روزنامه ایران
1400/02/04
این جعبه خانه ماست
محسن بوالحسنیخبرنگار
از همان ساعت هفت عصر ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ که اولین فرستنده رادیو در ایران بهنام «رادیو تهران» افتتاح و از فردایش برنامههای رادیویی آغاز شد تا امروز این جعبه کوچک صدا هنوز و همچنان یکی از دلبستگیهای مردم ایران است. هر چند در طول سالیان گذشته موجی از رسانههای کوچک و بزرگ دیجیتالی به زندگیهای امروز سرازیر شد اما هیچکدام از اینها نتوانست جای رادیو را بگیرد و مردم هیچچیز را با رادیو جایگزین نکردند. یکی از برنامههای قدیمی این رادیو نمایش بود و هست و صداهایی که ایفاگر نقشهای این نمایشها بودند حالا دیگر به یکی از نوستالژیهای مردم تبدیل شدهاند و عاشقان رادیو این بازیگران را، نه از سیما، که بیشتر از صدایشان میشناسند؛ بازیگران و هنرمندانی که با همه سختیها هیچ وقت رادیو را ترک نکردند و در خلوت مردم ماندند.
فقط صداست
فریبا متخصص یکی از این هنرمندان خوش صدا و رادیویی است که سالهاست صدایش از رادیو پخش میشود. او که علاوه بر رادیو، در تئاتر و تلویزیون و سینما هم فعالیت میکند و در گفتوگو با «ایران» رابطهاش را با رادیو اینطور تعریف میکند: «من فعالیت هنریام را با تئاتر شروع کردم و بههمین خاطر هم تئاتر همیشه برای من جایگاهی ویژه دارد و رادیو هم بههمین شکل و نمایش رادیویی هم طبیعتاً همین تعریف را برای من دارد.» متخصص که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن تئاتر ایران را هم در سیوچهارمین جشنواره تئاتر فجر به دست آورده، ادامه میدهد: «برحسب یک اتفاق وارد رادیو شدم؛ یعنی تست دادم و بعد از چند سال هم استخدام رادیو شدم و امروز هم با اینکه بازنشسته شدهام اما همچنان کار میکنم. بهعقیده من رادیو یک صنعت است و اگر چه همه هنرها ارزش و تخصص ویژه خود را میطلبند اما هنرمندی که در رادیو و حوزه نمایش یا دوبله کار میکند باید تمام حس خود را از طریق صدا به مخاطب منتقل کند و هیچ امکان دیگری جز صدا برای این ارتباط وجود ندارد.»
رادیو یک عشق شخصی است
مینو جبارزاده یکی دیگر از عاشقان و البته هنرمندان کهنهکار رادیو است که در کارنامهاش بازیگری، دوبلوری و تدریس در دانشگاه دارد. او در پاسخ به این سؤال که کار در رادیو و بخصوص نمایشهای رادیویی بهعنوان بازیگر چه جذابیتی دارد، میگوید: «من در رادیو بزرگ شدهام و در واقع رادیو خانه من است و هیچ وقت فکر نکردهام که یک روز رادیو نروم و کار نکنم. شاید یکی از دلایلش این است که من این کار را خیلی خوب بلدم و کسانی که دوست شان دارم، با آنها بزرگ شدهام و حرفشان را میفهمم در رادیو هستند. رادیو یک عشق شخصی به حساب میآید.» او درباره دلایل سرپا ماندن رادیو و علاقه مردم به نمایشهای رادیویی میگوید:« به عقیده من هر شاخه هنری و از جمله تئاتر را باید با توجه به مدیوم آن تعریف کنیم. مدیوم رادیو ویژگیهای خود را دارد و یکی از آنها مثلاً این است که تخیل مخاطب را به کار میاندازد، بخصوص در نمایش رادیویی. اگر بخواهیم رادیو را با تئاتر مقایسه کنیم باید بگوییم در تئاتر صحنهای، مخاطب نمایش را با چشم سر میبیند اما شنونده رادیو آن را با چشم ذهن میبیند. در واقع اگر نمایشها، نمایش استاندارد و بهقول ما، الف باشد، مخاطب تمام آن چیزی را که میشنود، تصویر میکند و به همین دلیل هم ما به اندازه مخاطبان، تصویر داریم. از سوی دیگر مخاطبان رادیو از تمام قشرهای جامعه هستند که در گوشهگوشه این کشور زندگی میکنند و با توجه به داشتههای ذهنی خود این تصویرها را میسازند و از نظر من این بسیار زیباست. برخی این را محدودیت میدانند اما این درست نیست و اتفاقاً ویژگی رادیو محسوب میشود که بازیگر با صدای خودش میتواند چنان با شنونده ارتباط برقرار کند که شنونده حتی گریم او را تصور میکند.» او درباره جایگاه رادیو در حوزه آموزش از طریق نمایشهای رادیویی هم میگوید: «رادیو علاوه بر پخش نمایشهای فاخر فرهنگی و هنری وظیفه دیگری هم به عهده دارد و آن وظیفه سرگرمیسازی است و رسانههایی مثل رادیو وظیفهشان به وجود آوردن شرایطی است که هر کسی در هر نقطه از ایران بتواند از آن استفاده کند. در واقع ما میتوانیم بسیاری چیزها را به زبان بسیار ساده بههموطنان کمبرخوردار خود انتقال دهیم و همین حالا هم بسیاری از آموزشهای مربوط به کرونا در قالب نمایشهای رادیویی به مردم آموزش داده میشود. نمایشهای رادیویی زبان مردم را پیدا میکنند تا زمان نیاز چنین آموزشهایی را به آنها ارائه دهند و همین مسأله رسالت ما اهل رادیو را چند برابر میکند.»
آلوده رادیو هستیم
یکی از صداهای آشنای رادیویی که شاید تمام ایرانیها آن را بخوبی میشناسند، بیوک میرزایی است. او گوینده رادیو و بازیگر ایرانی رادیو، تلویزیون و سینماست که سالهاست در این حوزه فعالیت میکند و یکی از چهرههای شاخص و هنرمندان محبوب ایران محسوب میشود. میرزایی که نقشهای ماندگارش در رادیو و تلویزیون پرشمار و خاطرهانگیز است درباره عشق به رادیو و نمایش، به «ایران» میگوید: «وقتی آدم به رسالت هنر وجایگاهش اشراف پیدا میکند و متوجه میشود که این حرفه چه نقشی در برابر مردم دارد به آن آلوده میشود و همه ما آلوده رادیو هستیم و با آنکه برخلاف مردم، مسئولان هیچ توجهی به ما ندارند و کمترین حمایت را از ما همیشه داشتهاند اما با عشق همچنان کارمان را دنبال میکنیم و انگار که اولین روز است که پشت میکروفون رادیو مینشینیم. من نزدیک به 50 سال است که در این حوزه کار میکنم و هنوز هیچ جا برایم رادیو نمیشود.»
سایر اخبار این روزنامه
قابل درک نیست که کسی ایرانی و مسلمان باشد اما از برداشتن تحریمها خوشحال نشود
جای خالی ایران در جام جهانی احساس خواهد شد
صفآرایی واکسنها در جدال با کرونا
رنجنامه دیپلماسی
چگونه تیم مذاکره را یاری کنیم؟
تحریف و تقطیع سخنان روحانی
ناتوانی و ترس زیر گنبد آهنین
شیون مرگ تقلای زندگی
بیآبی بهار را از اصفهان برد
ضرورت احیای برجام واکسیناسیون رایگان و انتخابات سالم و رقابتی
این جعبه خانه ماست
برگشت 2400 واحد صنعتی به حوزه تولید
«کلاب هاوس بومی» با ارزش افزوده جدید معنا پیدا می کند
در موضع اشتباه تاریخی ایستادهاید!
راهگشاییهای خلاق شاد با نگاهی به حال و آینده
روز جهانی زمین را چگونه پاس داریم؟