روزنامه آفتاب یزد
1400/02/25
کاندیدا شدن یا نشدن
دکتر علی میرزامحمدی- رقابت برای کاندیدا شدن در میان نخبههای سیاسی بسیار گرم است. نخستین سوال درباره رقابت کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ این است که در کدامین فضای اجتماعی و سیاسی، این افراد به این حس اعتماد و باورمندی رسیدهاند که خود را لایق تصاحب دومین مقام مهم کشوری تلقی میکنند.در جواب به این سوال باید به فضای سیاسی- اجتماعی کشور در دولت دوم روحانی اشاره نمود که شکاف بین قدرت عملی ریاست جمهوری و قدرتی که نخبهها و افکار عمومی از آن متصور بود بسیار افزایش یافت. متاسفانه در کشور ایران، مقام ریاست جمهوری به واسطه همین شکاف بین ذهنیت و عینیت در قدرت سیاسی، چالش برانگیزترین و
مخاطره آمیزترین پست کلیدی کشور است.
انگیزه نخبههای سیاسی کشور در واکنش به این فضای سیاسی جدید، بسته به اتخاذ رویکرد فکری ایجابی یا سلبی متفاوت است. این فضای مبهم، انگیزه نخبههای سیاسی را که برای درمان ریشهای مسائل، بر ایدههای عملی و
واقع بینانه تاکید دارند و این ایدهها با گفتمانهای ایجابی در یک راستا است در نامزدی انتخابات آینده تضعیف میکند؛ چراکه عملیاتی شدن این ایدهها و رویکرد فکری ایجابی، نیازمند دنباله روی منظم برنامهها و طرح هاست. شرایط کشور و میراث بازمانده از دولتهای پیشین به ویژه دولت فعلی در عمل کار را برای دولت آینده بسیار دشوار خواهد کرد. با این پس زمینه، بسیاری از نخبههای سیاسی ریسک ورود به انتخابات را نمیپذیرند. البته در میان این دسته از نخبههای سیاسی افرادی نیز وجود دارند که با علم به عدم احراز صلاحیت از ناحیه شورای نگهبان از خبر اعلام کاندیداتوری خود به عنوان فرصتی برای بیان دیدگاه ها و طرح ایدهها بهره میگیرند و به احتمال حتی اگر اینچنین افرادی از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند به صورت جدی در انتخابات ورود نخواهند کرد.
در مقابل این دسته از نخبه ها، نخبههایی که هویت فکری و عملی خود را بر اساس تقابل با گفتمانهای جریان یافته در جامعه جستجو میکنند، انگیزه افزونتری برای ورود به عرصه انتخابات پیدا میکنند. اینچنین افرادی همیشه سوژههایی برای تقابل میتوانند پیدا کنند تا خود را در نزد افکار عمومی در صدر توجه قرار بدهند. برنامهها و طرحهای این گروه
بر اساس پیشامدها و زورآزماییهای رقبا است تا برنامههایی
از پیش تعیین شده.
نکته مهم در این فضای سیاسی ورود نخبههای سیاسی به عرصه انتخابات با «رویکرد رابین هودی» است؛ افرادی که با ایدههای پوپولیستی آیندهای نجات بخش را به مردم وعده میدهند. آمادگی افکار عمومی برای استماع انتقادهایی که از ناحیه این دسته از کاندیداها، ساختار قدرت سیاسی و تبعیضهای سیاسی و اقتصادی را نشانه رفته است ریشه در آن دارد که طی چند سال اخیر، وضعیت کشور به گونهای رقم خورده است که بسیاری از اقشار متوسط جامعه تحت تاثیر این شرایط به زیر خط فقر سقوط کرده اند.بسیاری در بازار بورس سرمایه خود را بر باد رفته یافته اند؛ شانههای بسیاری از خانوادهها در زیر تورم سنگین خم شده است، بسیاری کار و شغل خود را از دست داده اند، بسیاری مجبور به ترک خانهها در مناطق متوسط و اجاره خانه در مناطق فقیر شهر یا شهرهای اقماری شدهاند. وضعیتی که ارمغان سیاه آن آسیبهای اجتماعی چون فقر، طلاق، بیکاری، افسردگی و اختلافهای خانوادگی بوده است. این وضعیت با تحریمهای اقتصادی و اثرات کرونا صد افزون شده است.
اما به فرض پیروزی کاندیداهایی با رویکرد رابینهودی در عرصه انتخابات فارغ از عبور آنها از فیلتر شورای نگهبان آیا شرایط کشور توان اجرایی کردن ایدههای رابین هودی را مانند دو دولت
احمدینژاد به دولت آینده خواهد داد. با وجود تحریمها و میراث بر جای مانده از دولتهای پیشین، دولت آینده نمیتواند ایدههای اقتصاد رابین هودی را دنبال کند. دولت آینده توان گسترش دولت رفاه به معنای رابین هودی آن را نخواهد داشت. بر این اساس امید تودهها به اقتصاد رابین هودی سرابی بیش نیست.
عامل مهم دیگر در اعلام خبر کاندیداتوری نخبههای سیاسی «عامل زمان» و به زعم برخی طیفهای سیاسی عنصر «غافلگیرکنندگی» است. برخی با سبک و سنگین کردن شرایط زمانی و جو حاکم بر افکار عمومی در شطرنج رقابتهای سیاسی، مهرههای خود را رو میکنند. گمانه زنی درباره کاندیداتوری آذری جهرمی، ادعای شگفتانه کارگزاران برای انتخابات ۱۴۰۰، و حضور احتمالی ابراهیم رئیسی و اتحاد احتمالی احمدینژاد و ابراهیم رئیسی را در راستای عامل «بازی زمان» و عنصر «غافلگیر کنندگی» میتوان تلقی نمود.
به رغم این بازیهای سیاسی و رسانه ای، بلاتکلیفی طیفهای سیاسی در اعلام موضع نسبت به انتخابات پیش رو مشهود است. «کاندیدا شدن یا نشدن» به چالشی برای طیفهای سیاسی تبدیل شده است. در این میان استیلای فضای خاص به آیندهای روشن موجب شده است افکار عمومی به رغم تفاوتهای ظاهری و حضور متفاوت نامزدهای انتخاباتی، معتقد به همسانی طیفهای سیاسی باشند. تجربیات تلخ آنها از انتخابات گذشته آنها را به این نتیجه رسانده است که اختلافات ظاهری این طیفها بیشتر نمایشی و نوعی خوراک رسانهای و بازارگرمی سیاسی است. به دیگر معنا نمیتوان با فراهم آوردن ورود نخبههای منتقد سیاسی کشور، فضا را آنچنان تغییر داد.
سایر اخبار این روزنامه
کاندیداها برای بحران کرونا برنامهای نوشته اند؟
مناقشه داغ بر سر یک واگذاری تازه!
کدخدایی: چیزی که در این مملکت فراوان است؛ تریبونِ مجانی!
چامسکی: استراتژی اسرائیل ترور است
چرا انصراف وزیرخارجه کشورمان از کاندیداتوری قابل دفاع و احترام است
بروکراسی در دانشگاههای کشور عامل دلسردی دانشجو است
چرا عارف باید بیاید
قاسمی میتواند گره گشا باشد
کلاب هاوس میدان جدید گفتمانهای مختلف
سوگی برای ایران بزرگ فرهنگی
اظهارنظر از «شکمسیری» تا درک واقعیتهای اقتصادی!
کاندیدا شدن یا نشدن
پرسپولیس داربی را برد و صدرنشین شد