روزنامه اعتماد
1399/12/16
كادر درمان را دريابيد
تصور كنيد كه جنگ است، با نيروهاي خط مقدم چه رفتاري بايد داشت؟ روشن است كه با تمام توان براي آرامش خاطر و دسترسي آنان به امكانات كوشش ميكنيم. حالا اگر آنان را درگير كاغذبازي و امور پيش پا افتاده كنيم نتيجه چه خواهد شد؟ قضيه از اين قرار است كه در يكسال گذشته كادر بهداشت و درمان كشور در خط اول مبارزه با ويروس كرونا هستند. هر چند در مقاطعي از فشار كار كم شده است، ولي بيشتر اين مدت را در مبارزه بودهاند. حتي آنان كه در خط مقدم اين مبارزه، يعني اتاقهاي آيسييو و بخشهاي كرونايي نبودهاند، به نحو ديگري در خطوط دوم و سوم درگير اين پديده بودهاند. مطبها و بيمارستانها بايد خدمات درماني بدهند و اين امر خطر ابتلا را زياد ميكند، به همين علت آنان براي باز ماندن اين مراكز بالاترين احتياطها را به كار گرفتهاند. از جمله فاصله انداختن ميان بيماران، فاصله انداختن ميان ويزيتها و معاينات و... كه موجب طولاني شدن زمان باز بودن مطبها شده است و بسياري از پزشكان پس از ساعت 9 از مطب خود خارج ميشوند. نه فقط از مطب كه در تمامي بيمارستانها پزشكان برخي شبها را آنكال و گوش به زنگ هستند تا اگر ساعت 2 بعد از نيمه شب هم زنگ زدند، خود را به بيمارستان برسانند. بسياري از آنان شبهايي كه آنكال هستند اتاق خود را جدا ميكنند تا بر اثر صداي زنگ تلفن ديگر اعضاي خانواده دچار مشكل و بيداري نشوند. از طرف ديگر وزارت بهداشت براي كاهش اپيدمي مقرر كرده است كه از ساعت 9 شب به بعد ترددها در سطح شهر غير مجاز تلقي شود، مگر در موارد ضروري. براي حل اين مساله شماره خودروهاي پزشكان را در اختيار راهنمايي و رانندگي قرار دادهاند كه جريمه نشوند، ولي آنان همچنان اين خودروها را جريمه ميكنند. براي رفع آن بايد مراجعه چند ساعته به مراكز مربوط كرد سپس نامه از بيمارستان يا ديگر مراجع گرفت كه آقا يا خانم دكتر آنكال بوده يا... و اين فرآيند براي انجام كاري كه اصولا براي پزشكان نيازي نيست، بسيار ناراحتكننده و توانفرساست. دولت و وزارت بهداشتي كه نميتواند مسائلي به اين سادگي را در اين شرايط اضطراري حل كند، چگونه انتظار دارد كه نيروهاي خط مقدم اين مبارزه با طيب خاطر به انجام وظيفه اصلي خود مشغول باشند؟شايد از نظر يك مقام مسوول اين مشكل موضوع چندان مهمي نباشد، ولي چنين نيست، همين امور كوچك است كه در ابعاد گسترده موجب شكلگيري احساس و نگرش افراد نسبت به خود، نسبت به جامعه و نسبت به حكومت ميشود. من اگر يك پزشك باشم، ميفهمم كه اگر لازم باشد، ساعتها در آيسييو با وجود وخيمترين بيماران فعاليت و آنان را درمان كنم، اين كار نوعي وظيفهشناسي است و احساس رضايت ايجاد ميكند. ولي امكان ندارد بفهمم كه در شرايط كنوني كه همه چيز الكترونيك شده و شماره خودروي من وجود دارد، چرا بايد براي بيدار شدن در ساعت دو بعد از نيمه شب و رفتن به بيمارستان جريمه شوم و يك نيم روز را صرف حل آن كنم و به دادگاه حل اختلاف و پليس رفته و نامه مجوز بيمارستان را ببرم، آن هم يك بار نخواهد بود، هر از گاهي اتفاق خواهد افتاد. بيدار شدن ساعت 2 و رفتن به بيمارستان هر چند سخت است ولي انجام وظيفه و لذتبخش است و رضايت خاطر ايجاد ميكند، در حالي كه دويدن دنبال حذف جريمه 200 يا 500 هزار توماني توهين است و هيچ چيز ديگري نيست. متاسفانه مقامات رسمي متوجه اين واقعيت نيستند كه باارزشترين سرمايههاي اين مملكت كه نيروهاي متخصص باشد در حال رفتن از كشور است حداقل اين ايده به ذهن آنان آمده است. كميت آن محل بحث و گفتوگو است. از آنجا كه در اين كشور موضوعات اينچنيني به بحث و گفتوگو و نيز پژوهش گذاشته نميشود، نميتوان اظهارنظر قطعي كرد، ولي شواهد فراواني وجود دارد كه اين موج مدتهاست آغاز شده است. لطفا با سياستهاي نادرست اين فرآيند خروج را تسريع نكنيد. اين نحوه مقابله با كرونا نيست.