نامزدها برنامه عملی ارائه كنند؛ نه شعاری

عکس‌:‌آرمان ملی/حجت سپهوند‌‌‌/آرمان ملی- حمید شجاعی: انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم؛ 2 ماه دیگر در کشور برگزار خواهد شد و نهاد ریاست‌جمهوری در خیابان پاستور مستاجر جدید خود را خواهد شناخت. این در حالی است که هنوز نه حال و هوای انتخاباتی در کشور برقرار است، نه مردم نگاه چندان مثبتی به نهاد انتخابات و صندوق رای دارند و نه هنوز کاندیداهای چندان موج‌ساز، جریان‌ساز و با ‌برنامه‌ای وارد کارزار شده‌اند. همه اینها باعث شده این تلقی صورت گیرد که گویا قرار نیست انتخاباتی برگزار شود. در این راستا برای بررسی علل سرد بودن فضای کشور نسبت به انتخابات، کاندیداهای ریاست‌جمهوری و عدم‌برنامه‌محوری و اختیارات رئیس‌جمهور «آرمان ملی» با سید‌مصطفی هاشمی‌طبا، فعال سیاسی و نامزد انتخابات گذشته ریاست‌جمهوری به گفت‌و‌گو پرداخته است که می‌خوانید.  نــگاهی بــــه شــرایط جامعه نشان می‌دهد که در فاصله 2 ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری هیچ‌گونه فضایی در خصوص انتخابات  و حال و هوای آن در مـــیان مردم و حتی برخی جریانات سیاسی وجود ندارد و کاندیداها نیز برنامه جریان‌سازی برای ایجاد حس مشارکت در مردم ارائه نمی‌کنند، این مسائل را از چه بابت می‌دانید؟
من معتقدم کسانی که می‌خواهند نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شوند خیلی تردید دارند؛ تردید در اینکه کارایی آنها چقدر خواهد بود و می‌خواهند چه به مردم بگویند. چرا‌که مردم از این حرف‌های کلی بریده و خسته شده‌اند. من بارها در جاهای مختلف ‌گفته‌ام هر کس بتواند یک برنامه عملی و اجرایی برای رفع مشکلات کشور ارائه بدهد، قاعدتا باید رای بیاورد و رای هم می‌آورد و مردم نیز از حضور او استقبال خواهند کرد. اما چون هیچ یک از نامزدها نمی‌توانند برنامه ارائه دهند، همه درصدد‌ند مثل روال انتخابات‌های گذشته یکسری حرف‌های کلی بزنند و به هر نحوی مردم را پای صندوق‌های رای بکشانند و بالاخره هم یک نفر به ریاست‌جمهوری برسد. در حالی که این فضا چندان خوب نیست و زمان کلی‌گویی و حرف‌های بی‌منطق گذشته و به همین دلیل هیچ‌کس نمی‌تواند برنامه‌ای ارائه دهد مبنی‌بر اینکه در حوزه‌های مختلف چه‌کار خواهد کرد و چه پلن‌هایی خواهد داشت. به همین دلیل است که آنهایی که می‌خواهند در انتخابات حاضر شوند، مردد هستند. در نتیجه در انتخابات برد با نامزدی خواهد بود که بتواند حرف تازه و جدیدی بزند و به‌واقع در پی حل مشکلات مردم باشد و پس از انتخاب مردم  و مسائل‌شان را فراموش نکند. شعار و کلی‌گویی را همه می‌گویند؛ مهم این است که چه کسی می‌تواند با ایده‌های تازه، جدید و قابل‌ارزیابی  و عمل مردم را به حضور در انتخابات ترغیب کند. مفاهیم کلی مثل تامین رفاه، امنیت‌، اقتصاد خوب، و ... از سوی همه بیان می‌شود، مهم این است که هر کس به صورت جزئی بگوید در هر حوزه‌ای چه برنامه‌ای دارد تا در صورت انتخاب شدن در راستای همان برنامه‌ها حرکت کند.  از همین رو است که با توجه به شرایط جامعه‌، نارضایتی‌های مردم و برخی عملکردهای ناکارآمد، فضای جامعه چندان مطلوب و انتخاباتی نیست  و مردم نگاه مثبتی به حضور در انتخابات ندارند. از طرف دیگر آنهایی که می‌خواهند در عرصه حاضر باشند از هم‌اکنون باید حرف‌های خود را بزنند؛ حال اینکه نامزد شوند یا نه در مرحله بعدی قرار می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد چهره‌های سیاسی و افراد صاحب‌نظر در این حوزه از آنجایی که نمی‌دانند چه می‌خواهند بکنند به جای ارائه راهکار و پیشنهاد سکوت پیشه کرده‌اند و منتظرند ببینند به روش‌های معمول چه کسی رئیس‌جمهور خواهد شد. 
 معمولا کاندیداها با بـــرنامه‌ اهــداف انتخاباتی وارد عرصه می‌شود، پس چــگونه است کـــه مـی‌گویید هـیچ‌کس بــرنامه ارائه نمی‌دهد؟
آنچه نامزدها در مقاطع مختلف انتخاباتی گفته‌اند برنامه یا چشم‌انداز و اهداف از قبل ترسیم شده نبوده و نیست؛ بلکه صرفا کلی‌گویی در مورد مسائل و حوزه‌های مختلف است. مثلا ما می‌خواهیم اقتصاد خوب شود یا ‌می‌خواهیم روابط خارجی کشور بر اساس عزت باشد. خب؛ چه کسی مخالف این امور است؟ مهم این است که چه برنامه‌ای این خصوص دارند و به عبارتی چگونه عمل کردن در این راستا مهم است. این‌گونه نیست که ما هر چه دوست داریم همان را بیان کنیم. کاندیداها و روسای‌جمهور بعضا به جای تدوین و ارائه برنامه خواسته‌ها و آرزوهای خود را مطرح می‌کنند. اینکه  دوست داریم این‌گونه شود و اگر این اتفاق بیفتد شرایط مطلوبی را رقم خواهد زد. در حالی که آرزوها مهم نیست و آنچه اهمیت دارد برنامه‌های اجرایی است که گفته شود این کارها را انجام می‌دهیم تا مثلا روابط خارجی خوب و مطلوبی را داشته باشیم. در اقتصاد، محیط‌زیست و... این امکانات را داریم و با این امکانات این اقدامات را انجام خواهیم داد. وگر‌نه از این آرزوها در برنامه‌های 5 سال توسعه بوده و به هیچ‌کدام نیز عمل نشده یا مثل آقای احمدی نژاد خمیرش کردند و کسی هم نتوانسته چیزی بگوید. 


 بــرخـی مـــطرح می‌کنند از آنجایی که شاید اختیارات روسای‌جمهور با برنامه‌‌‌ها و اهداف ترسیم شده‌‌شان در حوزه‌های مختلف همخوانی نـــداشته باشد، اکثرا برنامه‌های دولت‌‌های مختلف به طور کامل اجرا نمی‌شود؛ تحلیل شما در این خصوص چگونه است؟
معتقدم اختیارات رئیس‌جمهور وابسته به قوانین بوده و معلوم است و رئیس‌جمهور در حد اختیاراتی که در قانون اساسی دارد، می‌تواند عمل کند. هر چند رئیس‌جمهور 26 وزارتخانه در زیرمجموعه خود دارد و اعتبارات مشخص است و باید بگویند فلان سرمایه را برای فلان حوزه هزینه می‌کنیم. رئیس‌جمهور اختیاری در خصوص جنگ، صلح و نیروهای نظامی ندارد اما در حوزه اجرا آن‌طور که در قانون اساسی آمده، می‌تواند از اختیارات ذکر شده استفاده کند. وزارتخانه‌های زیر‌مجموعه دولت باید بتوانند کار را به نحوی پیش ببرند و اعتباراتی را پیش‌بینی کنند که در میانه راه به مشکل نخورند. هر چند تاثیر برخی مسائل مثل نهادهای موازی یا مجلس ناهمسو را نیز نباید نادیده گرفت. به دلیل حضور حداقلی مردم در انتخابات مجلس، مجلس حداقلی تشکیل شده و معلوم نیست رئیس‌جمهور بعدی با اینها  چه‌کار خواهد کرد. همین مساله است که باعث ایجاد برخی اختلافات و ناهماهنگی‌ها شده و هر‌کس آنطور که می‌خواهد عمل می‌کند. البته بحث دیگری هم هست که رئیس‌جمهور از اختیارات خود حسن‌استفاده را می‌برد یا نه؟ مثلا مجلس گفته یارانه قشر متمکن جامعه قطع شود اما رئیس‌جمهور و سازمان برنامه می‌گویند نمی‌توانیم این مورد را تشخیص دهیم. این مساله به این معنی است که رئیس‌جمهور نتوانسته از اختیارات خود به خوبی استفاده کند. یا مثلا در مورد رساندن کالا به دست مردم می‌توانستند از مدلی مثل کالابرگ یا شبیه آن استفاده کنند که به دست مردم برسد، اما نمی‌کنند. این دیگر به نهادهای موازی و... ربطی ندارد. آنجایی که دولت باید کار خود را انجام دهد به درستی عمل نمی‌کند و باعث ایجاد چنین مشکلاتی می‌شود که مرغ مشکل کشور شود. در حالی که اگر  خود دولت و رئیس‌جمهوری یک سیستم توزیع درست  و عادلانه می‌گذاشتند این موضوع به سرعت حل می‌شد. یا وزارت راه و شهرسازی می‌تواند ضوابط خانه‌سازی در کشور را اعلام کند؛  اما عدم این اعلام‌‌ها و تصمیمات باعث می‌شود در بسیاری از جاها شاهد ساختن مسکن نباشیم اما در جایی دیگر آپارتمان 1000 متری با استخر داخل آپارتمان ساخته می‌شود. لذا وقتی کمیت خود دولت لنگ است نباید شکایت کنیم. اینها نمونه‌ها و مثال‌هایی بود که دولت می‌توانست با استفاده از اختیارات خود انجام دهد اما انجام نداد.