روزنامه شرق
1400/01/29
مذاکرات فرسایشی و قدرت
مذاکرات فرسایشی و قدرت کیومرث اشتریان نظریه بازیها این آموزه را دارد که در بحرانهای بینالمللی هرچه شمار بازیگران و گستره موضوعات مورد مناقشه بیشتر باشد، دستیابی به توافق سختتر و بلکه امکانناپذیر میشود. گفتوگوهای برجامی ایران و شش قدرت جهانی از این سنخ است و براساس نظریه بازیها چشمانداز دستیابی به توافق بسیار مبهم است. هریک از این کشورها، خواستهها و مطالباتی دارند و سعی میکنند که از این نمد برای خود کلاهی به دست بیاورند. از سوی دیگر، عربستان و اسرائیل و دیگران در پی مداخلهاند و عملا دامنه این مناقشه فراتر از ایران و آمریکا رفته؛ بلکه عملا تبدیل به یک موضوع فرامنطقهای و شبهجهانی شده است. از حیث موضوع نیز آمریکا و اروپا در پی آناند که فراتر از مناقشه هستهای به قدرت موشکی ایران و مناقشه پایانناپذیر حقوق بشر بپردازند. نتیجه سخن ساده است؛ هر کشوری که در پی افزایش بازیگران و تکثر موضوعات باشد، عملا نمیخواهد این توافق به سرانجام برسد؛ بلکه در پی کشدارکردن موضوع است. در کشدارکردن موضوع هم که تقریبا همه کشورهای طرف ما منتفع میشوند؛ هریک به گونهای. از سوی دیگر، مطالعات فرهنگ سیاسی آمریکایی به ما نکته مهمی را نشان میدهد: به قول یکی از پژوهشگران این حوزه، فرهنگ سیاسی آمریکا چنان است که منظورش از همکاری بینالمللی این است که کشورها به پروژههای آمریکایی بپیوندند و با موضوعات مدنظر آنان همکاری کنند. اما این سخنان به معنای آن نیست که باید میز مذاکره را ترک کرد یا اینکه به مذاکرهکنندگان ایرانی ناسزا گفت. واقعیت این است که در وضعیت متناقضنمایی قرار گرفتهایم که بهسختی میتوانیم از فرصت احتمالی بهره لازم را ببریم. یک گزینه رادیکال این است که یکباره با آمریکا کنار بیاییم و به کلی عطای انرژی هستهای را به لقایش ببخشیم. این گزینه نهتنها از سوی ایران امکانپذیر نیست؛ بلکه به نظرم از سوی آمریکا و اروپا هم به معنای پایان مناقشه نیست؛ چراکه بلافاصله موضوع موشکها و سپس حضور منطقهای و حقوق بشر را پیش میکشند. عملا راه را خود بستهاند؛ نه اینکه ایران بسته باشد؛ چون در این مناقشه آمریکا، فرانسه، چین و حتی روسیه میلیاردها دلار از اعراب خلیج فارس سود بردهاند. اتحاد با ایران «موضوعیت استراتژیک» برای این کشورها ندارد؛ بلکه حفظ «وضعیت مناقشهای» برای اغلب و بلکه همه کشورهایی که نام بردیم، موضوعیت استراتژیک پیدا کرده است. فهم این نکته مهم است که عمق مسئله را برای ما آشکار میکند و استراتژی ما را در سیاست داخلی و خارجی تعیین میکند. ما در یک وضعیت تاریخی قرار گرفتهایم که فهم آن از سوی همه نیروهای مذهبی و ملی ضروری است؛ بنابراین نباید به این بسنده کرد که همه مقاصد خود را در گفتوگوها دنبال کنیم که اساسا امکان ندارد؛ چون آنچنانکه گفته شد، تقریبا هر شش کشور برجامی هریک به درجاتی از طولانیشدن این موضوع بهره میبرند؛ بنابراین زمان به سود ما نیست و بلکه فرسایشی است. در هر صورت راهی بیبازگشت را آمدهایم. این راه با افزایش قدرت در همه ابعاد به سرانجام میرسد. از قدرت موشکی تا افزایش نفوذ منطقهای. از حیث داخلی نیز این مذاکرات نباید به انسجام داخلی ضربه بزند. درحالیکه همگی میدانند که راهی جز مذاکره کوتاهمدت نداریم و رهبری هم فرمودند که «ما بحثی در این زمینه نداریم .ولی باید مراقبت شود که مذاکره فرسایشی نباشد». حیرتآور است که این مذاکرات به عاملی برای عدم انسجام و فرسایش داخلی تبدیل شده است و حیرتآورتر آن است که در درون نظام هم اقدامی جدی در راستای کاهش تفرقه نمیشود. این تفرقه در درازمدت بسیار آسیبزا است. از سویی شماری از نیروهای خدوم این کشور را از میدان به در میکند و از سوی دیگر افراطگری و جهالت را در مدیریت دامن میزند.
سایر اخبار این روزنامه
حرافی علیه ایران را بس کنید
جنبش چریكی با اشتباهات تاكتیكی روبهرو بود
میتوان برای نوشتن یک متن مشترک شروع به کار کرد
نباید تریبونی داشته باشیم که آرامش را به هم بریزد
از تورم صفر درصدی تا درآمد ۵۰ هزاردلاری
ممکن است کارگزاران علیه فائزه هاشمی بیانیه بدهد
شوخی ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی
از نگرانی مراجع برای وضعیت علمی حوزه تا معلمی طلاب در مدارس
بورس کشور را از مصیبت بزرگ تورم نجات داد
مذاکرات فرسایشی و قدرت
چینزدگی و چینستیزی
طرحی بدون چشمانداز
مسئولیتپذیری در ساختار سیاسی؟!
تروريسم هستهاي
حفاظت از گذشته