روزنامه آرمان ملی
1400/02/06
تناقض درحرف و عمل
داریوش قنبری استاد دانشگاه محمود احمدینژاد خیلی وقت است تلاش میکند نقش اپوزیسیون نظام را بازی کند و رفتارش در چارچوب جمهوری اسلامی دیگر نمیگنجد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که در میان جریانهای سیاسی موجود در کشور هم جایگاهی ندارد. اصولگرایانی که حامیاش بودند اکنون او را رها کردهاند و نهایتا میتوان گفت از میان اصولگرایان حامیاش، تنها یک طیف محدودی باقی مانده که بیشتر کسانی هستند که ارتباطات شخصی با شخص خود احمدینژاد دارند. در مجموع باید گفت که پشتوانه تشکیلاتیاش را در میان همطیفان و همفکران خودش کاملا از دست داده است. از طرف دیگر یکسری رفتارها و اقدامات عجیب و غریبی هم از خودش نشان میدهد که این رفتارها و اقدامات تا حدودی نهتنها در چارچوبهای رسمی کشور شناخته شده نیست بلکه حتی بعضا یک تناقضی بین رفتار و عملکرد خودش هم هست. به هر حال احمدینژادی که الان این حرفها را میزند یک زمانی رئیسجمهور بود و مردم هم در مقام عمل، عملکردش را دیدهاند. در حقیقت اینطور نیست که او فرد ناشناختهای باشد و بخواهد از طریق بحثهای خاص خودش را مطرح و هویت سیاسی خودش را نشان دهد. به هر حال هویت سیاسی احمدینژاد ترکیبی از عملکردش در مقام رئیسجمهور و آنچه الان بیان میکند، هست. آیا احمدینژاد واقعا تغییر کرده و دگرگون شده یا اینکه دنبال این است که با این دست و پا زدنهای سیاسی با هر اهرمی به نوعی متوسل شود که بتواند جایگاهی برای خود بهدست آورد ولو در میان مخالفان نظامی! به هر حال معلوم نیست و تحلیل شخصیت احمدینژاد هم کار چندان آسانی به نظر نمیرسد و با توجه به اینکه وزیری که با خودش کار کرده بود در بهترین حالت گفت که یک شخصیت غیرقابل پیشبینی دارد. او در ریاستجمهوری هم اقداماتی انجام میداد که بعضا با چارچوبهای حقوقی همخوانی نداشت و هم منطقی به نظر نمیرسید. ولی اینکه اخیرا به این سمت رفته که سخنان ساختارشکنانه بزند ناشی از قطع امید کاملش از این است که در چارچوب رسمی پذیرفته شده در کشور جایگاهی داشته باشد و چون از این قطع امید کرده، دیگر برایش فرقی نمیکند و هر حرفی را میزند. در مجموع به نظر میرسد بعضی حرفهایش هم تا حدودی بوی پوپولیستی و کینهتوزی سیاسی میدهد و در کل فردی خاص و عجیب است و انگیزههای شخصی خود را مقدم بر هر مصلحت میداند و در مسیر تحقق این انگیزههای شخصیاش هم همواره حرکت کرده. به هر حال سخنانی از این دست که این روزها از او میشنویم، نشان میدهد که احمدینژاد دیگر در مجموع نه در چارچوب جریانهای پذیرفتهشده در داخل جایگاهی دارد و نه در چارچوب آن رقابتهای پذیرفته شده در نظام جمهوری اسلامی و چون احساس میکند جایگاه خود را از دست داده به سمت یکسری حرکات خارج از چارچوب متوسل شده است.
سایر اخبار این روزنامه
گويا نظاميها پاستور را رهـا نميكنند
دولت واحد نداريم؛ متاسفانه چند دولت داريم
وقت « انتخابات» ياد «حجاب اختياری» افتاديد؟
اعتراضات تکنفره را بشنویم
دو هفته حساسي پيش رو داريم
ریاستجمهوری زنان و موانع پیشرو
ویروس ترسناک «هندی» پشت مرزهای ایران
بازی سیاسی با مشکلات معیشتی مردم
تناقض درحرف و عمل
سكوت در برابر افشاگريهاي سياسي!
مثلث کابل، وین و بغداد: فصل تازه خاورمیانه
سوءاستفاده کرونایی از قدرت عمومی
عبور از قاليباف، دعوت از رييسي
دولت آينده فروش بدتر از دولت خام فروش است
چالش سلامت و اعتبار تحصیلی در عبور از «تقلب»
احمدينژاد سال ٩٢ مخالف مذاكره بود
صداوسيما نبايد مخالف مذاكره و لغو تحريم باشد
عدم توازنِ توليد فولاد را آب ميكند
پرواز از هند، تکرار تجربه مرگبار «ووهان» و «لندن»
چرا تندروها نگران توافق در وین هستند؟
هند نانآور ما، حالا کرونا قاتل جان ما
پایان ماه عسل قالیباف
ژست اپوزیسیونی احمدینژاد
تضاد منافع کارگران در تصویب قانون مشاغل غیررسمی