این شیوه بازیکن سالاری نوبر است !

مهدی قائدی ستاره جوان آبی‌ها بعد از چند روز غیبت  یا  مصدومیت  که ابتدا گفته می‌شد به‌ دلیل سرماخوردگی است و بعد مشخص شد علت اصلی‌اش اعتراض او به مبلغ قراردادش بوده؛ حالا با اضافه شدن آپشن‌هایی به قراردادش به تمرین بازگشته است. جزئیات این‌ که براساس قانون این اتفاق درست است یا نه؟ چه مزایایی به قرارداد قائدی اضافه شده و... در بحث این پرونده نیست. ما می‌خواهیم بدانیم آیا مدارای باشگاه استقلال با قائدی به‌ رغم همه استعداد و توانایی‌اش عواقبی برای کار تیمی خواهد داشت؟ یک کار تیمی اصولی چه بنیانی دارد و اگر در هر سطحی یک گروه را اداره می‌کنیم در قبال چنین رفتارهایی باید چه برخوردی داشته باشیم؟ این مماشات با قائدی چه پیامی برای او و دیگر بازیکنان دارد و در آینده تبعاتش برای مدیریت باشگاه بزرگ استقلال چه خواهد بود؟ حسن روشن، پیش کسوت استقلال هم در گفت‌وگویی نظرش را با ما درمیان گذاشته است. 
 
چه شد کار استقلال و قائدی به این جا رسید؟ هیجان صفحات هواداری، برخورد نکردن با رفتارهای غیرحرفه‌‌‌ای قبلی و... زمینه اقدامات قائدی را فراهم کرد    اگر بخواهیم کار گروهی ما در هر سطحی که هست خوب جلو برود و اسیر حواشی نشود باید با زمینه‌‌‌های بروز آسیب‌‌‌ها آشنا شویم. آن ‌‌‌چه در این مصداق مشخص وجود داشت دارای چند جنبه است که برای هر شرکت، اداره، کسب و کار و حتی یک گروه دانشجویی که کار پژوهشی انجام می‌‌‌دهند هم می‌‌‌تواند آسیب‌‌‌زا باشد. هیجان‌‌‌های کاذب|    قائدی بهترین بازیکن یکی دو فصل اخیر استقلال است. اما تیم خوب یک ستاره دارد و آن ‌‌‌هم خود گروه است. گروه نباید تبلیغ زیادی روی یک فرد داشته باشد. باید فرصت نور تاباندن روی عملکرد   همه اعضا فراهم باشد چون بدون تلاش بقیه، بهترین فوق‌‌‌ستاره‌‌‌ها هم امکان معجزه ندارند. اما درباره توانمندی قائدی افراط زیادی شد و در این زمینه کانال‌‌‌های هواداری هم مقصر بودند. فشار زیادی که برای حفظ او از طرف هواداران ایجاد شد زمینه را برای زیاده‌‌‌خواهی ستاره جوان فراهم کرد. درحالی که از یک تیم بزرگ با ساختار قوی، حتی اگر ستاره‌‌‌ای هم جدا شود چون اصل ساختار انسجام دارد در بلند مدت آسیب ‌‌‌جدی به کار گروهی وارد نمی‌‌‌شود. ماجرای وریا|  کاپیتان توانمند آبی‌‌‌ها علناً انواع اختلاف‌‌‌ها را با مدیریت و کادر فنی داشت. زمین بازی را با اعتراض شدید ترک کرد.  اگر چه بعدا  برخی سایت ها در اقدامی عجیب جزئیات  قرارداد میلیاردی او را منتشر کردند که نسبت به قبل افزایش داشته است. هم برخورد نکردن با رفتار وریا، هم انتشار خبر افزایش قراردادش زمینه جدی رفتارهای قائدی بود. چون می‌‌‌داند در مدیریت باشگاه و کادر فنی اراده‌‌‌ای برای برخورد اصولی با چنین رفتارهایی نیست.  قراردادهای عجیب|   این‌‌‌ که یک بازیکن جدید قرارداد چند میلیاردی داشته باشد و ستاره چند فصل باشگاه 900 میلیون قرارداد ببندد تبعیضی است که ناخودآگاه صدای بازیکن را درمی‌‌‌آورد. این فصل چند بازیکن با قراردادهای میلیاردی در استقلال هستند که نصف  اثرگذاری قائدی را هم ندارند. البته پرسپولیس هم مشابه این مشکل را داشت و امثال علیپور و شجاع خلیل‌‌‌زاده معتقد بودند چرا باشگاه باید به استوکس، بودیمیر و اوساگونا به دلار و چند میلیارد پول بدهد اما بازیکن اصلی و اثرگذار به مراتب کمتر بگیرد؟ با این تفاوت که علیپور و شجاع در پایان فصل رفتند و قائدی در نیم ‌‌‌فصل ساز جدایی زد. در این بین برخی رسانه‌‌‌ها هم با اخبار جعلی مثل احتمال حضور قائدی در پرسپولیس، عرصه را بر مدیریت باشگاه تنگ کردند تا زیربار خواسته‌‌‌های قائدی برود.     این شیوه بازیکن‌ سالاری نوبر است! «حسن روشن» به عنوان یک پیش کسوت استقلالی درباره قهر قائدی به خاطر مبلغ قراردادش می‌گوید مجید حسین‌زاده | روزنامه‌نگار یکی از بهترین مهاجمان تاریخ باشگاه استقلال در ابتدای صحبت‌هایش درباره قهر مهاجم بااستعداد این روزهای آبی‌پوشان پایتخت می‌گوید: «حقیقتا من از ریز جزئیات قرارداد مهدی قائدی خبر ندارم اما تا جایی که شنیدم، هنوز با استقلال قرارداد داشته است. اگر همین‌ طور باشد و هنوز با استقلال قرارداد دارد، باید به صراحت بگویم که اشتباه  کرده است که چنین درخواستی داشته و بدتر از آن، قهر کرده و به این دلیل سر تمرین حاضر نشده است. اما اگر قراردادش تمام شده، حق دارد که هرچقدر دوست دارد به عنوان رقم قراردادش مطرح کند و باشگاه باید تصمیم نهایی را در این  زمینه بگیرد که آن مبلغ را به بازیکن پرداخت کند یا نه.»  این رفتار اشتباه، همین‌جا تمام نمی‌شود روشن درباره واکنش مربی و مدیریت این باشگاه برای برگشتن این بازیکن به تمرینات می‌گوید: «ببینید، مقصر اصلی این مشکل مدیریت است، مدیریت اشتباه است. این شیوه بازیکن‌ سالاری نوبر است. الان به وریا غفوری 12 میلیارد داده‌اند و قطعا قائدی رفته و گفته که چرا این‌ قدر بین من و او فاصله است. باشگاه باید به جای پنهان‌کاری، قائدی را بخواهد و به او توضیح دهد که تو این قدر می‌ارزی و همان پول را هم جلوی همه به او بدهند تا حساب کار دستش بیاید. بعدش هم توجه داشته باشید که این رفتار اشتباه، همین‌جا تمام نمی‌شود. فردا فلان بازیکن دیگر هم قهر خواهد کرد چون قائدی از این رفتار اشتباهش، سود برد».  تعصب به حرف نیست او درباره نقش تعصب بازیکن به تیمش در چنین ماجراهایی می‌گوید: «این تیم سرقفلی دارد و به نام هوادار است. آیا درست است که مدیرعامل و سرمربی بروند گریه کنند و به فلان بازیکن بگویند که جان عزیزت بیا در تیم ما بازی کن؟ مربی و مدیریت باید مرد و مردانه به هر بازیکنی بگویند که دوست داری بیا وگرنه خداحافظ. هر فردی می‌آید در پرسپولیس می‌گوید من از قدیم طرفدار با اصالت و دو آتیشه این تیم هستم و هر فردی به استقلال می‌آید، می‌گوید من از قدیم طرفدار با اصالت و دو آتیشه این تیم هستم، نمی‌شود که! تعصب به حرف نیست. چند روز پیش در مترو بودم، پدری من را دید و گفت که پسر من را بفرست استقلال. گفتم، چشم، بگویید برای تست بیاید به فلان جا تا ببینم می‌توانم برایش چه کار کنم. این پسر آمد و از او  پرسیدم که طرفدار چه تیمی هستی؟ گفت پرسپولیس. گفتم خب نباید بیایی استقلال. گفت حالا بعدا به تیم مورد علاقه‌ام خواهم رفت! بازیکن باید با عشق و علاقه به تیم بیاید، زوری که نیست!»  چنین رفتاری را از بازیکنان قدیمی به یاد ندارم «زمان ما اصلا کسی جرئت نمی‌کرد که چنین رفتاری از خودش نشان دهد. حقیقتا الان بازیکنی از قدیمی‌ها یادم نمی‌آید که قرارداد داشته، بعدش قهر کرده تا مبلغ قراردادش زیاد شود!» روشن با این مقدمه می‌افزاید: «ستاره تیم هم باشد، وقتی قرارداد امضا کرده تا فلان تاریخ، حرف اضافه نباید بزند. بعد که قراردادش تمام شد، اوضاع فرق می‌کند. فقط در استقلال و پرسپولیس نه، قدیم‌ها در هیچ تیمی چنین اتفاقی نمی‌افتاد.»  قائدی قهر که هیچ، حق اعتراض هم نداشت این پیش کسوت استقلالی می گوید: «قرارداد مال دعواست، مربوط به زمانی است که یک نفر رویش را زیاد می‌کند، طرف دیگر می‌رود طبق آن شکایت می‌کند. وقتی قائدی قراردادش را اصلا با هزار تا تک تومانی تا فلان زمان بسته، به هیچ‌وجه نباید اعتراض کند، قهر که هیچ. البته مدیریت اگر کاربلد باشد، می‌تواند بگوید به دلیل پیشرفت تو و ...، کمکت می‌کنیم که این بحث دیگری است اما این‌ که بازیکن بزند زیر قراردادش، من درک نمی‌کنم. در این ماجرا، 30 درصد بازیکن مقصر است و 70 درصد باشگاه. البته شما از نقش ایجنت‌ها هم غافل نشوید که در افزایش قرارداد بازیکن، هم از باشگاه پول می‌گیرند و هم بازیکن. این ایجنت‌ها پدر فوتبال ما را درآوردند.»  
گرو کشی  و خطر الگوپذیری موضوع قراردادهای مالی بازیکنان فوتبال با تیم‌هایشان هر چند شاید  موضوعی مالی به نظر برسد اما مسائل روان‌شناختی جالبی در پس مسائل مالی وجود دارد نرگس عزیزی | کارشناس‌ارشد مشاوره  اصرار قائدی برای تغییر قرارداد، نه تنها می‌تواند الگویی غلط به دیگر بازیکنان ارائه دهد که می‌تواند سرنوشت تیم را به شکلی دیگر هم تحت تاثیر قرار دهد. به بهانه مسائلی که این دو هفته درباره مهدی قائدی ستاره توانمند استقلال پیش آمده است، بد نیست نکاتی را در این باره در نظر داشته باشیم.  کاری که پسندیده نیست اما نادر هم نیست اگر بگوییم روشی که قائدی برای رسیدن به خواسته‌هایش طی دو هفته گذشته در پیش گرفته است، نوعی گروکشی است، اغراق نکرده‌ایم. او حدود دو هفته در تمرینات تیم حاضر نشد تا به این ترتیب به باشگاه فشار وارد کند. درست است که عبارت گروکشی برای بسیاری از ما سنگین به نظر می‌رسد اما واقعیت این است که اغلب ما در زندگی‌مان از این روش به دفعات بهره گرفته‌ایم. توجه به این نکته می‌تواند به ما کمک کند تا بی دلیل کار قائدی را بسیار زشت درجه‌ بندی نکنیم اما شاید با خود فکر کنید که کار قائدی هر چند شاید خیلی زشت نباشد، اما قطعا عوارض زیادی بر تیم استقلال خواهد داشت.  نوع مدیریت ماجرا، مهم‌تر از درخواست  با شنیدن اخبار مربوط به حاضر نشدن قائدی در تمرینات و درخواست‌های عجیب او آن چه به ذهن  می‌رسد، این است که اگر قرار باشد بازیکنان دیگر هم برای رسیدن به خواسته‌هایشان از این روش استفاده کنند، چه بر سر تیم خواهد آمد؟ این نگرانی بی‌جا نیست. اما باید توجه داشت که بیش از اصل نحوه برخورد قائدی در این موضوع، نوع واکنش باشگاه و تصمیم مدیران آن است که تعیین می‌کند قائدی نمونه آخر این ماجرا باشد یا این روش در آینده به شکلی سریالی تکرار شود. چرا که اگر قرار باشد استقلال یا هر باشگاه دیگری به راحتی به درخواست‌های یکی دو بازیکن خود تن دهند، احتمال طرح درخواست‌های عجیب از سوی بازیکنان قطعا افزایش خواهد یافت. اما جدای از این نکته، بهتر است در نظر بگیریم که الگوگیری غلط دیگر بازیکنان تنها عارضه برخورد ناپخته مدیران  استقلال در این مورد نیست.   قربانی بی ‌سر و صدای این ماجرا کیست؟ تحلیل‌های گروه ورزشی اسکای در لیگ برتر 2017-2018 انگلیس نشان می‌دهد در تیم‌های فوتبال دو عامل وقتی با هم ترکیب می‌شوند، احتمال تغییر مربی در آینده نزدیک به شدت افزایش پیدا می‌کند؛ عامل اول وضعیت تیم در لیگ است و عامل دوم میزان هزینه تیم در فصل. وقتی تیمی با وجود هزینه‌های بالا وضعیت خوبی در لیگ ندارد، احتمال تغییر مربی در آینده نزدیک به شدت افزایش می‌یابد. حالا بیایید به موضوع قائدی و تیم استقلال نگاه دوباره‌ای بیندازیم. استقلال در این فصل نتایج خوبی کسب نکرده است، در این بین قائدی در پی فشار بر مدیران برای تغییراتی در بندهای قراردادش است که می‌تواند هزینه تیم را در این فصل افزایش دهد. با توجه به این موضوع به نظر شما بازنده این بازی کیست؟