روزنامه اعتماد
1399/11/30
آيا فرانسه در مذاكرات هستهاي ميانجي صادقي است؟
در كمال تعجب همگان، امانوئل مكرون در تاريخ 29 ژانويه اعلام كرد ضروري است كه عربستان سعودي در روند مذاكرات پيرامون توافق هستهاي ايران حضور داشته باشد. از نقطه نظر ايران اين پيشنهاد كاملا غيرقابل قبول است و طبيعي است كه در صورت مهيا شدن شرايط تنها با امضاكنندگان اوليه توافقنامه مصوب قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل وارد مذاكره شود و نه با كشوري كه چهل سال در انتظار ناكامي ايران بوده است. اين پيشنهاد از اين لحاظ بيشتر مايه شگفتي بود كه فرانسه در طول چهار سال گذشته دايما خود را حامي بازگشت دقيق به مفاد توافقنامه و ارايه راهحل مناسب براي كمك به تهران تحت «فشار حداكثر» دولت ترامپ نشان ميداد. همچنين در اين زمينه پيچيدگي خاصي بين ايالات متحده و ايران وجود دارد. قطعا انتخاب جو بايدن اميدها را براي دستيابي به راهحل ديپلماتيك و ازسرگيري مذاكرات بين دو كشور افزايش داد. اما مذاكرات بدون شرايط نخواهد بود. از نظر ايالات متحده شرط برقراري مجدد توافقنامه و لغو تحريمها بازگشت كامل ايران به تمام تعهدات خود است. با يادآوري اين موضوع كه اين امريكاييها بودند كه بهطور يكجانبه در ماه مه 2018 از توافق وين خارج شدند و تحريمهاي جديد را به عنوان بخشي از كارزار «فشار حداكثر» تعريف شده توسط دولت ترامپ اعمال كردند، اين موضعگيري براي ايران غيرقابل قبول است. تنها يك سال پس از مواجهه با شكست كانال ديپلماتيك، تهران با ازسرگيري غنيسازي اورانيوم به تدريج از شرايط توافقنامه خارج شد. در ماههاي اخير با مصوبه مجلس ايران افزايش غنيسازي 20 درصدي براي ايجاد احساس فوريت در واشنگتن در دستور كار قرار گرفت. با توجه به اينكه ايالات متحده از تسليم شدن امتناع ميورزد، در حال حاضر دو كشور در موقعيت بنبست قرار دارند و هر كدام از برداشتن گام اول خودداري ميكنند . با اين حال فرانسه كه مدعي نقش ميانجيگري صادقانه است، موضع تحريكبرانگيزي اتخاذ كرده است. در شرايط فعلي چگونه ميتوان اين موضعگيري مخرب و كاملا متضاد با تعهدات آن كشور در سالهاي اخير را توضيح داد؟ در حالي كه دولت بايدن با عقبنشيني از حمايت لجستيكي امريكا در جنگ يمن و حتي با حذف حوثيها از فهرست سازمانهاي تروريستي، اعتبار اتحاد خود با پادشاهي وهابي را زير سوال ميبرد، فرانسه براي حفظ منافع اقتصادي خود رفتار ملاحظهكارانهاي نسبت به مشتري وفادار جنگافزارهاي خود در پيش گرفته است. بازار عربستان در مقايسه با ظرفيت عظيم بازار ايران بسيار ناچيز به نظر ميرسد. با توجه به جنگ هشت ساله و تحريمهاي چهل ساله نياز به زيرساختها و توسعه بخشهاي مختلف در ايران فرصتهاي تجاري بسيار خوبي براي شركتهاي بزرگ فرانسوي مهيا ميسازد، اما به نظر ميرسد فرانسه به خاطر فروش تسليحات به عربستان اين فرصتها را ناديده ميگيرد. از نقطه نظر سياسي، تدبير فرانسه با استفاده از خلأ استراتژيك بالقوه امريكا در عربستان قابل توضيح است. در راستاي سياستهاي ترامپ و به منظور تثبيت موقعيت خود به عنوان مدافع كشورهاي پادشاهي نفتخيز حوزه خليج فارس، فرانسه با لحن تندي خواهان مذاكره در مورد حضور ايران در خاورميانه و برنامه بالستيك آن شده است و اين موضوع از نظر رسانههاي ايراني محكوم است. اندكي پس از تبادل نظر تلفني ميان امانوئل مكرون و محمد بنسلمان اين موضع توسط وزير امور خارجه فرانسه ژان ايو لودريان در مصاحبه با روزنامه دو ديمانش مطرح گرديد. اين وضعيت يادآور ماههاي قبل از امضاي توافق هستهاي ايران است كه لوران فابيوس وزير امور خارجه وقت پس از هر جلسه در وين با عجله گزارش خود را به همتاي سعودي خود سعودالفيصل ارايه ميداد. از لحاظ قانوني روابط سياسي مبهم فرانسه با رژيم سعودي تعجببرانگيز است. وزير امور خارجه ايران محمد جواد ظريف در توييتي تند خطاب به ژان ايو لودريان اظهار داشت: «همكار عزيز، شما كار خود را با فروش سلاح به جنايتكاران جنگي سعودي آغاز كرديد. از تعبيرهاي پوچ و مهمل در مورد ايران خودداري كنيد. واقعيت سرسخت است. شما باعث بيثباتي منطقه ما ميشويد. از محفاظت از جنايتكاراني كه مخالفان خود را سر به نيست ميكنند و از جنگافزارهاي شما براي سلاخي كودكان بيگناه در يمن استفاده ميكنند دستبرداريد». همچنين ميتوان در نظر گرفت كه فرانسه با دعوت از عربستان سعودي به ميز مذاكره به دنبال افزايش فشار بر تهران و تغيير وضعيت موجود بين ايالات متحده و ايران است.با اين حال، اين تدبير ميتواند با آزردگي ايران و تحريك به تحكيم موقعيت فعلي نتيجه معكوس داشته باشد. همچنين براي اروپا كه به واسطه شرايط پيش آمده استقلال ديپلماتيك خود را از دولت ترامپ به دست آورده بسيار شرمآور است كه با روي كار آمدن بايدن به جاي حفظ يك موقعيت متعادل و رعايت احترام تمام طرفين توافقنامه، بهطور شتابزده به عنوان نايب امريكا عمل كند.
علاوه بر اين، به نظر ميرسد كه فرانسه از تغييرات جهان در چهار سال گذشته و خروج ايران از انزواي بينالمللي بياطلاع است. ايران از حمايت چين و روسيه دو عضو دايمي شوراي امنيت سازمان ملل متحد برخوردار است و روابط اقتصادي آنان با يكديگر مستحكمتر شده است. پيمان بيستوپنج ساله شير و اژدها پكن را ملزم به سرمايهگذاري چهارصد ميليارد دلاري ميكند. چين و روسيه به نوبه خود از سال 2015 خطمشي سياسي بسيار منسجمي در قبال ايران نشان دادهاند و بهطور نظاممندي از منافع آن دفاع ميكنند.
جاي تاسف است كه حكومت ترامپ باعث از بين رفتن چندجانبهگرايي شده است، اما حداقل براي اروپاييان توسعه استقلال ديپلماتيك را دربر داشته است. موضوع ناراحت كننده اين است كه فرانسه اندوختهاي از اين تحولات استراتژيك ندارد و ترجيح ميدهد به جاي چرخش به سمت يك كشور فرهيخته مشتاق تغييرات همچنان به پيوندهاي مرگبار خود با كشورهاي عرب نفتخيز پايبند باشد.