نخبگان ابزاری و فکری در آداب سیاست‌گذاری عمومی

نادر هوشمنديار استادیار دانشگاه آزاد اسلامی در دهه‌هاي گذشته همواره اين آرزو يا دغدغه در ايران وجود داشته است كه چگونه مي‌توان ناهمواري‌هاي توسعه توسط نخبگان ابزاری و فکری در سیاست‌گذاری توسعه را برطرف كرد و ايران را نيز به‌عنوان يك كشور روی به توسعه در جهان معرفي كرد. توسعه به‌طور قطع معناي كاملش صرفا دربرگيرنده درآمد سرانه يا سهم صنعت در توليد ناخالص داخلي يا اوضاع ركود و تورم نيست. آيتم‌هاي اقتصادي فقط بخشي از نمودارهای توسعه را تكميل مي‌كنند. بخش بزرگ‌تر و اصلي توسعه حوزه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي را به سامان مي‌رساند. می‌توان گفت نخبگان ابزاری و فکری در به سامان رساندن  قانون‌مداری، شخصیت، اخلاق و معرفت انساني سرمایه‌های اجتماعی هر کشوری هستند. فهم و درك ساده‌ترين مباني انساني و حفظ كرامت زيست اجتماعي كه همه اينها در قالب نهادهاي مختلف، سرمايه‌هاي اجتماعي را تشكيل مي‌دهند، جانمايه عملگرایی نخبگان ابزاری و فکری در شکل‌گیری توسعه هستند. حداقل در دنياي امروز هر كشوري برحسب ضوابط و روابط فرهنگي، خود نهادهاي انساني را ملاك دستيابي به توسعه مي‌داند. درس‌گرفتن از تجربه‌های جهانی سیاست‌گذاری معیار و مبناست. باید به روندهای «سیاست‌گذاری» اقتصادی و نیز «مباحث سیاسی، اجتماعی روز و در سطح ملی، جهانی و منطقه‌ای»، توجه بیشتری شود و به‌تبع‌آن، عملا بین‌المللی‌تر از بقیه نخبگان ابزاری و فکری، فکر می‌کند. اما در ايران به نظر مي‌رسد درست بر سر مباني رفتار انساني و سلوك اخلاقي براي شكل‌گيري سیاست‌گذاری توسط نخبگان ابزاری و فکری و توسعه، گرفتار كج‌فهمي يا الگوي رفتارهاي ضد سیاست‌گذاری شده‌ايم. براي همين مي‌شود مدعي شد كه يكي از عجيب‌ترين دوره‌هاي تاريخي در دوران دولت قبلی و فعلی را پشت سر مي‌گذاريم، آن هم بعد از آنكه حداقل چهار دهه از انقلاب اسلامی ما، در آرزوي روندهای «سیاست‌گذاری» اقتصادی و توسعه بوده‌ايم. اما چرا بايد اين اتفاق رخ دهد و ما نتوانيم به موجي يكپارچه براي رسيدن به پيشرفت، ثروتمند شدن و ايجاد بهره عمومي از مواهب آن، تبديل شويم؟ به نظر مي‌رسد ما جايي در هسته‌هاي فرهنگي خود گرفتار ندانم‌كاري‌هاي بزرگي هستيم كه در طول تاريخ قطورتر و عظيم‌تر شده‌اند. اكنون و در دوران حاضر كه همه كشورها براي رسيدن به روندهای «سیاست‌گذاری» اقتصادی توسعه حکمرانی خوب تعجيل مي‌كنند و با سرعت زيادي نيز رقباي خود را جاي مي‌گذارند، وقت آن است كه بنشينيم و با اتكا به دانش و شناخت به نقاط ضعف فرهنگي خود اعتراف كنيم، مخصوصا اينكه گره‌هاي فرهنگي، زمينه بروز بي‌اخلاقي‌هاي وسيع و دهلیزهای رانتی و فساد را ايجاد مي‌كنند و اگر اصلاح نشوند، مي‌تواند در محيط و حيطه‌هاي متنوع به سنگي در راه رسیدن به  توسعه تبديل شود. 
ادامه صفحه 9