«چال مگس» قتلگاه مرد جوان نشد
روز چهارشنبه عازم ارتفاعات دارآباد میشود؛ تنها و بدون همراه. دچار حادثه میشود. سنگریزههای کوه زیر پاهایش سر میخورد تا او با شدت به درهای در منطقه چال مگس سقوط کند. سقوط شدید او موجب ضربدیدگی و خونریزی شدید از ناحیه سر میشود. مرد، تنها و بیجان به حالت نیمه بیهوش در همان نقطه میماند. نای بلند شدن ندارد. چهارشنبه و پنجشنبه خبری از او نمیشود. روز جمعه خبر مفقودی او از سوی خانوادهاش به اطلاع جمعیت هلالاحمر میرسد؛ از سوی دیگر کوهنوردانی که آخر هفته به این منطقه مراجعه میکنند با پیکر بیجان او روبهرو میشوند. کسی گمان نمیکند زنده باشد اما این حدسوگمانها باعث نمیشود که امدادگران جمعیت هلالاحمر در مأموریت خود کوتاه بیایند. «مهدی جعفری» مسئول پایگاه امداد دربند در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «روز جمعه حوالی ساعت 9 صبح خبر رسید که مردی در چال مگس دارآباد دیده شده که بدون حرکت روی زمین افتاده است. به محض اطلاع از این موضوع تیم امدادی ما متشکل از هفت نفر از امدادگران به همراه پزشک تیم به محل حادثه اعزام شدیم. مسیر، بسیار سخت و صعبالعبور بود اما امدادگران کوهنورد تلاش کردند تا در کمترین زمان ممکن خود را به مصدوم برسانند. بعد از ساعتی به محل حادثه رسیدیم. مصدوم در بدترین نقطه ممکن افتاده بود. همراه با پزشک تیم وضع او را مورد بررسی قرار دادیم، علاوه بر شکستگیهای بسیار از ناحیه سر بهشدت آسیب دیده بود و همین مسأله باعث شده بود تا به دنبال خونریزی از هوشیاری پایینی برخوردار باشد. وضع مصدوم بهگونهای بود که اگر زود به مراکز درمانی نمیرسید جانش را از دست میداد. بنابراین چارهای جز هماهنگی با امداد هوایی نداشتیم. تیم امدادهوایی سریعا در محل حادثه حاضر شد اما امکان انتقال مصدوم به داخل بالگرد وجود نداشت.»
انتقال مصدوم در مسیری سخت
مصدوم باید جابهجا میشد. امدادگران او را با بسکت از محل حادثه به مسیر دیگری جابهجا کردند: «هر آن امکان سقوط بچهها به داخل دره وجود داشت . چال مگس یکی از نقاط صعبالعبور ارتفاعات دارآباد است که متأسفانه در مسیر آن خرده سنگهای رونده مانع حرکت آسان کوهنوردها میشود. اگر به صورت غیرحرفهای و بدون امکانات این مسیر را برای صعود انتخاب کنند قطعا بدون حادثه نخواهد بود.»
مصدوم به سختی به نقطه دیگر منتقل میشود و حال او لحظهبهلحظه بدتر میشود . بالگرد در محل حاضر میشود اما کار انتقال مصدوم به داخل آن آسان نیست: «استرس وضع جسمی بیمار که هر لحظه رو به وخامت میرفت از یک سو و کار سخت انتقال بیمار به داخل بالگرد از سوی دیگر، توان همه تیم را گرفته بود، به نحوی که یکی دو نفر از امدادگران در جریان این مأموریت دچار حادثه شدند.»
تبحر خلبان به مصدوم کمک کرد
«محمد رحیمیان» هم از پایگاه امدادی کلکچال در این عملیات حضور داشت. او یکی از نجاتگران پایگاه امداد کوهستان دربند است: «گذشت 48 ساعت از وقوع حادثه برای این مرد و خونریزی شدید سر، هرلحظه شرایط او را حادتر میکرد. همه تلاش امدادگران انتقال سریع او به داخل بالگرد بود. موقعیت درهای منطقه، اجازه فرود را به خلبان نمیداد. تبحر و چیرهدستی خلبان بر این وضع غلبه کرد و موفق شد تا پایینترین نقطه بیاید. سنگهای رونده اجازه حرکت را به امدادگران نمیداد و هر لحظه امکان سقوط آنها به ته دره وجود داشت.»
دکتر قاسمی که وضع بیمار را میدانست به اعتراف امدادگران از همه عجله بیشتری برای سوار کردن او به داخل بالگرد داشت و همین استرس و نگرانی و تلاشهای پیدرپی باعث شد تا از ناحیه دست، صورت و پا دچاره حادثه شود.
متأسفانه در روزهای پنجشنبه و جمعه امدادگران کوهستان شمیرانات بدون استراحت درحال خدماترسانی به حادثهدیدگان کوهستان بودند. این شرایط درحالی ایجاد شده که مردم بدون توجه به محدودیتهای کرونایی و همچنین رعایت نکات ایمنی کوهنوردی راهی ارتفاعات تهران میشوند غافل از اینکه چه حوادثی آنها را تهدید میکند.
آخر هفتههای پر حادثه
با همه مشقتهایی که وجود داشت این مرد 50 ساله سوار بر بالگرد به سمت بیمارستان حرکت کرد و جان سالم به در برد اما نجات جان او پایان مأموریتهای امدادگران در ارتفاعات شمیرانات نبود. رحیمیان ادامه میدهد: «متأسفانه در روزهای پنجشنبه و جمعه امدادگران کوهستان شمیرانات بدون استراحت درحال خدماترسانی به حادثهدیدگان کوهستان بودند. این شرایط درحالی ایجاد شده که مردم بدون توجه به محدودیتهای کرونایی و همچنین رعایت نکات ایمنی کوهنوردی راهی ارتفاعات تهران میشوند غافل از اینکه چه حوادثی آنها را تهدید میکند.»
انتقال یک بانوی جوان مشکوک به علایم آپاندیس از ارتفاعات دارآباد به پایین، نجات جوان تبعه افغانی که به علت سقوط از ارتفاع دچار جراحات و شکستگیهای عمیق شده بود، رسیدگی به وضع بانویی جوان مشکوک به حمله قلبی در دارآباد از دیگر مأموریتهای امدادگران در منطقه بوده است.
در منطقه کلکچال نیز امدادگران با حضور بهموقع خود به یاری سه زن شتافتند. به گفته رحیمیان، یکی از آنها دچار گرفتگی سخت عضلات شده بود، دیگری به علت افت فشار خون ضعف شدید پیدا کرده و نفر سوم هم به علت زمین خوردن از ناحیه مچ دست دچار آسیب شدید شده بود.