کلاس اولیها پشت چراغ قرمز کرونا
ملیحه محمودخواه- سال گذشته تحصیلی در حالی به پایان رسید که بسیاری از والدین و اولیای مدرسه از نحوه آموزش دانشآموزان رضایت نداشتند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند کودک با رفتن به مدرسه فرایند اجتماعیشدن را از طریق همسالان یاد میگیرد و حتی اگر دانشآموز به طور کامل و بدون هر نقصی آموزش را فرابگیرد فرایند اجتماعیشدن او به مشکل برمیخورد و در آینده با مشکلات زیادی روبهرو خواهیم شد.
یکی از مشکلاتی که والدین این روزها با آموزش آنلاین فرزندان خود دارند، این است که کودک سر کلاس حوصلهاش سر میرود یا گوش نمیدهد و به راحتی حواس کودک پرت میشود. برخی از والدین میگویند فرزندم از یک جایی به بعد دیگر به حرفهای معلم گوش نمیدهد و حالتی خوابآلود میگیرد.
آموزش مجازی شاید بیش از همه برای کلاساولیها و آموزگارانشان سخت باشد؛ زیرا باید آموزش برای افرادی صورت گیرد که کاملا با درس و کلاس بیگانهاند؛ چه برسد به آموزش مجازی.
در واقع میتوان گفت کرونا بیشترین تأثیر خود را بر بخش آموزش گذاشت و در این میان کلاس اولیها بیشتر از همه در فضای مجازی و آموزش سردرگم میشوند؛ زیرا سالها بود آموزشوپرورش در ایران روش سنتی را پیش میگرفت و حضور همزمان معلم و شاگرد در کلاس به یک اصل اساسی تبدیل شده بود و دانشآموز در سایه این حضور آموزش را فرا میگرفت اما کرونا که آمد خانوادهها مجبور شدند برای سلامت فرزندانشان از فضای مجازی بهره ببرند اما همین فضای مجازی چالشهایی را با خود به همراه داشته است که باعث شد حتی بسیاری از دانشآموزان با اصول اولیه آموزش آشنا نشوند.
کلاس اولیها هنوز نمیدانند که مدرسه چیست و باید آموزشی را در فضای مجازی تجربه کنند که هیچ گاه تجربه نکرده بودند.
کار برای دانشآموز کلاس اولی سخت بودبسیاری از کارشناسان بر این باورند که آموزش مجازی یادگرفتن حروف را برای دانشآموزانی که تا نیمه سال حتی نمیتوانند مداد در دست بگیرند، بسیار دشوار است و همین سختبودن آموزش سبب شده که بسیاری از والدین از لجبازیکردن بچهها گلایه داشته باشند.
کار معلم در فضای مجازی سختتر میشودبا آنکه کار معلم در فضایی که نمیتواند با دانشآموز ارتباط مستقیم داشته باشد سختتر میشود اما امسال والدین کلاس اولی شرایط متفاوت و سختتری را تجربه کردند این را میشود از کلام مادرانی شنید که پیش از این فرزند دیگرشان کلاس اول را تجربه کرده است.
یکی از این والدین به «شهروند» می گوید: «امسال خیلی سخت گذشت، هم برای ما هم برای بچههایمان که امسال مجبور بودند کلاس اول درس بخوانند.»او معتقد است جو مدرسه با محیط خانه اصلا قابل مقایسه نیست، همین که صبح بچهها از خانه بیرون میروند و در حیاط مدرسه با دوستانشان هستند خودش انرژی لازم را برای شروع کلاس به بچهها تزریق میکند اما امسال صبحها بچهها آن انرژيای را که باید داشته باشند، ندارند.
یکی دیگر از والدین توضیح میدهد که از اول سال دخترم خیلی با من همکاری میکرد، اما گاهی وقتی میخواستم یکسری مسائل را به او آموزش دهم بهشدت عصبی میشد و چندینبار با او بد برخورد کردم و خیلی از این موضوع ناراحتم.
او معتقد است که آموزش معلم با مادر کاملا متفاوت است و حضور در مدرسه میتوانست بچهها را دلگرمتر کند اما شرایط کرونا امسال به ضرر ما شد و اگر این شرایط ادامه داشته باشد باز هم این شرایط را به مدرسهرفتن کودکم ترجیح میدهم. بچهها اجتماعی نشدند
یکی از دغدغههای که مادران کلاس اولی داشتند عدم دوستیابی بچهها بود. کودکی که میتوانست تجربه اولین سال تحصیلی را با دوستانش داشته باشد، مجبور بود تنها به صدای همشاگردیهایش در فضای مجازی بسنده کند.
بسیاری از والدین از این عدم دوستیابی دانشآموزان گله دارند و میگویند بچهها امسال نتوانستند با هم دوست شوند و به همین دلیل هنوز هم در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند در حالی که گروههای دوستی در مدرسه میتوانست شرایط را برای بچهها بهشدت دلچسبتر کند.
مادر یکی از بچهها به «شهروند» میگوید: «بارها در مورد درس دخترم با معلمش صحبت کردم معلم هم برای دخترم سنگ تمام گذاشت اما مشکل اصلی من لجاجتهای دخترم بود گاهی اصلا مشق نمینوشت و هیچ تمایلی برای انجام کار نداشت و بعضی مواقع کار به بحث و دعوا میکشید. ما تجربه نداریم که چطور با دانشآموزمان کار کنیم که علاقهمند شود و امسال فضای مجازی شرایط را برای ما و دانشآموزان سخت کرده است. بعضی مواقع آخر شب عذاب وجدان میگرفتم که چرا در طول روز به کودکم سخت گرفتم اما درنهایت فکر میکنم اگر سخت نگیرم به ضرر فرزندم است و چارهای جز این کار ندارم.»
او میگوید دخترم درس را خوب یاد میگیرد اما در موقع املا و نوشتن لج میکند و این کار را برای من سخت میکند.
بسیاری از مادران از این گله دارند که راضیکردن بچهها به نوشتن کار را برایشان سخت کرده است و برخی از مواقع واقعا خسته میشوند. «من قبل از مدرسه با دخترم بد صحبت نمیکردم عصبانی نمیشدم ولی از زمانی که مدرسه باز شده و درسها سختتر شده، رفتارم بعضی اوقات خوب نبود و عذاب وجدان داشتم.»
آموزش مجازی تنها راه موجود برای آموزش امسالوحید قاسمی، معلم پایه اول و روانشناس کودک، به «شهروند» میگوید: «آموزش به صورت آنلاین و مجازی را نه میتوان یک آموزش بینقص در نظر گرفت و نه میشود به طور کلی آن را رد کرد و از معایب آن سخن گفت.»
به اعتقاد او از مهمترین چالشهای آموزش مجازی برای دانشآموزان پایه اول ناآشنایی دانشآموز با محیط مدرسه و معلم و حتی ناآشنایی با نحوه صحیح در دستگرفتن مداد برای برخی دانشآموزان است که تدریس آنلاین به هیچ عنوان بازدهی نخواهد داشت.
این آموزگار بر این باور است که اکنون روش تدریس با گذشته متفاوت شده و جدید است و در موارد بسیاری نمیتوان از اولیای دانشآموز انتظار داشت که همانند معلم به فرزندشان درس دهند، بنابراین روش تدریس مجازی برای دانشآموز پایه اول مناسب نیست.
آموزش مجازی سابقه زیادی در ایران ندارداما مشکل دیگر این است که آموزش مجازی سابقه جدی و طولانی در ایران ندارد به همین دلیل با چالشهای متفاوتی روبهرو هستیم و در واقع بچهها در حیاتیترین سال تحصیل خودشان از آموزش مستقیم محروم میمانند.
او ادامه میدهد: «کودکان در کلاس اول با نوشتن آشنا میشوند و نیاز دارند که در بعضی موارد معلم به شکل فیزیکی هدایتشان کند. از سوی دیگر دانشآموزان با نظم آشنا نیستند و کلاسهای مجازی نمیتواند نظم را آن طور که باید به بچهها آموزش دهد. استفاده دانشآموز کلاس اولی از وسایل و دستگاههای ارتباطی به طور مداوم و طولانی به سختی امکانپذیر خواهد بود. فضای مجازی اکنون عضوی از خانواده شده است، اما در این زمینه نمیتوان از نگرانی خانوادههای دارای فرزند کلاس اولی غافل شد.»
حضور کودکان در مدرسه حس آرامش به خانوادهها برای تعلیم فرزندانشان در محیط امن میداد، اما اکنون کار برای معلم و اولیا بسیار سخت شده است،
این معلم میگوید: «این نوع آموزش باعث قوت قلب، اعتماد، درک و همکاری متقابل معلم و اولیا میشد.»
قاسمی با بیان اینکه معلمها اکنون واقعا وقت میگذارند، تأکید میکند: «در کلاسهای مجازی چون تعامل کودکان با یکدیگر و با معلم به حداقل ممکن میرسد کلاس برای کودک بسیار خستهکننده می شود. کودکان معمولا از محیط های یکنواخت و محیطهایی که خودشان از نظر فیزیکی یا هیجانی یا فکری درگیر نشوند کلافه و خسته میشوند و تمرکز خود را از دست میدهند.»
او با تأکید بر اینکه امسال میتواند به عنوان پایلوت برای سالهای آینده استفاده شود، ادامه میدهد: «برخی از کلاسها طولانی برگزار شد و این کلاسها با ارایه تکالیف و ویدیوهای آموزشی مکرر بچهها را خسته کردند. این در حالی است که باید به این نکته توجه کرد که روحیات و ظرفیت کودکان برای یک جا نشستن و تحرکنداشتن یکسان نیست و بیتوجهی به این مسائل موجب خستگی، کلافهشدن و سرخوردگی کودکان از درسخواندن میشود.»
روشهای تشویقی اهرمی برای افزایش فعالیت کودکاندر این شرایط کودک احساس بیکاری و بیهودگی میکند؛ بهخصوص در سن دبستان فعالیت و مشارکت گروهی با همسالان برای کودک بسیار حیاتی است و نباید انتظار داشت که کودکان به راحتی از طریق یک دنیای مجازی ارتباط موثری با کلاس و معلم و مطالب درسی خود بگیرند، بهخصوص برای کودکانی که از نظر سطح فعالیت بالا باشند یا آستانه توجه و تمرکز آنها پایین باشد این شرایط سختتر میشود.
این روانشناس افزود: «والدین باید درس کسالتبارتر را انتخاب میکردند و با روشهای تشویقی و پاداشدهی سیستم انگیزشی کودک را تقویت میکردند. خودشان نیز امسال مسئولیت بیشتری به دوش داشتند و باید پا به پای کودک مینشستند تا دانشآموز بتواند با درس ارتباط برقرار کند.»
سال سخت کلاس اولیهاآموزشوپرورش ناچار است در شرایط غیر عادی برنامهریزی و تصمیمگیری کند. به همین دلیل نه آموزشوپرورش و نه هیچ نهاد یا سازمان دیگری با قطعیت نمیتوانند وضعیت شیوع کرونا را در سال آینده پیشبینی کنند. البته این شرایط مختص کشور ما نیست و همه کشورها شرایط مشابه دارند و مهم این است که متناسب با شرایط برای سناریوهای مختلف آمادگی پیدا کنیم و به گفته رضوان حکیمزاده آموزشوپرورش تابع تصمیمات ستاد ملی کروناست.
رضوان حکیمزاده، معاون ابتدایی آموزشوپرورش، در خصوص ادامهیافتن وضعیت آموزش آنلاین برای سال آینده تحصیلی نیز به «شهروند» میگوید: «بهشدت نگران وضعیت سواد یک نسل هستیم در واقع میتوانیم بگوییم بهشدت نگران سواد نسل جدیدی هستیم که تازه پا به مدرسه گذاشتهاند.
میتوانیم بگوییم تنها کشوری هستیم که در این شکل وسیع دوره ابتدایی خصوصا پایههای اول و دوم را تعطیل کردیم و باید با یک نگاه ملی برای این موضوع چارهاندیشی شود. باید این موضوع را مد نظر قرار دهیم که این نسل که هم اکنون در کلاس اول و دوم هستند در آینده نسلی نباشند که مهارتهای سواد پایه را به شکل ضعیفی یاد گرفتهاند و فرصتهای رشد اجتماعی و ارتباطی را پیدا نکنند.»
هر قدر فناوریها پیشرفته باشند نمیتوانند جای دوستان را در مدرسه پر کنند. نمیتوانند به ابعاد رشد اجتماعی و رشد مهارتهای ارتباطی دانشآموزان کمک کنند و به همین دلیل بچهها در این دوره با مشکل مواجه هستند.
رضا نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش در گفتوگو با «شهروند» میگوید مشکل بچهها در کلاس اول فقط برای کشور ما نیست. آمارهای جهانی نشان میدهد 40درصد آموزش خواندن و نوشتن برای بچههای پایه دچار مشکل شده است و در حال حاضر این مشکل حاد است.»
او معتقد است که یا باید این پایه برای بچهها تکرار شود یا اینکه کلاسهای جبرانی برای آنها برگزار شود.
کرونا همه را در جهان غافلگیر کرد در برخی کشورها هماهنگی بین والدین و آموزشوپرورش انجام شد و مشکلات کاهش پیدا کرد اما در کشور ما این هماهنگیها کمرنگتر بود. زهرا آخشی جان، مدیر مدرسه توحید، که سالها نیز تدریس در کلاس اول ابتدایی را تجربه کرده است، میگوید: «حضور دانشآموز سر کلاس میتواند روابط اجتماعی بین دانشآموزان را تقویت کند و اشتیاق کودک را برای آموزش نیز افزایش دهد.»
او ادامه میدهد ارتباط با معلم و حضور در کلاس سبب میشود که یک درس را 30 دانشآموز تکرار و تمرین کنند و به این طریق فرایند آموزش با سرعت و انسجام بهتری پیگیری شود؛ اما در خانه وضعیت فرق میکند دانشآموز تنهاست و در دنیای عجیبی که به یکباره برایش ساخته شده است، سرگردان است. بیشتر بچههای کلاس اولی سه ماه اول گنگ هستند و نمیدانند معلم در مورد چه چیزی صحبت میکند.
این معلم باسابقه کلاس اولی معتقد است که آمار بیسوادی در کلاس اولیها فراتر از آن چیزی است که در جهان مطرح میشود و باید کاری برای آن انجام داد.
آخشی جان بر این باور است که اگر شرایط همین گونه ادامه پیدا کند دانشآموزان ورودی پایه دوم بیسواد بالا می روند و باید جلوی این اتفاق بد گرفته شود.
به نظر این کارشناس آموزشوپرورش تا مهر و شروع سال تحصیلی جدید 4 تا 5 ماه فرصت باقی است و در این زمان فرصت داریم که دانشآموزان را از این سطح بالاتر بکشیم. این منوط به این است که آموزشوپرورش دست مدارس را برای آموزشهای اضافی باز بگذارد در این بازه زمانی فرصت داریم که کلاسهای دورهای برای بچههایی که امسال پایه ضعیفتری دارند بگذاریم تا آنها درسهایی را که طی سال فراگرفتهاند، مرور کنند که اگر این اتفاق رخ ندهد با نسل بیسوادی در سالهای بعد روبهرو خواهیم بود.