روزنامه اعتماد
1400/01/16
زيست هنرمندانه
اگر رخشان بنياعتماد نبود!گلاب آدينه
رخشان خانم بنياعتماد عزيزم هرگز فراموش نميكنم كه اگر شما نبوديد من سالها پيش عطاي سينما را به لقايش بخشيده بودم .
تولدتان مبارك
شوق همكاري دوباره با رخشان عزيز
حسين جعفريان
در بين فيلمهاي متعددي كه كار كردهام پشت صحنه بعضي فيلمها چنان برايم خاطرهانگيز بوده كه تا هنوز هرگاه به يادشان ميافتم همان شور و لذت حضور در آن پروژهها بار ديگر به دلم چنگ ميزند. چند تا از بهترين نمونه اين نوع فيلمها همكاري با رخشان بنياعتماد بوده است. 4 فيلم با رخشان كار كردهام، 4 فيلمي كه جدا از خاطرهانگيزيشان از آنجا كه جزو آثار مطرح و ماندگار سينماي ايران بودهاند، سهيم شدن در خلق آنها برايم فرصت مغتنمي بوده است. تولد رخشان عزيز را تبريك ميگويم و برايش سلامتي آرزو ميكنم و اينكه با رفع موانع بتواند فيلمهاي بيشتري بسازد.
با توجه به رشد ابتذال، سينماي ايران بايد متاسف باشد كه كارگردانهاي متعهد و خلاقي چون رخشان بياعتماد كم كار شدهاند. در سال ۱۳۹۸ در ديداري كه با او داشتم، اطلاع داد كه در تدارك ساخت فيلم جديدي است، بديهي است كه از شنيدن اين خبر بسيار خوشحال شدم هم به اين دليل كه فيلم خوب ديگري به گنجينه سينماي ايران اضافه ميشود و هم به اين خاطر كه همكاري تازهاي به وقوع ميپيوند و دو تجربههاي خوب و دوستداشتني گذشته تكرار ميشود. متاسفانه با تشديد مشكلات فيلمسازي كه اهم آن ميتواند شيوع بيماري كرونا باشد، تحقق اين مهم به تعويق افتاد. اميدوارم با مناسب شدن شرايط اين اتفاق هر چه زودتر رخ بدهد.
او به وزن هستي اضافه ميكند
عاطفه رضوي
هستي بر پايه تولد استوار است و اگر نبود تولد، جهان سوت و كور بود. در هر ثانيه تعداد بيشماري انسان در هر كجاي جهان متولد ميشوند و اين همان روزي است كه براي هر كدام از ما به ثبت ميرسد، روزي كه ما هيچ اراده و انتخابي در زمان، مكان و چگونگي آن نداريم. بسياري از ما به همين دلخوشيم ولي آنچه هر انساني براي ماندگاري نيازمند آن است تولد دوباره است كه اين بار به اراده و اختيار خود كيفيت و چگونگي آن را رقم بزند. آن هم با اندوختههاي خود و يا انجام دادن يا ندادن كارهاي بيشماري كه از قضا گاهي انجام ندادنها و چشمپوشيكردنها سخت و دردناك هم هست. تعداد كمي از متولدين بيشمار جهان درد تولد دوباره را به جان ميخرند و اين همان رمز ماندگاريشان ميشود. بانويي كه ما امروز با اين جايگاه رفيع به نام «رخشان بنياعتماد» ميشناسيم از آن متولدين دوباره است كه درد و رنج فرهيختگي و زيستهنرمندانه را به جان خريده است. او در بزنگاهي كه تصميم گرفته نگاه مسوول، هنرمندانه و نگرانش را به جامعه بشري و پديدهها با ما در ميان بگذارد و رنج قضاوتها را متحمل شود تا مخاطبش ببيند و بياموزد روز تولد دوبارهاش است. چه خوشحالم در زماني زندگي ميكنم كه كسي چون او از دل دغدغههايش متولد ميشود و چه خوشبختم كه در خلق يكي از آثارش حضور داشتم. به زعم من ظرفيتهاي چنين كساني به وزن هستي اضافه ميكند و جهان ما را به جلو ميبرد. ۱۴ فروردين بهانهاي است تا يادآور شويم همه لحظاتي كه با آثارش براي ما ساخته از آن اوست. مبارك است و پربركت اين زادروز.
فيلمسازي كه به اندازه يك پنجره ميخواند!
جهانگير كوثري
پارسايي انسانها را بايد ارج نهاد، به آنها بايد ايمان داشت و در خالصي هنر سينما، رئاليسم آشفته اجتماع را تصوير كرد. فيلمسازان گروههاي اجتماعياند كه ماهيت فيلمهايشان در تاريخ ماندگار ميشود. از لني ريفنشتال تا كاترين بيگلو و سوفيا كوپولا و جين كمپيون و كمي دورتر در دهه 70 ليليان كاواني و لينا ورتمولر... همانا در ايران خودمان هم فيلمسازان بزرگي داريم. يك واقعيت محض تاريخي كه ايران فيلمسازان زن قابل بحثي دارد. از آنان كه فيلمساز نبودند و نيستند و بنا به دلايل و علتهايي يك يا دو فيلم به نامشان ثبت شده است، ميگذريم اما در اين ميان زنان فيلمساز از دهه 60 جايگاه و موقعيت تازهاي را در سينماي ايران تعريف كردند كه تعدادشان در اين جمهوري اعجابآور است. شايد باوركردني نباشد كه در سينماي فعلي ما بيش از 32 كارگردان زن در سينماي حرفهاي داشته باشيم، مستندساز وكوتاه كه فراوان. در اين ميان زنان كارگرداني داريم كه اگر با كارگردانهاي مرد سينما در يك لانگشات قرار دهيم، هيچ چيز كم نميآورند. 14 فروردين تولد يكي از اين زنان است.كارگرداني كه با زمينه مستندسازي، ادبياتشناسي، جامعهشناسي و تعهدات انساني به سينماي حرفهاي آمده و توانسته با اولين فيلمهايش جايگاه و صندلي خود را به دست آورد و در عرصه جهاني سبك و نوع سينماي خود را تثبيت كند. 13 فيلم بلند سينمايي در 34 سال نشان از حساسيت او به انتخاب موضوع و دقت در سوژه دارد. در آنسو فيلمهاي مستند اوكه هركدام ارزش و جايگاه يك فيلم سينمايي را دارد. تمركز، اين فيلمها را به كي نشون ميدين! ، زير پوست شهر، روزگار ما، حياط خلوت خانه خورشيد، ما نيمي از جمعيت ايرانيم، الينا و آي آدمها. بدينسان است كه كارگرداني متولد ميشود و بر اعتبار سينماي ايران ميافزايد و به مقام فرهنگي جهان ميرسد و در 14 فروردين ماه بودن در سينما را با تمام دلنگرانيهاي مردم خود ادامه ميدهد و با لرزش دست و دل غمخوار بيكسان و ضربخوردههاي همزبان خود ميشود. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه ميميرد و سحرگاه از يك بوسه به دنيا خواهد آمد. 14 فروردين روز تولد آن فيلمسازي است كه به اندازه يك پنجره ميخواند. رخشان بنياعتماد... .
سایر اخبار این روزنامه
تلاش براي احياي برجام
تغيير؛ مطالبه ديروز نياز امروز
ما و درختاني كه در برابر بيابان تابآورمان ميكنند
زيست هنرمندانه
قابل توجه پليس راه/ تبعيض در بهرهمندي از فناوري
دورنماي احياي برجام
عكس روز
هنوز وقت داريم اگر قدر بدانيم
خريدهاي ساده روزانه و اسكيمينگ
رييسجمهوري كه به وفادارترين طرفدارانش خيانت كرد
طولانيترين زندگي هم يك روز تمام ميشود