چرا افخمی ماسک نمیزند؟
شهروند آنلاین: افخمی ماسک نمیزند و این قصه سر دراز دارد. در واقع مصاحبه او در حاشیه جشنواره فیلم فجر شاید ماجرا را پررنگتر کرده بود اما جدال ماسک و افخمی به قبلتر از اینها برمیگشت؛ از نامه به وزیر ارشاد گرفته تا پاسخ نمکی و بعد نامهای تندتر که کمتر خوانده شد. حالا هم تصاویری از سریال «رعد و برق» منتشر شده که در یکی از نماها، هیچ کدام از عوامل ماسک ندارند! این در حالی است که او ماه گذشته در سالن اکران عمومی جشنواره فیلم فجر بدون اینکه ماسک به چهره داشته باشد رو به خبرنگار گفته بود: «نه تنها نفس برگزاری جشنواره بد نبوده بلکه اساساً تعطیلکردن سینمای ایران کار بسیار غلطی بوده است. تحمیل ماسک به مردم کار بسیار غلطی است. تعطیلی مدارس و تبدیلکردن بچهها به زندانی در خانهها کار غلطی است. این برنامه جهانی وحشت که احتمالاً با اهداف سیاسی در آمریکا و انگلیس طراحی شده، در ایران به گونهای اجرا شده است که گویی کاسه داغتر از آش شدهایم.» همین اظهار نظر کافی بود که بسیاری را علیه او بشوراند و با خیل کامنتها و جملههای مخالف روبهرو شود. بعضیها نوشتند او به آمریکا رفته و واکسن فایزر زده، یک عده گفتند میخواهد خودش را پررنگ کند، عدهای دیگر او را فردی بیدانش نسبت به علم پزشکی روز دانستند و…. در این میان اما کمتر کسی جملات افخمی در نامه و جوابیه را خوانده بود. در واقع اظهار نظرهای جنجالی این کارگردان در سالهای اخیر کار را به جایی کشانده که مخاطبان عموما قبل از خواندن دفاعیات، تصمیم به حمله میگیرند. پس بیایید ببینیم بهروز افخمی واقعا چرا ماسک نمیزند؟
کرونا کمخطرتر از آنفلوآنزا
آذرماه امسال بود که بهروز افخمی طی نامهای طولانی خطاب به دکتر نمکی، وزیر بهداشت، نوشته بود ایجاد هراس بین مردم به خاطر شیوع کرونا کاری نادرست است. در این نامه چکیده آمار worldometer، دانشگاه هاپکینز و سازمان بهداشت جهانی بررسی شده بود که چنانچه صحیح باشد، نتایجی قابل تأمل داشت. ازجمله اینکه کمتر از یکدرصد سالمندانی که مبتلا به کرونا میشوند، میمیرند و بقیه یعنی بیشتر از ۹۹درصد بیماران با علایم شدید بهبود مییابند. او در بخشی از صحبتهای خود آورده بود احتمال خطر مرگ از طریق کرونا، کمتر از آنفلوآنزا، مرس و سارس بوده است؛ چراکه یکسوم کسانی که مرس میگیرند، میمیرند، ۱۲درصد کسانی که سارس میگیرند، میمیرند و آنفلوآنزاهای دیگر نیز ۲ تا ۴درصد خطر مرگ دارند اما کرونا کمتر از یکدرصد خطر مرگ داشته است. در واقع او ایجاد هراس را نوعی نقشه توزیع ترس و واهمه در جهان دانسته بود که وزارت بهداشت ایران را هم درگیر کرده است؛ نقشهای مبنی بر راهاندازی جنگ بیولوژیک لیبرال دموکراسی علیه چهرههایی نظیر ترامپ. این ادعاها البته بیپاسخ نماندند؛ چنان که مصطفی جلالی فخر، متخصص بیماریهای داخلی و منتقد فیلم و سینما، خطاب به مخاطبان در پاسخ به افخمی نوشت: «ایشان وزیر بهداشت را پزشکی معتبر خطاب کرده در حالی که اصلا نمیداند دکتر نمکی پزشک نیست و داروساز است! و بعد کوشیده پشت پرده کرونا را به روش «داییجان ناپلئونی» افشا کند و آن را ساخته لیبرال دموکراتها برای براندازی ترامپ دانسته و البته اطمینان داده که موفق نخواهند شد و ترامپ در قدرت میماند! و به همین دلیل، از وزیر و جامعه پزشکی خواسته گول نخورند و کرونا را جدی نگیرند.» این تنها پاسخ نبود و مشاور وزیر بهداشت، علیرضا وهابزاده، هم خطاب به او نوشت: «یک میلیون نفر در دنیا بر اثر کرونا فوت کردند، اما این آدم بعد از یک سال میگه این توطئه بوده. هم ماسکزدن اشتباه هست و هم بستن مدارس و البته مشکل ایشان جای دیگری است. افخمی ناراحت تعطیلشدن کاسبی خودش است؛ نه جان مردم. الان هم مجدد میگوید مدارس و دانشگاهها را بازکنید! نه اینکه دغدغه علم و دانش داشته باشد.»
دفاعیهها و جوابیهها
همین پاسخها بود که به ارسال نامهای دیگر از سوی افخمی خطاب به وزیر بهداشت منجر شد و بعد از آن دفاعیهای از هر دو نامه. او نیمه آذرماه در گفتوگو با خبرآنلاین، در پاسخ به وهابزاده گفت: «به خاطر اینکه تلویزیون صلاح نمیدید، کار ما ۳ ماه تعطیل شد؛ یعنی از عید تا آخر بهار کار نکردیم. من میخواهم بگویم که به تشخیص شخص خودم فهمیدم که کرونا در تابستان خیلی کماثرتر است و در همان تابستان هم خودم کرونا گرفتم و رد کردم. من الان بیماری را میشناسم و تجربه شحصی دارم ولی نمیتوانم بگویم خوب بود. وزارت بهداشت همان موقع میگفت الان هر کسی که میتواند بیماری را بگیرد چون بهتر است و ویروس ضعیف است.» در واقع مخلص کلام این بود که کرونا در هر حال جان عدهای را خواهد گرفت و بهتر است سیاستمدارانه با ماوقع برخورد شود تا هیجانمدارانه و بر پایه احساسات: «اینها (دستاندرکاران وزارت بهداشت) چون سیاستمدار نیستند، نمیدانند تعطیلی مملکت و نجات جان یک سالمند شاید منجر به مرگ سه یا چهار جوان شود؛ مثلا یک جوان سی ساله، اگر به دلیل بیکاری یا ورشکستگی ناشی از تعطیلات خودکشی کند، مرگش برابر است با فوت ۵ سالمند که جانشان را نجات دادهایم؛ چون آن جوان میتوانست ۵۰ سال دیگر زندگی کند و آن ۵ سالمند جمعا عمری کمتر از این خواهند داشت… ما سالانه، نزدیک به ۲۰ هزار نفر تلفات تصادف رانندگی داریم، آیا حق داریم بگوییم رانندگی قدغن است و همه باید با مترو و قطار یا پیاده سر کار بروند یا اصلا نروند. ما میتوانیم به بیکارشدگان ماهانه حقوق دهیم یا به ورشکستهشدگان خسارت دهیم؟ بسیاری از مردم در این شرایط، بر اثر ورشکستگی و افسردگی ممکن است خودشان را بکشند، چه کسی جواب آنها را خواهد داد؟»
هر چند بخشهایی از صحبتهای افخمی در گفتوگوها و نامهها منطقی به نظر میرسد اما به دلیل ناشناختهبودن فضای مرگومیر ناشی از کرونا همچنان مشخص نبود اگر سیاستمدارانه هم تصمیمی گرفته میشد، آمار مرگومیر ناشی از کرونا پایین میآمد یا بالاتر میرفت. فعلا باید منتظر آمارها و پشت پردههای بعدی این ویروس مرگبار باشیم.