روزنامه جوان
1399/11/28
استانداردهای دوگانه حقوق بشری در اردوگاه غرب
چرا سازمانها و نهادهای حقوق بشری سازمان ملل با عوامفریبی تلاش میکنند واقعیتها را وارونه منعکس کنند؟ به طوریکه هیچ وقت این نهادها و سازمانها برای پرسشهای اساسی یا پاسخی ندارند یا با فرافکنی از پاسخ قاطع به آن طفره میروند.در این باره اگر به استاندارد دوگانه کشورهای اروپایی در زمینه حقوق بشر نگاهی داشته باشیم در خواهیم یافت که رفتارهای آنها با قوانین حقوق بشری ادعایی در تضاد آشکار است. پرسش اساسی این است که چرا سازمانهای حقوق بشری همواره طرفدار و حامی قاتل و قاتلان هستند و هیچ حقی برای مقتول قائل نیستند؟ سازمانهای حقوق بشری نوعاً حامی قاتل و قاتلان هستند، چون درک درستی از اعدام و قصاص ندارند یا عمداً تلاش میکنند آن را نادیده بگیرند و به نحوی القا کنند که مردم به جای ترحم به مقتول به قاتل ترحم کنند.
برای نمونه اگر کسی در ایران محکوم به اعدام میشود عملکرد آن قاتل است که مسبب اعدامش میشود نه خواست و میل حاکمیت. اما فضاسازی رسانههای غربی روایتی متفاوت با آنچه واقع شده القا میکند و میکوشد جای قاتل و مقتول را عوض کند. نمونه جهانی این قرائت و درباره این استاندارد دوگانه غربی هم کم نیست. طوری که در ۱۰ ساله گذشته بچههای بی گناه سوری، عراقی، افغانی و یمنی بدون اینکه مرتکب جرمی شده باشند با مدرنترین سلاحهای جنگی کشورهای اروپایی و غربی به دست برخی دست نشاندههای دولتهای غربی مقابل چشم جهانیان و مدعیان سازمانهای حقوق بشری تیرباران میشوند، اما کسی از این جنایت و نسلکشی تعبیر به نسلکشی نمیکند!
سیستم قضایی ایران مبتنی بر یک روند دینی، حقوقی و قانونی است، طوری که پرونده یک قاتل طی روند شناخته شده قضایی، دادگاه اول، دوم، سوم، و دادگاه تجدید نظر با حضور وکیل که گاه سالها به طول میانجامد، منجر به صدور حکم میشود و در نهایت، خواست و میل خانواده مقتول است که حکم قصاص را اجرا یا منتفی میکند. اسم این اقدام قضایی، اعدام به مفهوم شناخته شده آن نیست بلکه قصاص است. اما سازمانهای حقوق بشری با حذف حق و حقوق مقتول تلاش میکنند قاتل را بی گناه و مظلوم جلوه دهند. این همان استاندارد دوگانهای است که مدعیان حقوق بشری مرتکب آن میشوند. اما اینکه چرا در کشتارهای دستهجمعی، نظیر آنچه در بالا به آن اشاره شد، غربیها و مدافعان حقوق بشر با سکوت از کنار آن میگذرند را باید در رد پای آنها در تولید و تجهیز زرادخانههای تسلیحاتی جستوجو کرد. برای مثال گروههای تروریستی داعش یا القاعده که به انواع سلاحهای ساخت اروپا و امریکا مجهز بودند و آن همه جنایت هولناک در افغانستان، سوریه، عراق و لیبی مرتکب شدند، یا جنایتهای عربستان سعودی در یمن، هرگز در لیست محکومیت هیچ نهاد مدعی حقوق بشری قرار نگرفت بلکه بعضاً جایزه حقوق بشری هم به آنها اعطا شد. بنابراین آنچه در جهت گیریهای سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری موضوعیت دارد، نه حقوق انسانها در دفاع از مظلوم که اهداف و اغراض سیاسی و اقتصادی تعیین کننده است و شعارهای حقوق بشری و سازمانهای وابسته به آن عملاً به یک شوخی شبیه است.
اینکه اروپا و امریکا به دلایل و بهانههای مختلف هر ساله با تحریم اقتصادی و دارویی جان میلیونها انسان و یا کرامت آنها را به مسلخ میبرند، چه توجیهی جز بازی با مفاهیم حقوق بشری دارد؟ آیا اعمال تحریمهای ظالمانه دارویی و غذایی اروپا و امریکا علیه برخی کشورها مصداق اعدام دستهجمعی نیست؟ دردآور است که مدافعان حقوق بشر هیچگاه در برابر جنایت حاکمان آل سعود سخنی نمیگویند، چون این کشور از یک سو خریدار تسلیحات اروپایی و امریکایی است و از سوی دیگر سازمانهای مدعی حقوق بشر، متهم به باج خواهی و پشتیبانی مالی این حکام هستند. این است داستان غم انگیز حقوق به اصطلاح بشری که در غرب جریان دارد.
سایر اخبار این روزنامه
قطرهچکانی برجامی با قطر
قطرهچکانی برجامی با قطر
بازگشت به امام یا به جماران؟!
از کلمه «رقص» تا مدیریت «نغز»!
موسیقی فجر از «شور» آفرینی انقلابی تا جشنوارهزدگی «فالش» خوانها
سازوکارهای قانونی علیه نماینده متخلف در جریان است
حاتمبخشی وزارتخانه از جیب قهرمانان برای فوتبال!
اصلاحات جزئی در بودجه پراشکال ۱۴۰۰
اعلام خطر از پخش کرونای انگلیسی در اسفند
استانداردهای دوگانه حقوق بشری در اردوگاه غرب
این اطلاعات را وزیر محترم از کجا آورده بود؟