خاتمي؛ گزينه اول نهادِ اجماع ساز

آرمان ملی- احسان انصاری: با قطعی شدن عدم‌حضورآیت‌ا...سیدحسن خمینی و احتمال اندک حضور ناطق‌نوری نگاه جریان تحول‌خواه کشور به سمت لیدر جریان اصلاحات یعنی سید‌محمد خاتمی معطوف شده است؛ اتفاقی که در صورت رخ دادن می‌تواند بسیاری از معادلات انتخاباتی را به هم بزند و فضای ناامیدی موجود در جامعه را متحول کند. این در حالی است که به نظر می‌رسد در صورت امکان حضور خاتمی در انتخابات یک اجماع ملی حول محور ایشان رخ خواهد داد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با مهندس علی صوفی، وزیر رفاه و تعاون در دولت اصلاحات گفت‌وگو کرده است. مهندس صوفی معتقد است: «‌اگر لازم باشد آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد. با این وجود اینکه شرایط اجازه بدهد ایشان در انتخابات حضور پیدا کند، بسیار بعید است. به هر حال جریان اقتدارگرا حاضر به چنین ریسکی نیست که اجازه بدهد آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا کند. اگر قرار است آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا کنند با توجه به شرایط کشور این اتفاق رخ خواهد داد. شرایط به شکلی نیست که ایشان بی‌گدار به آب بزنند و چنین اقدامی نخواهند کرد. اگر شرایط برای حضور ایشان در انتخابات فراهم باشد آقای خاتمی کسی نیست که کنار بکشد و نسبت به وضعیت امروز کشور بی‌تفاوت باشد. با این وجود اگر شرایط فراهم نباشد و تحلیل ایشان این‌گونه باشد که اگر در رقابت‌های انتخاباتی حضور پیدا کنند ردصلاحیت خواهند شد و این اتفاق را قطعی بدانند در انتخابات حضور پیدا نخواهند کرد». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  نهاد اجماع‌ساز در کارکرد چه تفاوت‌هایــــی 
با شورای عالی سیاستگذاری پیدا کرده است؟
تغییری در تصمیمات نهاد اجماع‌ساز نسبت به شورای عالی سیاستگذاری مشاهده نمی‌شود. در شرایط کنونی نهاد اجماع‌ساز آیین‌نامه‌های داخلی را تنظیم و تصویب و از سوی دیگر ساختار تصمیم‌گیری در این نهاد را مشخص کرده است. این در حالی است که ساختارهای تصمیم‌گیری نهاد اجماع‌ساز با ساختارهای شورای عالی سیاستگذاری تفاوت معناداری پیدا نکرده و تقریبا شیوه تصمیم‌گیری مانند گذشته خواهد بود. در شورای عالی سیاستگذاری چهار کارگروه وجود داشت؛ در حالی که تعداد کارگروه‌ها در نهاد اجماع‌ساز به پنج کارگروه رسیده است. وضعیت استان‌ها نیز تا حدود زیادی مانند گذشته است و تغییر محسوسی وجود نداشته است. البته نیاز نیست اتفاق خاصی نیز در استان‌ها رخ بدهد. به هر حال همان ترکیبی که در گذشته در استان‌ها بین احزاب و اشخاص شکل گرفته بود به شکلی بود که اهداف جریان اصلاحات را تا حدود زیادی محقق می‌کرد. در نتیجه نیاز به تغییر جدی در این زمینه وجود ندارد. شورای عالی سیاستگذاری در سال98 شورای اصلاح‌طلبان استان را تشکیل داد که تاکنون نیز این شوراها وجود داشته است. به نظر می‌رسد ادامه این رویکرد نیز امکان‌پذیر باشد و نیاز به تغییر جدی وجود نداشته باشد. در برخی استان‌ها نیاز به تغییراتی وجود دارد که این تغییرات نیز انجام خواهد شد. در مجموع در ساختارهای گذشته تصمیم‌گیری جریان اصلاحات تغییری به وجود نیامده است و تصمیماتی که تاکنون اتخاذ شده بیشتر تشکیلاتی بوده است. این در حالی است که نهاد اجماع‌ساز هنوز به موضوع مصادیق انتخاباتی ورود نکرده است.
 در حالی که در انتخابات گذشته فضای کشور چندماه قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری شکل انتخاباتی به خود می‌گرفت اما در شرایط کنونی شاهد شور و نشاط انتخاباتی در جامعه نیستیم. مهمترین دلایل این وضعیت چیست و جریان اصلاحات با چالش فرسایش اعتماد اجتماعی چه خواهد کرد؟


واقعیت این است که جریان اقتدارگرا به مرور زمان قدرت بیشتری پیدا کرده و‌ توجه به سازوکارهای دموکراسی و جمهوریت در این جریان به مرور زمان تقویت نشده است. برای این جریان دیگر کیفیت و حضور و مشارکت مردم در انتخابات دارای اولویت نخست نیست. اصولگرایان به دنبال یک مجلس و دولت کنترل شده هستند که در اختیار آنها قرار داشته باشد. این رویکرد نیز دارای اقتضائاتی است. یکی از این اقتضائات، آن است که مردم در انتخابات کمتر شرکت کنند. تجربه نشان داده هر چه میزان مشارکت در انتخابات بیشتر بوده شانس جریان اقتدارگرا کاهش پیدا کرده و به عکس هر چه میزان مشارکت مردم کاهش داشته است این جریان از شانس بیشتری برای حضور در قدرت برخوردار بوده است. در شرایط کنونی نیز این جریان همه امور را به جز دولت در اختیار دارد. به همین دلیل نیز به دنبال این هستند که در شرایطی که مشارکت مردم در انتخابات کاهش پیدا کند، دولت را نیز در اختیار بگیرند. اصولگرایان در سال98 نیز  از همین رویه استفاده کردند و در نهایت موفق شدند کاندیدای مورد نظر خود را به مجلس بفرستند. مهم نیست کسانی که وارد مجلس شده‌اند دارای چه عملکردی هستند؛ بلکه نکته حایز اهمیت این است که برخی نمایندگان مجلس تحت‌سلطه و انقیاد جریان اقتدارگرا قرار داشته باشند. هر چه به زمان انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم سیطره جریان اقتدارگرا بیشتر می‌شود. به همین دلیل نیز از ابزارهای قدرت خود برای رسیدن به مقصود استفاده می‌کنند. این جریان گمان می‌کند با چنین شیوه‌هایی می‌تواند اوضاع را کنترل کند. در نتیجه لزومی نمی‌بیند برای خود چالش ایجاد کند. رویکرد این جریان از یک طرف به جمهوری و از سوی دیگر به مردم تغییر پیدا کرده است. به صورت طبیعی نتیجه چنین وضعیتی کاهش مشارکت سیاسی خواهد بود.
 آیا کاهش مشارکــت در نهایت به وجاهت کلیت آسیب نمی‌زند؟
 حاکمیت در گذشته به انتخابات به عنوان یک رفراندوم نگاه می‌کرد و مشروعیت خود را به انتخابات گره زده بود و همواره نسبت به میزان مشارکت مردم در انتخابات حساسیت و نگرانی داشت. بنده چندین سال به عنوان استاندار مجری برگزاری انتخابات بودم و از نزدیک با شرایط آشنایی دارم. در زمان جنگ مدیریت کشور با کمبود‌های زیادی مواجه شده بود. پس از دوران جنگ نیز دولت آقای هاشمی روی کار آمدند که به دنبال اصلاحات اقتصادی در کشور بودند. این اصلاحات اقتصادی‌ دارای پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بود و حتی در برخی مناطق کشور مردم نسبت به این وضعیت اعتراض کردند و به خیابان‌ها آمدند. در چنین شرایطی دغدغه مسئولان این بود که به‌رغم مشکلات موجود چگونه می‌توانند مردم را نسبت به حضور در انتخابات امیدوار کنند. به همین دلیل نیز هنگامی که برخلاف پیش‌بینی‌هایی که داشتند مردم به صندوق‌های رأی هجوم می‌آوردند این مسأله برای مسئولان اعجاب‌آور بود. در چنین شرایطی بود که مسئولان پایه‌های نظام را مستحکم می‌دیدند. این در حالی است که به‌تدریج این وضعیت تغییر کرد و امروز عده‌ای گمان می‌کنند حضور یا عدم‌حضور مردم در انتخابات اهمیت ندارد و حکومت کردن همین معنا را می‌دهد. این جریان در طول این سال‌ها به دنبال این بوده که اریکه قدرت را در دست بگیرد و از سوی دیگر اطاعت را نیز تعلیم بدهد. این ساده‌ترین فرمول حکومتی بود که اصولگرایان و اقتدارگرایان به دنبال آن بودند و آن را می‌پسندند. فرمول حکومتی که اصولگرایان به دنبال آن هستند ساده است و دارای دو بعد  بیشتر نیست که آن دو بعد نیز قدرت و اطاعت است. این در حالی است که در یک حکومت آزاد دو عنصر «آزادی» و «اجبار» مورد استفاده قرار می‌گیرد. به صورت طبیعی آزادی نیاز به نظم دارد و نظم نیز در درون خود اجبار دارد. این نوع حکومت کردن نیازمند ظرافت بالایی است که دو عنصر آزادی و اجبار با هم ترکیب شوند و نتیجه مطلوبی به همراه داشته باشند. در این نوع حکومت‌ها هم باید به مردم آزادی داد و هم اینکه نظم و قانون را اجرا کرد. این نوع حکومت نیاز به اندیشه و فراست عمیق و زیادی دارد. در شرایط کنونی ما در حال حرکت به سمت حکومتی هستیم که بسیار ساده است و مبتنی بر قدرت و اطاعت است.
 در چنین رویکردی احتمال رد‌صلاحیت شدن گزینه‌های مورد نظر جریان اصلاحــــات به چه میزان خواهد بود؟
دو جریان سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرای فعلی و چپ و راست گذشته سال‌هاست با هم رقابت دارند و به همین دلیل با رویکردها و شگردهای یکدیگر آشنایی دارند. این شناخت نیز یک شبه به وجود نیامده؛ بلکه در رقابت‌های مختلف انتخاباتی در طول سال های گذشته شکل گرفته است. تجربه تاریخی نشان داده اصولگرایان اگر با یک ترفند به موفقیت دست پیدا کردند در آینده نیز دوباره از همان ترفند استفاده می‌کنند. حتی حاضر نیستند ظاهر این ترفند را تغییر بدهند تا برای دیگران قابل‌تشخیص نباشد. به عنوان مثال در جریان برگزاری انتخابات مجلس علیه آقای الویری یک کلیپ ساخته بودند و آن را منتشر کردند. این در حالی است که در سال96 کلیپ عصر عاشورا را ساختند که نشان می‌دهد ترفندهای اصولگرایان همواره مانند هم است و مرتب آن را تکرار می‌کنند. به همین دلیل نیز بنده گمان می‌کنم اصولگرایان همچنان از ردصلاحیت چهره‌های اصلاح‌طلب دست برندارند و همین رویکرد را ادامه بدهند تا بتوانند فضای انتخابات را به سود خود کنترل کنند.
 پس از قطعی شدن عــدم‌حضور ناطــق‌نوری و سید‌حسن خمینی در انتخابات ریاست‌جمهوری مطالبات به سمت سید‌محمد خاتمی گرایش پیدا کرده است. آیا شرایطی را مشاهده می‌کنید که آقای خاتمی در رقابت‌های انتخاباتی حضور پیدا کنند؟
اگر لازم باشد آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد. با این وجود اینکه شرایط اجازه بدهد ایشان در انتخابات حضور پیدا کند بسیار بعید است. به هر حال جریان اقتدارگرا حاضر به چنین ریسکی نیست که اجازه بدهد آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا کند. اگر قرار است آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا کنند با توجه به شرایط کشور این اتفاق رخ خواهد داد. شرایط به شکلی نیست که ایشان بی‌گدار به آب بزنند و چنین اقدامی نخواهند کرد. این تصمیمی است که آقای خاتمی باید بگیرند و بنده تنها دیدگاهم را بیان می‌کنم. با این وجود معتقدم اگر شرایط برای حضور ایشان در انتخابات فراهم باشد آقای خاتمی کسی نیست که کنار بکشد و نسبت به وضعیت امروز کشور بی‌تفاوت باشد. با این وجود اگر شرایط فراهم نباشد و تحلیل ایشان این‌گونه باشد که اگر در رقابت‌های انتخاباتی حضور پیدا کنند ردصلاحیت خواهند شد و این اتفاق را قطعی بدانند در انتخابات حضور پیدا نخواهند کرد.
 آیا نهاد اجماع‌ساز به سمتی حرکت خواهد کرد که در نهایت به گزینه خاتمی برسد؟
‌گزینه نخست نهاد اجماع‌ساز در هر شرایطی آقای خاتمی است. این احتمال وجود دارد که نهاد اجماع‌ساز از آقای خاتمی بخواهند با توجه به شرایط امروز کشور در انتخابات ثبت‌نام کنند و برای مدیریت کشور برنامه ارائه کنند. نهاد اجماع‌ساز همه گزینه‌هایی را که امکان دارد در شرایط کنونی تأثیرگذار باشند و بتوانند مشکلات مردم را حل کنند، در دستور کار خود دارد که در راس همه آنها آقای خاتمی قرار دارد.
 آقای عارف ستادهــــای انتخاباتی خود را در استان‌ها راه‌اندازی کرده‌اند. به چه میزان این احتمال وجود دارد که گزینه نهایی اصلاح‌طلبان آقای عارف باشد؟
آقای عارف تجربه شده‌اند و در گذشته امتحان خود را پس داده‌اند. ایشان در سال92 به انتخابات ورود کردند اما با مصلحت‌سنجی جمعی به این نتیجه رسیدند که بهتر است به سود آقای روحانی از صحنه انتخابات کناره‌گیری کنند که در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. در انتخابات سال96 نیز به دلیل اینکه رئیس‌جمهور مستقر در انتخابات حضور داشتند کاندیدا نشدند؛ بلکه در مجلس حضور داشتند. در نتیجه طبیعی است که آقای عارف خود را برای انتخابات1400 آماده کرده باشد. نکته قابل‌تأمل اینکه امروز تفاوت فاحشی بین شرایط امروز با گذشته وجود دارد و شرایط امروز مردم و نخبگان و جریان‌های سیاسی مانند گذشته نیست. در بین سال‌های92 تا96 اصلاح‌طلبان به‌رغم مشاهده عبور از اصول اصلاح‌طلبی برای کنار گذاشتن جریان تندرو از حاکمیت سراغ کاندیدایی مانند آقای روحانی یا برخی اصولگرایان در مجلس رفتند. در چنین شرایطی بود که مردم برای عدم‌پیروزی اصولگرایان تندرو از اصولگرایان معتدل در انتخابات حمایت می‌کردند. در چنین شرایطی هر لیستی که اصلاح‌طلبان معرفی کردند مورد حمایت مردم قرار گرفت. این در حالی است که شرایط امروز مانند گذشته نیست که اصلاح‌طلبان هر لیستی منتشر کنند مورد حمایت مردم قرار گیرد. رابطه تابع و متغیر انتخاباتی به‌هم‌خورده  و تغییر کرده است. از سوی دیگر کانون تصمیم‌گیری نیز از جریان‌های سیاسی  به مردم منتقل شده و امروز کانون تصمیم‌گیری مردم هستند. به همین دلیل هر کسی که قصد کاندیداتوری در انتخابات را دارد باید بتواند نظر مردم را جلب کند.
 دیدگـاه شما درباره حضور آقــــای ظریف در انتخابات چیست؟
نظر‌سنجی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد وضعیت آقای ظریف نسبت به دیگر کاندیداهای انتخاباتی بهتر است. این در حالی است که مقبولیت اجتماعی آقای ظریف نیز نسبت به دیگر کاندیداها بیشتر است. به همین دلیل باید منتظر ماند و دید در نهایت آرایش سیاسی انتخابات به چه سمتی حرکت خواهد کرد.