مرگ بر مرگ

مجید ابهری‪-‬ شعار به عنوان بیان‌کننده کوتاه ومختصر خواسته وتمایلات یک جمع و گروه می‌باشد و شامل مفاهیمی در راستای خواست و آرزوی اظهار‌کنندگان است. اما شعار باید خلاصه، ساده،جذاب و قاطع باشد.
در دهه اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شعار مرگ بر آمریکا و... به طور عام،بیان احساسات عمومی شد برای ابراز نفرت از زورگویان وغارتگرانی که آفت جان مردم و ملت‌های تحت ستم بودند.
هراز گاهی براساس میزان تمایلات اجتماعی و با عنایت به حقایق موجود، اقشار وافراد دیگر نیز مورد توجه شعار پردازان بوده اند. مرگ بر گرانفروش مرگ بر منافق و... از جمله عباراتی هستند که در کنار مرگ بر امریکا
قرار می‌گیرند. از نگاه رفتار شناسی اجتماعی، گنجاندن


در خواست مرگ در شعارها نشان‌دهنده درجه انزجار از عملکرد ظالمانه وغیرمتعارف شخص یا کشوری است که به سهولت در باورهای اجتماعی جای می‌گیرد. اما تشخیص اینکه شعارهای ابراز تنفر درکجا وچه وقت مورد استفاده قرار بگیرند به شرایط زمان ومکان و نحوه هدایت مدیران آن اجتماع بستگی دارد.
متاسفانه گاه براثر غفلت یا کشمکش‌های جناحی وگروهی، تهاجم شعاری به جای دشمنان ومخالفان به طرف دوستان وخیرخواهان نشانه می‌رود که انعکاس داخلی وخارجی اینگونه شعارها به غلط توسط دشمنان ورسانه‌های معاند به بخش قابل توجهی ازجامعه تعمیم داده می‌شود. رئیس جمهور در کنار شخصیت حقیقی دارای شخصیت حقوقی بعنوان رئیس کشور ومدیر ارشد اجرایی وریاست قوه مجریه بوده وجایگاه خطیر وی در داخل وخارج نشانه وحدت وقوام سیاسی
می‌باشد.
از همین رو بیان شعارهایی برعلیه ایشان درحقیقت اهانت به جایگاه سیاسی وحقوقی ایشان است. تایید رئیس جمهور وحمایت از ایشان توسط عالیترین مقام دینی، سیاسی و اجتماعی کشور یعنی مقام معظم رهبری دیوار بلند مصونیت واحترام به وی است. تابو شکنی ویا به زبان عموم خلیفه کشی، سنت ناپسند و ممنوعی است که در صورت عادی شدن هیچکس را در حاشیه امنیت حرمت‌ها باقی
نخواهد گذاشت.
با اعتماد واعتقاد به این نکته اساسی که "هیچ یک از رجال دینی وسیاسی راضی به اینگونه رفتار‌ها نیستند باید توجه داشت که اینگونه رفتارها هیچ وقت وهیچ جا بمفهوم حمایت از شخص وجریان خاصی ارزیابی نشده وفقط به چالش کشیدن وحدت ملی و عبور از خطوط قرمز سیاسی تلقی
می‌گردد.
کسانی که ممکن است از اینگونه رفتار خرسند شوند (که آنهم در اقلیت قرار دارند) باید بدانند این سنت ناپسند واین رفتار مذموم اگر محکوم نشده وقطع نگردد باید منتظر حرمت شکنی‌های بیشتر وبدتر باشیم.