پیامد‌های خسارت‌بار بداخلاقی در عرصه رقابت‌های سیاسی

گرچه تبلیغات رسمی انتخابات، پس از اعلام صلاحیت‌ها و اعلام زمان تبلیغات قانونی کلید خواهد خورد، اما با ثبت‌نام داوطلبان و گمانه‌زنی‌ها نسبت به نامزد‌های اصلی احتمالی، شاهد شکل‌گیری موجی از تخریب و بداخلاقی سیاسی هستیم که نه‌تن‌ها با ارزش‌های دینی بلکه با عقلانیت، انصاف و عرف مغایرت داشته و یکی از آفات و ناهنجاری‌هایی است که متأسفانه کم‌کم به عنوان یک رویه در فضای انتخاباتی تبدیل شده است.
عواملی که به شکل‌گیری این رویه منفی و زشت منجر شده عبارتند از:
۱- اصالت یافتن قدرت و جابه‌جایی هدف و وسیله نزد برخی از فعالان و بازیگران سیاسی که برای رسیدن خود یا فرد و جریان مورد حمایت‌شان خود را مجاز به هرگونه انگ‌زنی، تهمت و افترا و استفاده از فریب و اغوا می‌دانند.
۲- فاصله گرفتن فعالان و بازیگران سیاسی از ارزش‌های دینی و اخلاقی و گرایش به آموزه‌ها و ارزش‌های ماکیاولی و مکاتب مادی و سکولاریستی که استفاده از هر ابزار و شیوه را برای خارج کردن رقیب از گود رقابت مجاز می‌شمارند.


۳- خالی بودن دست برخی بازیگران سیاسی برای اثبات خود در عرصه رقابت و استفاده از شیوه‌های تخریب و بی‌اعتبارسازی رقیب برای خارج کردن او از گود رقابت انتخاباتی که در جبران کاستی خود با شدید‌ترین و قبیح‌ترین شکل ممکن به اجرا می‌گذارند.
۴- استفاده از فرصت رقابت‌های انتخاباتی برای عقده‌گشایی و انتقام‌جویی علیه رقبا و تصفیه حساب سیاسی با یکدیگر توسط برخی بازیگران سیاسی یا حامیان آن‌ها که با پوشش رقابت انتخاباتی انجام می‌شود.
۵- بی‌پروایی اخلاقی در غیریت‌سازی و بلوک‌بندی‌های سیاسی برای شکل‌دهی به قطب‌های سیاسی در عرصه رقابت انتخاباتی که از نگاه نیرو‌های حاضر در عرصه رقابت انتخاباتی ضروری محسوب شده و گاه در ساخت آن مرز‌های انصاف و اخلاق را هم مخدوش می‌سازند.
شوربختانه این پدیده زشت که در چند انتخابات گذشته سابقه پیدا کرده، در آستانه انتخابات پیش‌رو نیز رخ عیان کرده و مواردی از بداخلاقی و تخریب را از سوی برخی عوامل و بازیگران و حامیان نامزد‌ها و گاه خود آنان مشاهده می‌کنیم که گرچه برخی از آنان احتمالاً آن را یک ابزار و تاکتیک فصلی و نه چندان جدی تلقی می‌کنند، اما پیامد‌ها و تبعات آن بسیار خسارت‌بار و فاجعه آمیز است.
پیامد هایی، چون:
۱- لطمه‌زدن به سرمایه اجتماعی جریانات سیاسی و حتی کل نظام سیاسی با مخدوش ساختن اعتبار چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی و سلب اطمینان مردم از آنان.
۲- فراهم کردن سوژه و ابزار تخریب و سیاه‌نمایی برای ضدانقلاب و نیرو‌های معاند و مخالف انقلاب و نظام اسلامی.
۳- اعتبارزدایی و دلسردکردن برخی از عناصر سیاسی آبرومند و مؤثر و خارج کردن آنان از مدار خدمت.
۴- اخلاق‌کشی و رایج‌ساختن روال بداخلاقی و بی‌انصافی در عرصه رقابت‌ها و فعالیت‌های سیاسی.
با توجه به زشتی این پدیده و پیامد‌های خسارت‌بار آن، انتظار می‌رود تمامی فعالان سیاسی و حامیان آنان، براجتناب از بداخلاقی و بی انصافی و قبیح شمردن آن اهتمام ورزیده و هرگونه آلودگی در این عرصه را به شدت مورد سرزنش قرارداده و عناصر خاطی را با فشار اخلاقی مجازات و طرد نمایند.
گفتنی است اگر این رویه ناصواب و خسارت‌بار اصلاح نشود، دیر یا زود می‌تواند دامن دیگران و حتی مرتکبان به آن را نیز بگیرد و امنیت را از هر عنصر فعال و مشتاق عرصه فعالیت سیاسی سلب و البته میدان را برای جولان عناصر لمپن و بی‌نزاکت باز نماید.