انتقاد تند جهانگیری از مجلس و مجمع تشخیص
شهروندآنلاین: اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری در واکنش به انتقادها از دولت گفت: «مردم کار و زندگی خود را از دولت توقع دارند و امور اجرایی بر عهده دولت است با دخالتهای خود به زندگی مردم آسیب نزنید.» او تأکید کرد: «برخی در دستگاه دیگر هستند اما میخواهند جای رئیس جمهوری باشند، اگر میخواهید رئیس جمهوری شوید از مردم رأی بگیرید.»معاون اول رئیس جمهوری گفت: «از مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام گله داریم؛ موضوعاتی را برای حل مشکل مردم ارجاع دادهایم اما شش، هفت سال است که بلاتکلیف مانده، آن وقت برای ما قصه تعریف میکنند.»
او گفت: «مردم کار و زندگی خود را از دولت توقع دارند و امور اجرایی بر عهده دولت است با دخالتهای خود به زندگی مردم آسیب نزنید.»
جهانگیری گفت: «کار دولت را سلب میکنند و زندگی مردم را گروگان میگیرند بعد مدعی هستند چرا دولت کار نمیکند. چرا زیادهخواهی میکنیم؟»
برگزیده اظهارات معاون اول رئیس جمهوری را میخوانید؛
چند منطقه آزاد را پیشنهاد دادهایم اما هنوز معطل تصمیم مجلس و مجمع تشخیص مصلحت هستیم در حالی که مردم مریوان هنوز کولبری میکنند و چشم انتظار ایجاد منطقه آزاد خود هستند.
برخی در دستگاه دیگر هستند اما میخواهند جای رئیس جمهوری باشند، اگر میخواهید رئیس جمهوری شوید از مردم رأی بگیرید. نمیشود جای دیگری باشید اما بخواهید مثل رئیس جمهوری عمل کنید.
جامعهای کارآمد است که بتواند در سرنوشت خود دخالت داشته باشد، انتخاباتی مشارکتجویانه برگزار کند و از مسئولان خود مطالبه و پرسشگری داشته باشد. از دل چنین جامعهای دولتی توانمند و ایرانی قدرتمند بیرون خواهد آمد.
در برنامه سوم توسعه کشور مسئولان شرایط اقتصادی را تغییر دادند و به جای توجه به کمبودها به دنبال اصلاح ساختارها رفتند. برنامه سوم اگرچه پیشنهاد دولت آقای خاتمی بود اما در مجلس پنجم که مدیریت آن با آقای ناطق نوری بود و در کمیسیون تلفیق آقای باهنر حضور داشت به تصویب رسید. معنای این اتفاق این بود که همه جریانات کشور روی جهتگیری اصلاح ساختار اقتصاد مبنی بر کوچکسازی دولت و فعالسازی بخش خصوصی اتفاقنظر داشتند.
حکومت باید برای اداره کشور نظریه و برنامه داشته باشد و متناسب با آن نظرات اصلاح ساختار را انجام دهد. بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب میگذرد اما هنوز پروندههای خصوصیسازی در دولت اول آقای هاشمی رفسنجانی بسته نشده است. اجرای سیاستهای متناقض در طول سالهای گذشته نتیجه مناسبی نداشته است، به عنوان حکومت باید هزینههای سیاستگذاریهای صحیح را بپذیریم.
اگر ما گفتهایم که اداره سیاسی جامعه نیاز به حزب و سمنهای فعال در بخشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد باید عوارض آن را نیز بپذیریم. این یک واقعیت است که احزاب به دنبال کسب قدرت و در اختیار گرفتن مناصب سیاسی نظیر ریاست جمهوری و مجلس هستند. احزاب کار خیریه انجام نمیدهند نمیشود که هم بگوییم چیزهای خوب دنیا را میخواهیم و هم از پیامدهای آن اجتناب کنیم.
آیا حکومتی که ما به دنبال آن هستیم به دنبال آزادی و استقلال برای ملت و ایجاد ایرانی مقتدر است، آیا ما برای چنین شرایطی ابزارهای آن را نیز قبول داریم؟ مشکل اینجاست که هر گروهی میاندیشد برای ایجاد ایرانی مقتدر باید روشی که صحیح میداند اجرا شود و هیچگاه نخواستهایم به یک روش اجماعی دست پیدا کنیم.
برخی در کشور نمیخواهند بدانند و به یاد آورند که کشورهایی همانند لیبی و عراق که ذیل این فصل از شورای امنیت قرار گرفتهاند چه سرنوشتی پیدا کردند.
زمانی که ایران ذیل فصل هفت شورای امنیت قرار گرفت، دلسوزان ایران، دولتی میخواستند که قادر باشد با گفتوگو، جمهوری اسلامی ایران را از ذیل فصل هفت بیرون بیاورد؛ دولت تدبیر و امید موفق شد این خطر را از ایران دور کند و توجه جهانی را به ایران جلب کند و فرصت توسعه را برای کشور فراهم نماید.
عدهای در داخل و خارج علیه برجام اقداماتی کردند و ترامپ نیز به عنوان یک فرد قلدر و نژادپرست بدون اینکه ایران از این تفاهم کوتاهی کرده باشد یکطرفه از برجام خارج شد و عدهای نیز در مجلس زیر برجام با فندک آتش روشن کردند و فشار آوردند که دولت از برجام خارج شود.
اما دولت و وزیر خارجه این فشارها را تحمل و اعلام کردند که از برجام خارج نمیشویم چراکه مانع اقدامات بعدی دشمنان ملت ایران خواهد شد.
چین، روسیه و اتحادیه اروپا بارها اعلام کردند طرفدار برجام هستند اما یک قدم برخلاف جهت اقدامات ترامپ برنداشتند؛ آنها بارها در مجامع بینالمللی به ما اعلام کردند که از برجام خارج نشوید البته باید در نظر داشت که در زمینه سیاسی و جلسات شورای امنیت با جمهوری اسلامی ایران در زمینه برجام همراهی کردند.
الان همه کشورهای دنیا و حتی جریانهای سیاسی داخلی نیز اعلام میکنند که باید به برجام بازگشت و اگر برجام را حفظ نکرده بودیم باید یک دور جدید مذاکرات برای رسیدن به توافق آغاز میشد، فشارهای وارده در زمان جنگ اقتصادی به کشور سنگین بود اما دولت به خوبی عمل کرد و اجازه نداد اقتصاد کشور متلاشی شود.
عدهای به گونهای به دولت اتهام ناکارآمدی میزنند که گویا عملکرد آنها در زمان مسئولیت یک دستگاه و سازمان فراموش شده است؛ این در حالی است که بدترین نوع اداره و بالاترین فساد، اقدامات خلاف قانون و گران اجرا شدن طرحها در زمان مدیریت آنان اتفاق افتاد.
عدهای میگویند دولت خسته و تنبل است اما شما که خسته و تنبل نیستید در یک دوره دو ساله چند تصمیم گرفتید که گره از زندگی مردم باز کرده است؟
باید انتخاباتی پرشور، رقابتی و با حضور حداکثری مردم انجام شود؛ باید با توجه به منویات مقام معظم رهبری همه جریانهای سیاسی نامزدهای موردنظر خود را در انتخابات داشته باشند و دولت نیز از این ظرفیت استفاده میکند تا انتخاباتی پرشور و با حضور حداکثری مردم شکل بگیرد تا بار دیگر اقتدار به ایران بازگردد و بتوانیم در مذاکرات با کشورهای غربی و قدرتهای جهانی خواستههای کشور را به پیش ببریم.
همه فشارها به دولت و رئیس جمهوری وارد آمد و هر فردی از جایی عصبانی بود، ضربهای به دولت میزد اما دولت تلاش کرد روحیه خود را برای توسعه و پیشرفت کشور حفظ کند.