معمای قتل گدای ثروتمند در شرق پایتخت
راز این جنایت معمایی صبح روز دوشنبه، سیام فروردین امسال فاش شد؛ زمانی که پلیس در جریان بوی تعفن از یک خانه ویلایی قدیمی قرار گرفت، همسایهها با پلیس تماس گرفته و از بوی بد خبر داده بودند. بلافاصله مأموران کلانتری 126 تهرانپارس موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این باره پرداختند. با حضور پلیس در محل در نزدیکی خیابان استخر مشخص شد که در این خانه ویلایی مردی مسن به تنهایی زندگی میکرد.
از آنجا که چند روزی از صاحب خانه خبری نبود، همسایهها احتمال میدادند که برای او اتفاقی افتاده باشد بنابراین با پلیس تماس گرفتند. تیم عملیات به کمک نیروهای آتشنشانی در خانه ویلایی را باز کرده و وارد آنجا شدند. آنها در زیر زمین خانه با جسد یک مرد میانسال مواجه شدند. این مرد با یک نخ جعبه شیرینی خفه شده بود. همچنین دست و پایش هم با طنابی بسته شده بود.
با لو رفتن راز این جنایت موضوع به قاضی حبیبالله صادقی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده شد. همچنین مأموران پزشکی قانونی نیز به تحقیق در این زمینه پرداختند. ادامه تجسسها نشان داد که مقتول پیرمردی گدا بوده که پول زیادی در خانهاش نگهداری میکرده است.
بوی تعفنمأموران پلیس بلافاصله به تحقیق دقیقتر از همسایهها پرداختند. یکی از آنان به تیم تجسس گفت: «ایرج 70 سال داشت. 20 سال بود که در این خانه ویلایی به تنهایی زندگی میکرد. هیچکس به خانهاش رفتوآمد نداشت. خودش هم مرد ساکتی بود. او هر روز صبح از خانه خارج میشد، اطراف محل و گاهی هم بیرون از محل گدایی میکرد. لباس مبدل میپوشید و از مردم پول میگرفت. شبها هم به خانهاش برمیگشت ولی تا آنجا که میدانیم مرد ثروتمندی بود؛
البته تنها بود و زن و بچه نداشت. فقط یک خواهر در شهرستان داشت. حتی دوست و رفیق هم نداشت. چند روزی بود که او را نمیدیدم. تصور میکردم که به مسافرت رفته باشد تا اینکه از دیروز بوی بسیاری بدی از خانهاش میآمد. برای همین با همسایههای دیگر صحبت کردم که آنها نیز از ایرج بیخبر بودند. وقتی به خانهاش مراجعه کردیم، متوجه شکستگی شیشه پنجره زیرزمین خانه شدیم. به همین دلیل به مسأله مشکوک شدیم و با پلیس تماس گرفتیم.»
او ادامه داد: «هیچ صدایی یا غریبهای در خانهاش نشنیده و ندیدیم و هیچ فرد مشکوکی هم نظر ما را در این چند روز جلب نکرد. نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است. حتی صدای درگیری هم نشنیدیم.»
قتل با انگیزه سرقتاین در حالی بود که پزشکی قانونی در نظریه اولیه خود اعلام کرد که 10 روز از مرگ ایرج میگذرد. همچنین تیم جنایی در خانه این مرد با به هم ریختگی وسایل مواجه شدند. همین موضوع نشان میداد که احتمالا او قربانی یک نقشه سرقت شده باشد. تجسسهای بعدی نشان داد که عاملان این جنایت بدون هیچ درگیری و تخریب وارد خانه شدهاند؛ این یعنی ممکن بود که قتل از سوی یک آشنا رخ داده باشد. البته همه اینها در حد فرضیه بود.
مأموران پلیس در ادامه یک دفترچه بانکی از مقتول در خانهاش پیدا کردند؛ دفترچهای که نشان میداد مبلغ 220 میلیون تومان به حساب بانکیاش واریز شده است؛ البته این واریزی مربوط به حدودا 6 سال قبل بود. چندین فیش قبض بانکی نیز در خانه او کشف شد که این نیز حکایت از آن داشت که ایرج پولهای زیادی را در حسابهای بانکیاش جابهجا میکرده است. از سوی دیگر احتمال میرفت مقتول در خانهاش پول نقد زیادی نگهداری میکرده است و عاملان قتل از کمد او مبلغ زیادی پول یا دلار و اموال قیمتی سرقت کرده باشند.
با این حال هنوز علت مرگ معمایی این گدای میلیاردر هنوز مشخص نیست. جسد مرد سالخورده نیز برای مشخصشدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین به دستور بازپرس جنایی، دوربینهای محل حادثه و حسابهای بانکی مقتول برای شناسایی عامل یا عاملان قتل بررسی شد تا زوایای پنهان این جنایت مرموز فاش شود.