روزنامه آرمان ملی
1399/12/09
ناكارآمديها سبب تحريمها شد؛ نه بر عكس
آرمان ملی- احسان انصاری: در حالی که اصلاحطلبان با تشکیل نهاد اجماعساز به دنبال تدوین استراتژی انتخاباتی و عبور از چالشهای درونگروهی هستند اصولگرایان فضا را برای خود مهیا میبینند و به همین دلیل رقابتهای درونگروهی در بین آنها تشدید شده است. در چنین شرایطی برخی اصولگرایان که در مسندهای مهم تصمیمگیری هستند و کارنامه آنها برای مردم مشخص است تلاش میکنند مسندهای خود را تغییر بدهند و وارد کارزار انتخاباتی شوند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی مهمترین دغدغههای جریان اصلاحات برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری «آرمان ملی» با مهندس حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. مهندس کاشفی در این زمینه معتقد است: «برخی به دنبال انتخابات حداقلی هستند و برخلاف منویات و رویکرد انتخاباتی رهبر معظم انقلاب حرکت میکنند. از ابتدا انقلابی اسلامی متکی به مردم بوده است. اتکا به مردم نیز به معنای این است که مردم به صورت حداکثری در انتخابات مشارکت داشته باشند. حضور حداکثری مردم در انتخابات به معنای افزایش قدرت و انسجام ملی است. موضوع نظامی و رویکردهای دیپلماتیک در جایگاه خود دارای اهمیت است. با این وجود آنچه از همه این مسائل مهمتر است، قدرتی است که مردم با حضور در انتخابات به حاکمیت منتقل میکنند. این مهم نیز در شرایطی محقق میشود که مردم همه چیز را متعلق به خود بدانند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. اصلاحطلبان با انتقال تصمیمگیری از شورای عالی سیاستگذاری به نهاداجماعساز چه استراتژی را دنبال میکنند؟در همه کشورهای جهان احزابی که اهداف مشترکی دارند در بزنگاههای سیاسی و به خصوص در انتخابات با هم ائتلاف میکنند که این وضعیت در کشور ما نیز در گذشته وجود داشته است. واقعیت این است که در کشور ما احزاب از جایگاه واقعی خود برخوردار نبودند و به همین دلیل تحزب در ایران به خوبی نهادینه نشده است. به همین دلیل اصلاحطلبان در گذشته در قالب شورای عالی سیاستگذاری اهداف خود را دنبال میکردند. به صورت طبیعی این رویکرد به همان شکل که دارای نقاط قوت است همراه با نقاط ضعف نیز بوده است. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان تلاش کردند با یک نهاد جدید نقاط ضعف شورای عالی سیاستگذاری را از بین ببرند. این رویکرد نیز صحیح بوده و احزاب همواره باید در حین حرکت خود را نیز اصلاح کنند. این اصلاح نیز در راستای مشارکت بیشتر مردم در انتخابات و عرضه تصمیمگیری کشور بوده است. موضوع مردم دارای اهمیت است. به همین دلیل نیز جریانهای سیاسی باید در مسیری حرکت کنند که با دغدغههای مردم نزدیکی داشته باشد و مردم بتوانند اراده خود را در شکل دموکراسی متبلور کنند. به همین دلیل جریان اصلاحات باید در درون خود نیز به سمت دموکراسی و انتخابات حرکت کند. شرایط شکلگیری شورای عالی سیاستگذاری نیز در وضعیت خاصی بوده است. شرایط به شکلی بوده که در مقاطعی به دلیل تسریع روند امور به جای اینکه اعضا انتخابی باشند به صورت انتصابی برگزیده میشدند. این در حالی است که اعضای نهاد اجماعساز همگی انتخابی هستند و هیچ فرد انتصابی در این نهاد وجود ندارد. درشورای هماهنگی جریان اصلاحات حدود 31 عضو وجود دارد که همگی در نهاد اجماعساز نماینده معرفی کردهاند.
آیا حضور افراد انتصابی یکی از مهمترین دلایل تغییر تصمیمگیری از شورای سیاستگذاری به نهاد اجماعساز بوده است؟
به هر حال این اشکالی بوده که در یک پروسه زمانی برای اصلاحطلبان دغدغه ایجاد کرده است. به همین دلیل نیز در نهاد اجماعساز این نقیصه مرتفع شده است. در شرایط کنونی همه اعضای نهاد اجماعساز و هیاترئیسه این نهاد به صورت انتخابی هستند که در یک رویکرد دموکراتیک این اتفاق رخ داده است. شکلگیری نهاد اجماعساز این نکته مهم را به جامعه و مسئولان گوشزد میکند که همه امور باید به سمت دموکراسی حرکت کند و ما هر چه بیشتر رویکرد دموکراتیک را دنبال کنیم به دغدغههای مردم نزدیکتر خواهیم بود. نکته مهم در این زمینه این است که اغلب اعضای کنونی نهاد اجماعساز در شورای عالی سیاستگذاری حضور داشتهاند و به همین دلیل میتوانند از تجربه گذشته استفاده کنند. در کشوری مانند ایران که تحزب هنوز جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده، تجربه کارهای جبههای و حزبی تجربههای گرانقیمتی هستند که اصلاحطلبان باید از چنین تجربههایی که در شورای عالی سیاستگذاری رقم خورده، استفاده کنند. در مقاطعی در کشور ما شاهد بسته شدن خانه احزاب و نگاه امنیتی به احزاب بودیم که اینگونه اقدمات صدمات زیادی به تحزب در ایران زده است. نمونه بارز این اتفاقات در دولتهای نهم و دهم رخ داده که علاوه براینکه خانه احزاب تعطیل شده، رویکرد حزبی نیز با چالشهای جدی مواجه شده و بسیاری از احزاب به دلایل امنیتی تعطیل شدهاند. احزاب نماینده مردم هستند و کسانی که با رویکرد حزبی مخالفند به شکلهای مختلف با بیان انتقادات و دغدغههای مردم توسط نمایندگان خود مخالفت میکنند.
نگاه امنیتی به احزاب چه پیامدهایی برای رویکرد تحزب در ایران داشته است؟
آقای احمدینژاد فکر میکرد احزاب رقیب دولت هستند. این در حالی است که دولت اصلاحات توجه ویژهای به احزاب و نهادهای مدنی داشت و به همین دلیل یکی از درخشانترین مقاطع تاریخ در زمینههای مدنی و حزبی در تاریخ جمهوری اسلامی در دولت اصلاحات رقم خورده است. اگر قرار است کشور با کار کارشناسی و خردجمعی مدیریت شود این اتفاق باید در راستای تحزب و توجه به احزاب صورت بگیرد. در دولت آقای روحانی نیز دوباره نگاه به مقوله تحزب در کشور شکل مثبتی به خود گرفت. هر چند این وضعیت میتوانست بهتر باشد و اقدمات موثرتری در زمینه تقویت احزاب در کشور شکل بگیرد. انتخابات بیش از آنکه به فرد متکی باشد باید به برنامهها متکی باشد. برنامههای کاربردی نیز با نگاه کارشناسی در فضای احزاب شکل میگیرد. هنگامی که افراد با برنامه در مسند کار قرار بگیرند باید نسبت به عملکرد خود به مردم پاسخگو باشند. این درحالی است که یکی از مهمترین دغدغههای مهم مردم ایران پاسخگو نبودن مسئولان است. متأسفانه برخی خود را مستقل معرفی میکنند و به همین دلیل شرایط پاسخگویی را از خود سلب میکنند. به هر حال هر نماینده یا کاندیدایی که وارد فضای انتخاباتی میشود باید نسبت به برنامه و عملکرد خود پاسخگو باشد. این در حالی است که برخی به بهانه اینکه مستقل هستند خود را در چاچوب خردجمعی قرار نمیدهند و به همین دلیل از پاسخگویی طفره میروند.از سوی دیگر برخی از کسانی که توسط احزاب و تشکلها در فضای انتخاباتی معرفی شدهاند نیز باید نسبت به برنامههای حزب و تشکل خود پاسخگو باشند.
یکی از مهمترین دغدغههای جریان اصلاحات تأیید صلاحیت چهرههای خود در انتخابات ریاستجمهوری است و به همین دلیل برنامههای آینده این جریان در هالهای از ابهام قرار گرفته است. در چنین شرایطی ضرورت مذاکره و گفتوگو با حاکمیت و نهادهای تصمیمگیر به چه میزان ضروری است؟ آیا جریان اصلاحات برنامهای برای گفتوگوی انتخاباتی با حاکمیت دارد؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی جامعه با نوعی ناامیدی نسبت به آینده مواجه شده و به همین دلیل نیز بسیاری از جوانان به دنبال مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر هستند. نمونه بارز این ناامیدی نیز در انتخابات مجلس یازدهم رقم خورد و ما شاهد بودیم میزان مشارکت مردم در انتخابات نسبت به گذشته با کاهش چشمگیری مواجه بود. مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود به ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات آینده اشاره کردند. ایشان معتقد هستند اگر احزاب و جریانهای سیاسی با برخی از مسئولان اختلافسلیقه و دیدگاه دارند باید این دغدغهها را بیان کنند اما این اختلافسلیقه نباید باعث کاهش مشارکت انتخاباتی شود. این در حالی است که برخی به دنبال انتخابات حداقلی هستند و برخلاف منویات و رویکرد انتخاباتی رهبر معظم انقلاب حرکت میکنند. از ابتدا انقلاب اسلامی متکی به مردم بوده است. اتکا به مردم نیز به معنای این است که مردم به صورت حداکثری در انتخابات مشارکت داشته باشند. حضور حداکثری مردم در انتخابات به معنای افزایش قدرت و انسجام ملی است. موضوع نظامی و رویکردهای دیپلماتیک در جایگاه خود دارای اهمیت است. با این وجود آنچه از همه این مسائل مهمتر است قدرتی است که مردم با حضور درانتخابات به حاکمیت منتقل میکنند. این مهم نیز در شرایطی محقق میشود که مردم همه چیز را متعلق به خود بدانند. بنده معتقدم باید انتخابات مجلس یازدهم را به عنوان یک تجربه در پیشگاه خود قرار بدهیم و در مسیری حرکت نکنیم که دوباره این تجربه ناخوشایند تکرار شود. ما باید واقعیتهای موجود جامعه را درک کنیم و بدانیم مردم از شرایط موجود رنج میبرند و در وضعیت خوبی زندگی نمیکنند. مردم ایران در گذشته سختیها و مشقتهای زیادی متحمل شدهاند. نمونه بارز این دشواریها در دوران جنگ تحمیلی و مشکلات ناشی از آن وجود داشته است. به همین دلیل جایز نیست در شرایط کنونی که کشور در وضعیت جنگ قرار ندارد مردم این اندازه از مشکلات و دشواریها را متحمل شوند؛ چراکه این مشکلات نیز به دلیل ناکارآمدی به وجود آمده است.
در حالی که ظرفیتهای جریانهای سیاسی ماانند گذشته نیست وکاهش پیدا کرده چگونه میتوان بر این نارکارآمدی ها فائق آمد؟
مهمترین دلایل این ناکارآمدی درباره نخبگان جامعه به دلیل اختلاف سلیقه سیاسی است. هنگامی که نخبگان و نیروهای کارآمد جامعه که در گذشته کارنامه موفقی از خود نشان دادهاند، به دلایل مختلف به حاشیه میروند، به جای آنها نیروهای ناکارآمدی در تصمیمگیریهای قرار میگیرند که از تجربه و تخصص کافی برخوردار نیستند. جریان اصلاحات معتقد است در عین حالی که انسجام ملی باید حفظ شود اصلاحات نیز باید اتفاق بیفتد تا ما بتوانیم در مسیر اصلاحات، نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنیم. اگر نیاز به اصلاحات و تقویت انسجام ملی در سرلوحه کار قرار بگیرد ما باید بپذیریم جریانهای سیاسی باید با حاکمیت گفتوگو کنند. این گفتوگو نیز باید با نگاه ملی صورت بگیرد. نباید به محض اینکه کسی نسبت به تصمیمگیریها انتقاد کرد وی را متهم کنیم که از انقلاب فاصله گرفته است. انقلاب متعلق به همه مردم است و همین مردم بودند که انقلاب کردند. کسانی که امروز داعیه انقلابیگری دارند در دوران انقلاب کجا بودند؟ چنین افرادی با اظهارات و اقداماتی که انجام میدهند شرایط را برای ایرانهراسی به وجود آوردهاند و ایران را به شکلی به افکار عمومی جهان نشان میدهند که به دنبال جنگ با کشورهای جهان است. این در حالی است که ایران با سابقه تمدنی و فرهنگی گرانقدری که دارد همواره از جنگطلبی دوری کرده و با کشورهای جهان تعامل و گفتوگو داشته است. شخصی کردن انتخابات و تصمیمگیری جامعه را رنج میدهد و سبب ناکارآمدی میشود. کسانی که مسبب وضعیت موجود مانند فساد، تبعیض و نابرابری شدهاند باید نسبت به ناکارآمدیهای خود پاسخگو باشند. البته تحریمها نیز در به وجود آمدن وضعیت فعلی موثر بوده اما تحریمها نیز ناشی از ناکارآمدیهاست. هنگامی که برخی افراد که برمسند کار قرار گرفتهاند به شکلی با کشورهای جهان گفتوگو میکنند که امنیت آنها تحتالشعاع قرار میگیرد باید منتظر چنین اتفاقاتی نیز باشیم. در نتیجه ناکارآمدیها محصول تحریمها نیست؛ بلکه تحریم ها محصول نارکارآمدی هاست.
آیا شرایط برای گفتوگوی جریانهای سیاسی به خصوص جریان اصلاحات با حاکمیت وجود دارد؟ در این زمینه چه چالشهایی وجود دارد؟
چاره کار میتواند مذاکره داخلی و خارجی باشد. ما باید به فکر مردم و جوانان کشور باشیم و باید برای آنها شرایطی را فراهم کنیم که مجبور به مهاجرت از کشور نشوند. شرایط امروز کشور به شکلی است که باید از همه جریانهای فکری و سیاسی کشور مشورت گرفته شود و جریانها و افراد صاحبنظر دیدگاههای خود را برای مدیریت بهتر کشور مطرح کنند. همه این مسائل نیز باید در چاچوب اخلاق و قانون صورت بگیرد. کشور متعلق به همه است و همه باید در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشیم. در جاهایی که در زمینه تصمیمگیریها با تنگنا و دشواری مواجه میشویم نیز باید با همهپرسی دیدگاه و نظر مردم را بخواهیم و براساس دیدگاه مردم عمل کنیم.
ارزیابی شما از آرایش انتخاباتی اصولگرایان به چه صورت است؟ در شرایطی که اصولگرایان با محدودیتهای نظارتی مواجه نیستند با تعدد کاندیدا و استراتژی مواجهند. به نظر شما اصولگرایان با چه آرایش سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری آینده حضور خواهند داشت؟
اصولگرایان در حالی که با محدودیتهای نظارتی مواجه نیستند اما هنوز نتوانستهاند به یک جمعبندی انتخاباتی برسند و هنوز در زمینه تدوین استراتژی انتخاباتی با چالش مواجه هستند. رقابت درونگروهی در بین اصولگرایان نیز چنین اجازهای به آنها نداده است. این رقابت به اندازهای است که میتواند سرنوشت انتخابات آینده را تحتالشعاع قرار بدهد. نکته تأسفآور این است که برخی از اصولگرایان که در مسندهای مدیریت کلان جامعه نیز قرار دارند به شکلی رفتار میکنند که تمایل دارند در مسندهای دیگر نیز حضور داشته باشند. مشخص نیست چنین افرادی که عملکرد آنها برای مردم مشخص است به چه دلایلی تمایل دارند در مسندهای مدیریتی جدیدی قرار بگیرند. این مسأله نشان میدهد هنوز خردجمعی و رویکردهای مبتنی بر جمعگرایی برای ما نهادینه نشده و تصمیمگیریها بیشتر مبتنی بر منافع فردی و جناحی است.
سایر اخبار این روزنامه
سيگنالهاي مثبت جهاني
احتمال تصويب لوايح پالرمو و «CFT» در مجمع
سوخت بران بيكار قاچاقچی نيستند
تغيير جزيي برجام را بايد پذيرفت
گمانهزنی درباره رد یا تایید داوطلبان اصلا معتبر نیست
«حق اعتراض مدني» قانوني و بلا اشكال است
ناكارآمديها سبب تحريمها شد؛ نه بر عكس
سیاستمدار اصلاحطلب، نامزد مستقل
وضعیت غیر قابل کنترل در خوزستان
معنای گران کردن خدمات اینترنت
چرایی بنبست در برجام
تنش و دیپلماسی نیابتی
احمدینژاد دنبال تکرار انتخابات ۸۸ است
سهم منابع نفتی کمتر از 10 درصد در بودجه