خشونت با منتقدان داخلی مدارا با تحریم کنندگان خارجی

سرویس سیاسی جوان آنلاین: مهر ماه سال ۹۲ را که رئیس‌جمهور دولت تدبیر و امید برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود و برای عادی‌سازی روابط با باراک اوباما مکالمه تلفنی داشت، باید آغاز حملات منسجم و هدفمند به منتقدان دولت، به ویژه در عرصه سیاست خارجه دانست. سه ماه بعد و زمانی که توافقنامه موقت موسوم به ژنو ۳ در آذرماه سال ۹۲ توسط ایران و ۱+۵ نهایی شد نیز دولتمردان و رسانه‌های حامی جریان غربزده با هر گونه نقد و نقادی به شکلی تهاجمی آن هم با ادبیات نامناسب برخورد کردند. تا جایی که هاشمی‌رفسنجانی نخستین کسی بود که منتقدان مذاکرات هسته‌ای را هم‌پیالگان بنیامین نتانیاهو دانست و باب توهین و اتهام‌افکنی به منتقدان را باز کرد.
حمله به منتقدان اولویت بود نه دقت در تدوین متن توافقنامه
از آذرماه سال ۹۲ تا ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۴ که بیانیه لوزان امضا شد نیز تمام ارکان دولت همگام با رسانه‌های جریان غربزده و حتی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه، منتقدان را با انواع و اقسام اتهام‌زنی مورد حمله قرار می‌دادند. اوج اتهام‌زنی و تندخویی علیه منتقدان را باید در زمان تصویب برجام در تیرماه سال ۱۳۹۴ و پس از آن دانست؛ رویکردی که باعث شد تیم مذاکره‌کننده کشورمان با غرور کاذب پای میز مذاکره با غرب نشسته و متنی را تصویب کند که حفره‌های حقوقی، سیاسی و امنیتی و فنی فراوانی در آن یافت شد و نهایتاً طرف‌های غربی به واسطه همین ضعف‌های متعدد و گسترده در متن برجام توانستند بار‌ها برجام را نقض کنند و از اجرای ساده‌ترین تعهدات خود در آن نیز طفره بروند.
طی هفت سال گذشته تأمین منافع ملی در قالب دقت در تدوین مفاد برجام جای خود را به آن داده بود که منتقدان را با تولید ادبیات تخریبی مانند «کاسبان تحریم» و «همفکران نتانیاهو» معرفی کنند تا با فراغ بال اهداف جناحی و سیاسی را در پرتو مذاکرات هسته‌ای دنبال کنند؛ همان رویه‌ای که طی هفته‌های اخیر نیز به صورت ویژه توسط جریان غربزده دنبال می‌شود.


بی‌توجهی به تجربیات تلخ و هراس از تکرار آن
حمله به منتقدان دلسوز و مشورت نکردن با کارشناسان و نخبگان در تدوین متون مورد توافق با غرب طی هفت سال اخیر و ذبح منافع ملی منجر به آن نشده است تا دولت، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و رسانه‌های وابسته به آن‌ها از بیان اتهامات و توهین‌افکنی نسبت به منتقدان دلسوز دست بردارند و دست کم به مباحث حقوقی و فنی مورد تأکید آن‌ها وقعی بنهند؛ چراکه به نظر می‌رسد توافق به هر قیمتی در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند دولت مستقر را از موضع ضعف و ناکارآمدی خارج کند و در جایگاه مدعی بنشاند.
طی یکی، دو هفته‌ای که مذاکرات کمیسیون برجام در سطح معاونان وزرای خارجه ایران و ۱+۴ به همراه امریکایی‌ها در جریان بوده است، شخصیت‌ها و رسانه‌های جریان غربزده نیز تلاش کردند تا برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود بار دیگر با ادبیات تند و زننده حملات خود علیه منتقدان را به روزرسانی کنند.
روز گذشته روزنامه جمهوری اسلامی ایران با درج تیتر «مخالفان داخلى مذاکرات برجام سلاح دشمن صهیونیستى را خشاب مى‌گذارند» نوشت‌: «در این هفته شهر وین در اتریش به دلیل برگزاری نشست ایران و کشور‌های ١+٤ محل توجه رسانه‌های داخلی و بین المللی بود. بر اساس اظهارنظر هیئت‌های شرکت‌کننده در مذاکرات و کارشناسان، اجلاس به سوی موفقیت گام برمی‌دارد و به‌رغم مخالفت رژیم صهیونیستی، عربستان و جناح شکست خورده جمهوریخواه در امریکا، از شواهد و قرائن چنین برمی‌آید که بعید نیست همین روز‌ها دود سفید از محل نشست مذاکرات بلند شود، امّا در این میان صهیونیست‌ها با شیطنت هرچه تمام در حال تقلا برای برهم زدن توافق هستند.» این روزنامه در ادامه نوشت: «عده‌ای هم در داخل کشور با افراط‌گرایی و حرکات فاقد عقلانیت، دائماً سلاح دشمن صهیونیستی را خشاب‌گذاری می‌کنند؛ همان‌هایی که شائبه انگیزه انتخاباتی دولت در مذاکرات احیای برجام را به میان کشیده و سال‌ها به دنبال نابودی برجام به بهای مشقت در معیشت مردم و پر کردن کیسه‌های خود بوده و برخلاف منافع ملی عمل کرده‌اند.»
بی‌توجهی به ساده‌ترین قواعد حقوقی
یا فردی به نام محسن عبداللهى که او را حقوقدان بین‌الملل معرفی کرده‌اند در یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای با تأکید بر اینکه «بسیاری از منتقدان مذاکرات وین حقوق بین‌الملل را نمی‌شناسند» گفت: «بسیاری از منتقدان مذاکرات وین یا حقوق بین‌الملل را نمی‌شناسند یا تجاهلِ عارف می‌کنند. حقوق بین‌الملل یک نظام حقوقی دولت‌محور با شناسایی حاکمیت برابر است که در آن نهادی اَبردولت برای تضمین تعهدات وجود ندارد. مهم‌ترین ضامن تعهدات طرف مقابل در نهایت «قدرت هسته‌ای» ایران خواهد بود.»
ادعای این فرد در حالیست که عمده حفره‌هایی که در متن برجام برای دور زدن طرف ایرانی و توسط امریکایی‌ها جاگذاری شده بود، مربوط به مباحث حقوقی بود به طوری که تیم مذاکره‌کننده کشورمان به ساده‌ترین و دم‌دستی‌ترین اصول و قواعد حقوقی توجهی نکرده بودند و عامل اصلی خروج بدون هزینه امریکا از برجام، عدم اجرای تعهدات امریکا-اروپا، اعمال تحریم‌های متخلف در قالب قانون کاتسا، آیسا و ویزا و ده‌ها رفتار ضدبرجامی دیگر فقدان اشراف و شناخت حداقلی تیم مذاکره‌کننده از اصول بدیهی حقوق بین‌الملل بود.
این در شرایطی است که فقط در یک نمونه روزنامه جوان از آغاز مذاکرات هسته‌ای تا ماه‌ها پس از امضای برجام، ده‌ها مقاله حقوقی به صورت مستند و مدلل به چاپ رساند؛ مقالاتی که به لزوم مقابله با ترفند‌های حقوقی طرف مقابل و چگونگی کاهش هزینه‌های برجامی اشاره کرده بود. اگرچه هستند افرادی که برای پیشبرد اهداف جناحی و سیاسی خود به دولت و محتوای مذاکرات گذشته و مذاکرات اخیر وین خرده گرفته‌اند، اما باید در نظر داشت کیفیت و سبک و روش انتقاد بسیار حائز اهمیت است و انتقاداتی را که مدلل و مستند به قواعد و مبانی پذیرفته شده در عالم سیاست یا حقوق است نمی‌توان با پروپاگاندای رسانه‌ای منکوب کرد.