه این گروه آمده است: «اگر خواستار پاسخگویی ترامپ در قبال شبکه جنایتکارش هستید، نمیتوان فقط به رهبران دموکرات اتکا کرد. نیاز داریم با شدت زیادی آنها را به جلو هدایت کنیم». این در شرایطی است که بایدن نیز پیش از این در کمپین انتخاباتی خود گفته بود بحث محاکمه ترامپ به خاطر جرائم و تخلفاتش را به وزیر دادگستری میسپارد. شاید دموکراتها تمام تلاش خود را انجام دهند تا مانع حضور ترامپ در فضای سیاسی این کشور شوند اما رئیسجمهور سابق آمریکا اعلام کرده است با عزمی جدی برنامههای خود برای سر پا نگه داشتن کمپین و شعار «اول آمریکا» را اجرایی خواهد کرد. شاید در وهله اول به نظر برسد او راه چندانی برای ورود دوباره به عرصه سیاست ندارد اما نگاهی به اقداماتی که ترامپ میتواند در طول ۲ یا ۴ سال آینده انجام دهد، نشان میدهد شانس دموکراتها برای بیرون راندن ترامپ از فضای سیاسی آمریکا بدون گزینه «حذف فیزیکی» او، چندان هم زیاد نیست. نکته جالب در این ماجرا این است: افکار عمومی آمریکا نیز چندان با دموکراتها همراه نیست و دوقطبی به وجود آمده در فضای سیاسی آمریکا به همین راحتیها به «اتحاد به نفع دموکراتها» تبدیل نخواهد شد. مؤسسات نظرسنجی این روزها اخبار جالبتوجهی از افکار عمومی مردم آمریکا منتشر میکنند. از یک سو بر اساس یک نظرسنجی 70 درصد جمهوریخواهان اعلام کردهاند در صورتی که ترامپ حزب خود را تأسیس کند، حزب جمهوریخواه را ترک کرده و به حزب او میپیوندند و از سوی دیگر نظرسنجی دیگری که توسط شرکت ایپسوس انجام شده، نشان میدهد 50 درصد مردم آمریکا اگر میتوانستند به جای مجلس سنا رای دهند، ترامپ را به دلیل حمله حامیانش به کنگره محکوم میکردند. در همین حال نظرسنجی دیگری که توسط اکونومیست انجامشده، نشان میدهد 53 درصد مردم آمریکا معتقدند ترامپ دیگر نباید اجازه داشته باشد در مناصب دولتی و عمومی حضور داشته باشد. نزدیک بودن این نظرسنجیها در طیف مخالفان و موافقان ترامپ نشان میدهد جنبشی که ترامپ در آمریکا به راه انداخته، به همین راحتیها نیز به فراموشی سپرده نخواهد شد. اگر نظرسنجیهای سیاسی درست در اوج برنامه استیضاح ترامپ و بیان اتهامات علیه او به این میزان مردم را دچار تفرقه و تشتت نشان میدهد، مطمئنا نظرسنجیهایی که ۲ سال بعد قرار است منتشر شود، میتواند تا حد زیادی به نفع ترامپ باشد، بویژه اگر او با بسیج تمام امکانات سیاسی و مالیاش بخواهد اثرگذاری خود بر انتخابات مجلس سنا را که سال 2022 انجام میشود به رخ جهانیان بکشد و با برنامههای اقناع عمومی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا، باز خود را به عنوان تنها گزینه مقابله با مرداب سیاست واشنگتن نشان دهد. ترامپ در بیانیه خود بعد از تبرئه از اتهامات در مجلس سنا دموکراتها را متهم کرده بود «با انگیزه انتقامجویی سیاسی به دنبال آزار دادن، در لیست سیاه قرار دادن، نادیده گرفتن و سرکوب همه مردمی هستند که با نظرات سیاسی آنها مخالفند». اگر این گفتمان بتواند در سال 2022 یا 2024 میلادی در انتخاباتهای کنگره و ریاستجمهوری با توجه بیشتر مردم آمریکا روبهرو شود، امکان حضور دوباره ترامپ در فضای سیاسی یا حداقل تأثیرگذاری او در این فضا بشدت بالا خواهد رفت. صحبت کردنهای ترامپ راجع به محبوبیتش در بین مردم به نظر میرسد در این میان بیش از پیش دموکراتها را عصبانی کرده است. او از همان ابتدای حضورش در انتخابات سال 2016 نیز مطرح کرده بود میزان محبوبیتش بهقدری در آمریکا بالاست که اگر یک نفر را در خیابان پنجم نیویورک نیز هدف قرار دهد و بکشد، حتی یک رأی از آرایش کم نخواهد شد. او بارها از وفادار بودن رأیدهندگانش خبر داده بود و در انتخابات سال 2020 نیز مطرح کرد هیچچیز نمیتواند نظر و رأی طرفدارانش را نسبت به او تغییر دهد. مروری بر اتفاقات رخ داده در آمریکا در فاصله ماه دسامبر تا پایان ژانویه نشان داد این جمله چندان هم بعید به نظر نمیرسد. طرفداران ترامپ تنها کسانی بودند که با یک اشاره او ساختمان کنگره را به تسخیر خود درآوردند و مراسم تأیید رأیهای الکترال کالج را به تأخیر انداختند. این طرفداران سرسخت که صدها نفرشان هماینک در زندانهای مختلف آمریکا به سر میبرند، حتی با دیدن این حجم از بازداشتها و دادگاهی کردنها و ایجاد فضای خفقان برای شبکههای اجتماعی، علاقه خود به ترامپ را از دست نمیدهند و 75 میلیونی که در انتخابات 2020 به او رأی دادند، به احتمال زیاد اگر اتفاق خارقالعاده دیگری برای او در فضای سیاسی آمریکا نیفتد، دوباره به ترامپ یا هر کس که ترامپ بگوید رأی خواهند داد. ترس دموکراتها از فعالیت ترامپ نیز بر اساس همین سنجشها هر روز نسبت به حضور و فعالیت ترامپ بیشتر میشود. آنها بیان کردهاند که در طول جریان محاکمه ترامپ در مجلس سنا، او به توئیتر خود دسترسی نداشت و رسانهها نیز خبری از او منتشر نکردند اما در نهایت سرسختترین منتقدانش مانند میچ مککانل، رهبر اقلیت سنا با وجود همه انتقاداتی که به او داشت و ترامپ را مسؤول حوادث 6 ژانویه میدانست و معتقد بود او باید برای بسیاری از اقداماتش در طول دوران ریاستجمهوری پاسخگو باشد، رأی به تبرئه وی از این اتهامات دادند. اگر گمانهزنیهای رسانهها درست باشد و ترامپ بخواهد یک شبکه اجتماعی ایجاد کند، بنگاه رسانهای خود را به راه بیندازد یا اینکه حزب مورد نظر خودش را با حمایت 70 درصدی جمهوریخواهان به راه بیندازد، دیگر چه کسی میتواند جلوی هرجومرج در فضای سیاسی آمریکا، بر هم خوردن نظم موجود با کنار زدن سیستم دوحزبی یا ایجاد اغتشاش و تنش در کف خیابانهای آمریکا در آستانه انتخاباتهای بعدی را بگیرد؟ سناریوهای بعدی هر چه باشد، در نهایت یک نتیجهگیری با خود به همراه دارد. اگر دموکراتها با تبلیغات وسیع و برپایی دادگاه محاکمه ترامپ در مجلس سنا به دلیل حوادث 6 ژانویه نتوانستند او را محکوم کنند، هر اتفاقی میتواند برای آمریکا در طول 4 سال آینده بیفتد و همین مساله نشان میدهد دموکراسی آمریکایی همچنان زیر بار برنامهها و قدرتنماییهای ترامپ، شکنندهتر از قبل خواهد بود. دلیل اصلی این شکنندگی را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد: 1- ترامپ با تهییج مردم برای حمله به کنگره در روز 6 ژانویه اقدامی غیردموکراتیک و رادیکال انجام داد؛ اقدامی که تصور انجام شدنش توسط یکی از رؤسایجمهور قبلی آمریکا بشدت سخت است. 2- این اقدام در شرایطی انجام شد که جمهوریخواهان - جز عدهای بسیار محدود - همچنان در کنار ترامپ ایستادهاند. عده دیگری در درون حزب که با مواضع و اقدامات او مشکل دارند، به دنبال حزب تازه تأسیس هستند. او هم به دلیل ناخشنودی از مواضع حزب، تهدید کرده حزب دیگری را تأسیس میکند و با این کار همراهی 70 درصدی اعضای حزب را نیز با این پیشنهاد به نمایش گذاشته است. جمهوریخواهان میدانند برای ادامه بقای حزبشان به ترامپ نیاز دارند و به همین دلیل همچنان از او در کنگره حمایت میکنند. 3- اگر چه دموکراتها سعی دارند نشان دهند افکار عمومی با آنها در ماجرای برخورد با ترامپ همراهی میکند اما نظرسنجیها به وضوح شکاف موجود در فضای سیاسی - اجتماعی آمریکا را به نمایش گذاشته است. دودستگی مردم در نهایت شکنندگی دموکراسی در آمریکا را در بحرانهای مختلف و بویژه در انتخاباتهای آتی بیش از پیش آشکار میکند. 4- دموکراتها بعد از استیضاح دوم ترامپ به این نتیجه رسیدهاند که به دلیل در دست نداشتن اکثریت مطلق در مجلس سنا، نمیتوانند گامهای جدی و رادیکالی علیه او بردارند و تا زمانی که ترامپ به دلیل اقداماتش از کار کردن در فضای سیاسی آمریکا با یک حکم قضایی منع نشود، هیچ کاری از دست کسی برای حضور مجدد او در فضای سیاسی آمریکا برنمیآید. نتیجه همه این مسائل است که باعث میشود دموکراتها بهصراحت از شکستشان در محکوم کردن ترامپ ابراز ناراحتی کنند و تبرئه او را یکی از «تلخترین حوادث تاریخ آمریکا» بدانند. ایالات ظاهرا متحده، پس از استیضاح دوم ترامپ، به جای خطرناکتری برای دموکراسی تبدیل شده است.