روزنامه آرمان ملی
1400/01/31
فیلِ توسعه ایران
محسن رنانی اقتصاددان اگر «توسعه»فیل مولانا باشد که هر کسی از ظن خود یار آن میشود و آن را می فهمد و تعریف میکند، آن وقت میتوان گفت هر یک از ابعاد و شاخص های توسعه عضوی از بدن این فیل هستند. پس بیایید با هم فیل توسعه ایران را برانداز کنیم. اگر به شاخص توسعه انسانی که پای فیل است نگاه کنیم، ایران را کشوری توسعه یافته در مییابیم. اگر به شاخص تولید ناخالص داخلی که شکم فیل است، نگاه کنیم، ایران کشوری متوسط رو به بالا و در حال توسعه است که از غذاهای رنگارنگ پر شده است. حتی اگر این غذاها اغلب حاصل از درآمد نفت باشد و یا فقط در اختیار برخی از ارگانهای بدن فیل قرار بگیرد، اما با نگاه به شکم فیل این عدم توازن درک نمیشود، آنچه به چشم میآید تنها شکم بزرگ فیل است. اما اگر به شاخص حکمرانی و دولت شکننده نگاه کنیم متوجه چشمان کم سو و گوشهای کمشنوای فیل میشویم، گزارش جهانی شادی خبر از دل آزرده فیل میدهد، شاخص شدت انرژی خبر از پرخوری فیل و عدم کارآمدی عملکرد بدن فیل میدهد و شاخص سهولت کسبوکار و رقابتپذیری نشان از انزوای فیل از محیط طبیعی اطراف خود را دارد. به حساب شاخصهای اخیر ایران کشوری توسعه نیافته است که در وضعیت هشدار به سر میبرد. پس با توجه به این همه تفاوت و تنوع در شاخصها، در ایران کارشناسان میتوانند بدون اینکه دروغ بگویند با استفاده از آمار منتشر شده توسط مراجع جهانی وضعیت توسعه ایران را مطابق با میلشان گزارش کنند! اما در این نوشتار میخواهیم نگاهی متفاوت به فیل توسعه ایران داشته باشیم. میخواهیم بدانیم غذاهایی که وارد بدن فیل شده است (نفت یا تولید واقعی بخش خصوصی)، چقدر توانسته به کارآمدی، توانمندی و قوت فیل کمک کند و در یک کلام، چقدر توانسته است توسعه خلق کند. به عبارت دقیقتر میخواهیم ببینیم دستگاه گوارش فیل چگونه و چقدر سالم کار میکند؟! البته که مقایسه عملکرد فیل توسعه ایران با دیگر کشورها دادههای ارزشمندتری هم در اختیار ما قرار میدهد. بگذارید از بزرگی اقتصاد یا همان تولید ناخالص داخلی شروع کنیم و گام به گام جلو برویم. در طول سالهای گذشته روند و رتبه ایران در تولید ناخالص داخلی به دلار بر اساس برابری قدرت خرید نوسان قابل توجهی داشته است. بر اساس آمار بانک جهانی ایران در سال ۲۰۱۶ در شاخص تولید ناخالص داخلی به برابری قدرت خرید، رتبه ۲۰ دنیا را به خود اختصاص داده است، و در سال ۲۰۱۹ بر اساس همین شاخص رتبه ۲۳ دنیا که معادل ۴۹۱ میلیارد دلار است را داشته است. یعنی ایران به لحاظ بزرگی اقتصاد بیست و سوم دنیاست. البته برخی کشورها دادههای جدید ندارند و از رتبهبندی حذف شدهاند که اگر آخرین دادههای موجود آنها لحاظ شود، ایران به رتبه ۲۶ سقوط خواهد کرد. (این مورد در دادههای صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۲۰ لحاظ شده و ایران رتبه ۲۶ را به خود اختصاص دادهاست). این شاخص البته از جنبههای سیاسی اهمیت ویژهای دارد، چرا که هر چه رتبه بهتر باشد، میتوان در معادلات جهانی نقش موثرتری ایفا کرد. حال اگر بخواهیم تصویر واقعیتری از نقش تولید ناخالص داخلی در رفاه مردم در جامعه ارایه کنیم، باید تولید ناخالص داخلی را به سرانه یعنی بر حسب جمعیت هر کشور در نظر بگیریم. برای مثال بزرگی اقتصاد هند لزوما به معنی رفاه و توسعه نیست، چون هند دومین کشور پرجمعیت جهان است که بیش از ۱۵ برابر ایران جمعیت دارد. اما در مورد ایران در حالیکه این کشور در سال ۲۰۲۰ در تولید ناخالص داخلی رتبه ۲۶ جهان را به خود اختصاص داده در شاخص تولید ناخالص داخلی سرانه در بین ۱۸۷ کشور توانسته تنها رتبه ۱۰۳ را کسب کند. حال سوال اصلی این است که کشورها از درآمدهای کسب شده چقدر توانستهاند در راستای خلق توسعه در همه ابعاد استفاده کنند؟ با درآمدی مشابه با درآمد خوب ایران، چه حجم از توسعه را میتوان خلق کرد؟ جایگاه ایران در شاخص «توان تبدیل پول به توسعه» در میان بقیه کشورها کجاست؟رابطه بین درآمد سرانه کشورها به دلار با «فراشاخص توسعه» نشان میدهد به طور میانگین هرچه کشورها به لحاظ درآمد سرانه وضعیت بهتری داشته باشند، فراشاخص توسعه آنها نیز بهتر است، که این رابطه بسیار قوی و معنادار است. لازم به ذکر است فراشاخص توسعه یعنی کلِ فیل توسعه در یک نگاه!یعنی مجموعهای از شاخصهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و حتی فردی که شامل ۱۲۴ زیر شاخص و ۷۳۴ نماگر توسعه است و زمانی که با هم تجمیع شوند، برای هر کشور تا حد قابل قبولی کل ابعاد توسعه آن کشور را نمایش میدهد. در رابطه بین تولید ناخالص داخلی سرانه و فراشاخص توسعه، برخی از کشورها پایینتر از توان بالقوه خود در توسعه قرار گرفتهاند، که به این معنی است که نتوانستهاند درآمدهای خود را به طور کامل استفاده کنند و از آن توسعه همه جانبه خلق کنند. شاید موانع نهادی اجازه نداده درآمد مربوطه به توسعه در همه ابعاد منجر شود. اما در این بین برخی کشورها هم هستند که بیش از ظرفیت بالقوه خود از لحاظ درآمدی توسعهآفرینی کردهاند. یعنی آنها بالاتر از حد ظرفیت خود، توسعه آفرینی کردند که این عملکرد بسیار خوب آنها را نشان میدهد. شاخص «توان تبدیل پول به توسعه»، فاصله بین مقدار بالقوه توسعه (که از روی تولید ناخالص سرانه بدست میآید) با مقدار بالفعل توسعه را نشان میدهد. یعنی به طور ساده این شاخص نشان میدهد هر کشور با درآمد فعلی خود چقدر نسبت به وضعیت توسعه بالقوه خود فاصله دارد یا چقدر از سرمایههای خود را برای توسعه استفاده کرده است. بر این اساس، ایران بیش از ۱۰ نمره پایینتر از وضعیت بالقوه خود عمل کرده است (مقیاس کل از ۱۰۰ نمره است). این پایینتر بودن از نقطه توسعه بالقوه را میتوان به دو شیوه تحلیل کرد. از یک سو واضح است که ایران نتواسته است از تولید، درآمد و سرمایههای خود به خوبی استفاده کرده و توسعهسازی کند و چنانچه به همین رویه ادامه دهد افزایش تولید و درآمد کمک قابل توجهی به توسعه ایران نخواهد کرد. از سوی دیگر میتوان این برداشت را ارائه کرد که ایران با همین درآمد موجود به شرط تحول نهادی میتواند حداقل ۱۰ نمره به فراشاخص خود اضافه کند، یعنی تقریبا ۲۰ درصد در توسعه همهجانبه ارتقا پیدا کند. حال سوال این است که جایگاه امروز ایران از لحاظ «توان تبدیل پول به توسعه» در بین سایر کشورها در کجا قرار دارد. ایران در بین ۱۴۷ کشوری که دادههای آنها در همه ابعاد فراشاخص توسعه در سال ۲۰۲۰ وجود داشته است، از لحاظ توان تبدیل پول به توسعه رتبه ۱۴۳ را به خود اختصاص داده است و تنها سه کشور در دنیا هستند که وضعیتی بدتر از ایران دارند! بیایید نکته اصلی این جمعبندی را با هم مرور کنیم: در حالیکه ایران همین امروز به لحاظ تولید ملی، توانِ خلق توسعه به اندازه ۲۰ درصدبیشتر از وضعیت موجود را دارد، اما در زمره ناتوانترین کشورها در توان تبدیل پول به توسعه قرار گرفته است.
سایر اخبار این روزنامه
اختيارگشتهاي ارشاد؛ محدود يا نامحدود؟
مــــردم «هزينه حرفِ تندروها» را میدهند
نظارت استصوابي مانع حضور اصلاح طلبانه مردم نشود
فضاي سردِ انتخابات عمدي است
مذاكره ايران با بن سلمان؟ - ترامپ مخالف جدي بود
فقدان سردار حجازی حقا مایه تأسف و اندوه است
سورچرانی از فروش خودروی بیکیفیت با قیمت بنز
هنوز فاجعه كرونايي باقي است...
درسی که باید دلواپسان بگیرند
قضاوت عملکرد دولت در دو مقطع زمانی
فیلِ توسعه ایران
یک دوقطبی جدید اما خطرناک!
چرا میگویم کار چینیهاست؟