روزنامه ایران ورزشی
1399/11/27
نبرد استاد وشاگرد
گزارش جاناتان ویلسون برایان کلاف همیشه میگفت فوتبال جایی نیست که به شما فرصت لذت از موفقیت را بدهد. همیشه بازی بعدی، فصل بعدی و تهدید بعدی در کار است. لیورپول در سه فصل گذشته دستاوردهای قابل توجهی داشته: حضور در فینال لیگ قهرمانان، سپس قهرمانی در لیگ قهرمانان و در نهایت پایان 30 سال انتظار برای فتح لیگ برتر اما بعد از آن، دیگر آسمان لیورپول چندان نورانی نبوده است. مصدومیتها، برنامه زمانی پرفشار، مشکلات آشنایی که تمامی تیمهای موفق با آن روبهرو میشوند پیش روی لیورپول قرار داشتهاند. منچستر سیتی هم احیا شده و این بار دفاع آنها هم منسجمتر بوده است. همچنین چالش دیگر پیش روی لیورپول از همان مکتب پرس آلمانی میآید؛ نسل جدید مربیانی که از رالف رانگنیک الهام گرفتهاند و سرآمد آنها یولیان ناگلسمان است که تیم لایپزیگ او قرار است امشب به مصاف لیورپول برود. سیتی توانسته سبک فوتبال خود را تکامل بخشد و پپ گواردیولا هم استاد خود، خوانما لیو را به عنوان دستیار به این تیم برده است اما در حال حاضر، مد روز، مدل پرس از بالای آلمانی است. در فصل گذشته، برای اولین بار پس از سال 2007، هیچ تیمی از اسپانیا در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان حاضر نبود و از چهار تیم حاضر، سه تیم مربیان آلمانی داشتند: هانسی فلیک از بایرن، توماس توخل که در آن هنگام مربی پاریسنژرمن بود و ناگلسمان از لایپزیگ. قهرمان لیگ برتر هم لیورپول بود و به این ترتیب، سلطه آلمانیها آشکار بود. این چهار مربی رویکردهای متفاوتی دارند اما اصول کلیدی مشترکی هم دارند و بخشی از جنبشی هستند که در سال 1983 و در بیرون شهر اشتوتگارت به دست رانگنیک پایهگذاری شد. او در آن هنگام مربی تیم دسته ششمی ویکتوریا بکنانگ بود و در دیداری دوستانه مقابل دینامو کیف با هدایت والری لوبانوفسکی، دست به پرس شدید زد. رانگنیک به مطالعه پرس پرداخت و آن را در تیمهای بعدی خود هم به کار گرفت. به این ترتیب بود که پرس وارد فوتبال آلمان شد. این مکتب رشد کرد و فولکر فینکه در فرایبورگ و ولفگانگ فرانک در ماینتس هم آن را به کار بستند اما زمانی که رانگنیک تلاش کرد اصول یارگیری منطقهای و پرس را در تلویزیون توضیح دهد، او را مسخره کردند و گفتند زیادی درس خوانده! اما زمانی که کلوپ که زیر نظر فرانک در ماینتس بازی کرده بود، در جام جهانی 2006 کارشناس تلویزیون شد، سرانجام ایدههای این جنبش جدید وارد جریان اصلی فوتبال آلمان شد. از آن هنگام تاکنون فوتبال آلمان بهشدت رو به پرس آورده است. رانگنیک که هرگز فشار مربیگری در یک تیم را دوست نداشت، به پست مدیر فوتبال و بعد، مدیر ورزش و توسعه رد بول رفت. او بود که ناگلسمان را در سال 2019 به لایپزیگ برد. کلوپ با موفقیتهایش در دورتموند و لیورپول، تبدیل به چهره اصلی مکتب پرس آلمانی شد. کلوپ 53 سال دارد و اصلاً او را نمیتوان مربی پیری دانست اما در هر حال، ناگلسمان 20 سال از او کوچکتر است. حالا صحنه نبرد کلاسیک بین استاد و مدعی جوان مهیا است. این دو نفر یک بار دیگر به مصاف هم رفتهاند و در آن هنگام لیورپول توانست هوفنهایم را در دور پلیآف مرحله گروهی لیگ قهرمانان در فصل 18-2017 شکست دهد. در آن هنگام، دو مربی احترام فوقالعادهای به هم گذاشتند. کلوپ گفت: «ناگلسمان یک استعداد مربیگری بسیار بسیار بزرگ است و تیم او فوتبال جذاب و خوبی ارائه میکند. او تنها مربی خوب آلمان نیست اما نمونه خوبی از مربیان جوان واقعاً خوبی است که در آلمان مشغول هستند. حالا بازار مربیان در آلمان اوضاع جذابی دارد.» ناگلسمان هم به همین ترتیب از کلوپ تمجید کرد: «این را دوست دارم که او به اصولش وفادار ماند. تیم او فوتبالی شبیه به دورتموند در زمان هدایتش بازی میکند و او روشش را گم نکرده است. او پای اصولش ایستاده است.» آن بازی نشان داد که هوفنهایم چقدر با سطح اول فوتبال دنیا فاصله دارد. خط دفاعی آنها مرتباً جا میماند و لیورپول در مجموع دو دیدار با نتیجه 6 بر 3 پیروز شد اما نتیجه میتوانست بسیار سنگینتر از این باشد. اما لایپزیگ از نظر منابع و توانایی، بسیار جلوتر از هوفنهایم است. اگر نمیگفتند که آنها روح مقررات آلمان درباره مالکیت باشگاهها را نقض کردهاند و همچنین اگر دغدغههایی درباره شبکه باشگاههای رد بول در سراسر دنیا وجود نداشت، لایپزیگ را میشد به عنوان نمونهای ستودنی مثال زد، چرا که آنها توانستهاند با مربیگری درخشان و سرمایهگذاری هوشمندانه به دستاوردهای بزرگی برسند. لایپزیگ در سال 2016 به بوندسلیگا رسید و با وجود آنکه تراز مالی نقل و انتقالات باشگاه صفر بوده و دخل و خرج آنها از خرید و فروش بازیکن برابر بوده، این تیم توانسته به شکلی همیشگی در لیگ قهرمانان حاضر باشد. آنها دومین تیم جوان بوندسلیگا را هم دارند. تیمو ورنر مثالی عالی از عملکرد آنها است. این بازیکن با قیمت معادل 5/12 میلیون پوند از اشتوتگارت خریداری شد و چهار سال بعد، به قیمت چهار برابر به چلسی فروخته شد. او فصل گذشته 28 گل به ثمر رساند ولی هیچ بازیکنی در این فصل برای لایپزیگ بیش از چهار گل نزده و این مشکلات خاص خود را ایجاد کرده است. با این حال لایپزیگ در جدول بوندسلیگا دوم است. آنها توانستهاند مدعی باشند و این نشان میدهد که فلسفه باشگاه مؤثر بوده است. ناگلسمان در قلب این فلسفه قرار دارد. او گفته میخواهد همان مسیر کلوپ در لیورپول را در پیش بگیرد و اتکا به پرس و ضدحمله را به سمت بازیهای متوازنتر و انعطافپذیرتر برساند. آنها در این فصل بوندسلیگا از نظر پرس در رده هفتم هستند اما از نظر پرس در یکسوم دفاعی حریف در رده دوم قرار دارند. پرس آنها با تمام توان نیست اما متمرکز و دقیق است و انرژی بازیکنان را حفظ میکند. اما تردید بزرگ درباره لایپزیگ راجع به بازیهای بزرگ است. آنها مقابل پاریسنژرمن در دیدار نیمهنهایی فصل گذشته لیگ قهرمانان قفل شده بودند و در هر دو دیدار مقابل منچستر یونایتد در مرحله گروهی این فصل هم دچار تزلزل شدند (هرچند افت آنها در یکی از این دو دیدار زمانی رقم خورد که سه بر صفر پیش افتاده بودند). اما با افت لیورپول، لایپزیگ فرصتی عالی دارد تا گام بزرگ دیگری به جلو بردارد و برای دومین فصل پیاپی، به مرحله یکچهارم نهایی برسد. برای ناگلسمان، این فرصتی است تا مشهورتر شود و خود را به عنوان چهره اصلی سبک جدید فوتبال آلمان معرفی کند. کلوپ قهرمانیها را به دست آورده اما فوتبال دائماً تغییر میکند و هرگز ساکن نمیماند. منبع: گاردین
سایر اخبار این روزنامه
مطهری: نمیتوانستیم بگوییم اوت نیندازند!
بازیکنان پرسپولیس : مشکلات مالیمان زیاد است
نبرد استاد وشاگرد
استقلال بازیهای 6 امتیازی را از دست میدهد
تکشلیکهای سه امتیازی
باشگاهها با اتحاد کمتر به دنبال پول بیشتر
بهروان: لیگ بیستم تا تابستان هم تمام نمیشود!
بند جدایی وریا فعال است
از ناکامی های بزرگ تا اوج حساسیت
طاهری: فکری نباید درگیر فضای مجازی باشد
مهارت تصمیم آنچه باشگاه استقلال ندارد
سوپرمن تمام نمیشود
از کریمی و دایی تا قلعهنویی و یحیی